ایجاد انگیزه برای مطالعه در گفتوگو با یک آموزگار
با گسترش فضاهای مجازی و پیشرفت چشمگیر تکنولوژی، امکان دسترسی آسان و سریع به اطلاعات افزایش یافته و شاید بتوان آنرا عاملی دانست که کتابخوانی و گرایش افراد به مطالعه بهشیوههای گذشته را به چالشی در دنیای امروز تبدیل کرده باشد؛ اما درعینحال نمیتوان از تأثیر عمیق و ماندگار مطالعه برای کودکان و اهمیت پرورش این اشتیاق در آنان غافل شد. اگر معتقد به این هستیم که مطالعه نیز از جمله عادات رفتاریست که میتوان و (احتمالاً) باید از سنین کم به پروش آن پرداخت؛ پس شاید یکی از بسترهای شکلگیری آنرا باید در مدارس دانست؛ اینجاست که نقش مؤثر معلمین و گروههای آموزشی؛ در کنار خانواده و سایر محیطهای اجتماعی مانند دوستان و اقوام، خود را بیشتر نشان میدهد. دراینراستا گفتوگویی انجام دادهایم با یکی از معلمان نمونه پایه دوم ابتدایی که نقش مهمی در سوقدادن دانشآموزان بهسمت کتاب و کتابخوانی داشته است و شاید همین ویژگی باشد که در کنار مهربانی، اخلاق حرفهای و درایت، درطول 36سال تدریس، «منصوره ذکایی» را به چهرهای ماندگار در ذهن دانشآموزانش تبدیل کرده؛ معلمی که میگوید: «چیزی بهتر از کتاب برای بچهها نیست».
انتخاب یک کتاب خوب و مناسب برای دانشآموزان بر چه ویژگیهایی استوار است؟
بستگی دارد که کتاب توسط چهکسی انتخاب شود؛ اگر کتاب توسط اولیاء دانشآموز و مربیان انتخاب شود، قطعاً به محتوا توجه بیشتری میکنند؛ ولی اگر توسط خود بچهها انتخاب شود، لذتبردن از خواندن، تصاویر جذاب و قابلدرکبودن برای آنها مهمتر است. بچهها وقتی کتابی را برای خواندن در دست میگیرند؛ درصورتیکه بتوانند روان بخوانند، درک آنها بالا میرود و بسیار لذت میبرند و حتی ممکن است که بارهاوبارها آن کتاب را بخوانند و خسته هم نشوند. درعینحال باید درنظر داشت که بچهها معمولاً نصیحتهای مستقیم را دوست ندارند و مایلاند که خودشان مطالب را کشف کنند.
مهمترین هدف شما برای تأکید و تمرکز بر کتابخواندن؛ آنهم در پایههای ابتدایی مدرسه چیست؟
بهعنوان یک معلم حوزه ابتدایی، در همه پایهها تدریس کردهام و بهترین و مهمترین پایه را برای علاقهمندسازی بچهها به مطالعه، پایه دوم میدانم که بچهها دراینزمان، حظ خواندن را با چیز دیگری عوض نمیکنند. بنده با بهرهمندی از این اشتیاق (اشتیاق اینکه دانشآموزان تازه باسواد شدند) همواره لذت خواندن را به آنها چشاندهام. قصهگویی و قصهخوانی و قصهپردازی؛ از مهمترین تمرینات من در این پایه است. نوشتن قصه با پاسخ به سؤالات کی؟ کِی؟ کجا؟ انجام میشود و بسیار اعتمادبهنفس بچهها را بالا میبرد. به یاد دارم دانشآموزی داشتم که لکنت زبان شدیدی داشت و اصلاً حرف نمیزد؛ اما همین دانشآموز با قصهگویی و صبوری طی ششماه بهترینها را مینوشت و روانتر از دیگران کتاب میخواند؛ او لذت درک مطلب را چشیده بود و با افزایش خزانه لغاتش بهراحتی صحبت میکرد. اینماجرا برای من انگیزه مضاعفی ایجاد کرد تا همیشه بخواهم در پایه دوم تدریس کرده و اینرویه را ادامه دهم.
بهنظر شما قابللمسترین فایده کتابخوانی که برای خود دانشآموزان ایجاد انگیزه میکند، چیست؟
اولاینکه بچهها برای یافتن پاسخ سؤالات میخواهند بهطور مستقل خودشان به جواب برسند و این بستری مهم را برایشان فراهم میکند. دوم؛ لذتبردن از دنیای تخیل که بتوانند آن فضا را بهزبان بیاورند و تصویر کنند. آنها با خواندن کتاب، رؤیاهای خود را بهتصویر میکشند. خودشان اغلب قهرمان داستانهای خواندهشدهشان هستند و من بارها این لذت وافر را در چشمانشان دیدهام. آنها ازطریق خواندن کتاب، راهحل مسئلههای موجود در زندگی خود را مییابد و این انگیزه خوبی برای خواندن کتاب در آنها ایجاد میکند. آنها پاسخ ناگفتههای خودشان را در داستانها میجویند و هنگام خواندن، حظ میبرند از آنچه میخوانند و با اشتیاق میدوند با چشمانشان در سرزمین کتابها ...
آیا کتابخوانی و مطالعه غیردرسی در پیشرفت تحصیلی بچهها هم مؤثر است؟
بله حتماً. بچههای اهل مطالعه و کتابخوان، روشِ خواندن و تفکر و پرسش را یاد میگیرند. میدانند که چه نمیدانند و با نگاه همهجانبهای که به موضوعات پیدا میکنند، پرسشگران خوبی میشوند و این امتیاز بزرگی برای درک مطلب دروس هم هست. همچنین دانشآموزان بیشفعال در کلاس از راه کتابخوانی اقناع شده و با دسترسی به کتابهای چالشی، تحرک بدنیشان به تحرک فکری تبدیل شده و این، منجر به اقناع آنها میشود و کمکم با درسخواندن و انجام تکالیف هم کنار میآیند.
بهنظرