ماجرای استعفای ۳۲ عضو «حزب اتحاد ملت» چیست؟
شوک بزرگ اصلاحطلبان در یکقدمیِ انتخابات ۱۴۰۰
آخرین جمعه خردادماه بود که انتشار خبری، حزب اصلاحطلب «اتحاد ملت» را در شوک بزرگی فرو برد؛ ۳۲نفر از اعضای «حزب اتحاد ملت» استان همدان در بیانیهای استعفای خود را از عضویت در این حزب اعلام کردند. در این بیانیه آمد: «حزب اتحاد ملت ایران بهعنوان یک حزب پیشرو در جریان اصلاحطلبی، اکنون از فقدان استراتژی دقیق و روشن برای تغییر وضع موجود رنج میبرد و درارتباطبا واحدهای شهرستانی و استانی خود نیز گرفتار مناسبات قیممآبانه است». بهگزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ بهنظر این ۳۲نفر؛ حزب اتحاد در وهله نخست باید به تشریح و تدوین الگوی سیاستورزی خود بپردازد تا مردم بدانند که حزب با چه اصول و اهدافی سیاست میورزد. اصلاحات مدنظر حزب تنها معطوف به قدرت و اصلاحاتی پارلمانتاریستیست یا نگاه بهسمت جامعه درپی تغییراتی ساختاری و جامعهمحور است؟ آنها همچنین در بیانیه خود آوردهاند که بهباور ما (امضاءکنندگان بیانیه)؛ حزب نیازمند تدوین استراتژی واضح و شفاف است تا راه تحقق مأموریت اصلی حزب که کوشش برای حرکت در مسیر دموکراسی، حقوق بشر و توسعه همهجانبه ایران است، هموار شود. آذر منصوری؛ دبیرکل «حزب اتحاد ملت» درباره این استعفاء و اقدامات این حزب بعد از این اتفاق، گفت: «این استعفاها مباحث داخلی و تشکیلاتی بوده و در مجموعه تشکیلات درحالپیگیریست. گفتوگوها دراینزمینه ادامه دارد؛ اما باید به ایننکته هم توجه داشت که قاعدتاً هر استعفایی باید مسیر خود را در مجموعه ارکان حزب و بخشهایی که موظف به رسیدگی به عضویت و عدمعضویت افراد هستند، طی کند و مطرحشدن آن بهاینشکل در سطح رسانهها، قاعدتاً در چهارچوب اساسنامه و مراتبی که در آن تعریفشده، نیست». او همچنین گفت: «کسانی که استعفاء دادند، همه دوستان و همراهان حزب اتحاد ملت بوده و هستند. گفتوگوها با این دوستان درجریان است و ادامه پیدا خواهد کرد». حسین نورانینژاد؛ سخنگوی «حزب اتحاد ملت» هم نسبت به این استعفاء واکنش نشان داد و گفت: «شرایط سختی بهلحاظ سیاسی حاکم است؛ یعنی نیروهایی که بهخصوص در حوزه اصلاحطلبی و تغییر وضع موجود تلاش میکنند، بهمیزانی که تلاش میکنند، دستاورد ندارند. ازاینرو، ممکن است دراینشرایط هم خستگی بر آنها غالب شود و هم گلایههایی از همراهان خود پیدا کنند». او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «بیشک مسئله اصلی این ماجرا، اختلاف مواضع سیاسی نیست. بههرحال بخشی از اعضای حزب در شهرستانها گلایههایی دارند. ازیکسو واقعیت ایناستکه نهتنها ساختار حزب اتحاد ملت؛ بلکه ساختار هیچ حزب دیگری آنچنان حرفهای نیست. بههرحال، دوستان در شهرستانها انتظاراتی دارند که این انتظارات بهحق است و نابجا نیست و باید برای تحقق آنها تلاش بیشتری کرد. این دوستان هم شرایط و تنگناهای همراهان خود را بیشتر لحاظ کنند؛ ازسویی، بهنظر میرسد یکسری ضعفها در مرکز بهاضافه مشکل حرفهاینبودن حزب، کمبود وقت و امکانات، تعدد کارها و مسائل که نیروهای حزبی را بهدنبال خودش میکشاند، باعث میشود مشکلاتی رخ دهد. البته برخی دوستان دیگر هم هستند که درک شرایط و مدارا و صبوری بیشتری را پیشه کردهاند. بهبیانی، دیگر اکثریت دوستان مشکلات موجود را درک میکنند؛ اما درعینحال بر همدلی و احترام عمیقی که در حزب نسبت به همه تلاشگران عرصه اصلاحطلبی و دموکراسی خواهی وجود دارد؛ بهخصوص دوستان همحزبی تأکید میکنم». رؤیا بلوری؛ عضو سابق شورای مرکزی «حزب اتحاد ملت» نیز بهتازگی و در کمتر از یکماه از استعفای اعضای این حزب در همدان، در صفحه توئیتر خود استعفای خود را اعلام کرده بود. سیاوش حاتم؛ از دیگر اعضای شناختهشده حزب است که بهتازگی استعفای خود را علنی کرده است؛ او در قسمتی از متن استعفای خود علت اینکار خود را تضاد نسبت به برخی رویکردها، عرفها و فرهنگسازمانی حزب اتحاد بیان کرده بود. مهدی محمودیان نیز دیگر عضو «حزب اتحاد ملت» است که در ماههای اخیر مسیر خود را از این حزب جدا کرده است. محمد نعیمیپور؛ از دیگر نفراتی بود که در سال ١٣٩٧ در جریان انتخاب شهردار تهران و پس از درگیریهایی که با اعضاء پیدا کرده بود، کنارهگیری خود از این حزب را اعلام کرده بود. در حوزه استانی هم در سالهای اخیر، استعفاهای زیادی را در دفاتر این حزب در شهرها و استانهای مختلف شاهد بودیم؛ در خردادماه ۹۷ بود که اعضای این حزب در شهرهای «تالش» و «رضوانشهر» بهعلت برخی مشکلات استعفاء داده بودند. سید ضیاءالدین رضا توفیقی؛ رئیس دفتر «حزب اتحاد ملت» در کهگیلویه و بویراحمد، از دیگر نفراتی بود که در اسفندماه سال ۹۷ از سمت خود کنارهگیری کرده بود. شنیدهها حاکیازآناستکه برخی دیگر از اعضای اصلی این حزب هم تصمیم به استعفاء دارند که فعلاً با پادرمیانی اعضای اصلی، برخیازآنها را از استعفاء منصرف کردند؛ اما همچنان برخی دیگر اصرار بر استعفاء یا انشعاب از این حزب دارند. سیاستهای نادرست، اتخاذ تصمیمات نابهنگام، نداشتن استقلال نسبی و نیز وجود تبعیض بین نیروهای مرکزی و استانی در این حزب، از موارد مورد اختلاف در شعب استانی بود که باعث استعفای اعضای آن در شهرستانها و تهران شده است. «حزب اتحاد ملت» یکی از احزاب تندروی اصلاحطلب است که در سالهای اخیر، اختلافات زیادی با سایر احزاب اصلاحطلب داشته و دارد؛ بههمینخاطر موردانتقاد شدید این احزاب قرار گرفته است و بهنظر میرسد تصمیمی برای تغییر رویه خود در سبکوسیاق اصلاحطلبی ندارد. بهنظر میرسد با رویهای که اتحاد ملتیها نسبت به سایر اصلاحطلبان درپیشگرفتهاند، آیندهای جز انشقاق درانتظار اعضای این جناح سیاسی کشور نخواهد بود و این حزب، اختلافات اصلاحطلبان را وارد فاز جدید و آنرا بیشازپیش نمایانگر کرده است. سعید حجاریان؛ تئوریسین اصلاحطلب نیز چندیپیش درباره اختلاف اصلاحطلبان گفته بود: «اصلاحطلبی و اصلاحطلبان دیگر نمیتوانند همزمان روی دو صندلی بنشینند و هم این باشند و هم آن؛ حالا ممکن است کسی اسم این رویکرد را تندروی بداند؛ خب بداند!» عدمارائه لیست ازسوی اصلاحطلبان در جریان انتخابات ١٣٩٨، سکوت جریان اصلاحات درقبال اتفاقات بعد از انتخابات، استعفای موسوی لاری و سایر حوادث ریزودرشتی که دراینمدت رخ داده، میتواند نقطهعطفی در آغاز تحولات جدید در جناح اصلاحات باشد. باید گفت که نکته مشخص درمورد اصلاحات ایناستکه اختلافات در این جریان هرروز وارد فاز جدیدی میشود. اختلافاتی که بخشیازآن به عملکرد شورایعالی سیاستگذاری بازمیگردد که در چندماهاخیر گستردهتر هم شده است و برخی اصلاحطلبان از ضرورت بازسازی این جریان ازیکسو و طراحی سازوکار راهبری جدید در این جریان سخن میگویند. زنگ هشدار برای این جریان آنجا بهصدا درآمده است که براساس تحلیلها و ادعاهای تئوریسینها و چهرههای شاخص این جریان، بدنه رأی جریان اصلاحات نیز با ریزش قابلتوجهی روبهرو شده؛ دقیقاً مثل همان اتفاقاتی که در جریان آخرین انتخابات مجلس افتاد. حال سؤال اینجاست که آیا اصلاحطلبان با اینوضعیت و تکهپارهشدن اردوگاهشان، اساساً انتخابات ۱۴۰۰ ریاستجمهوری را میبینند؟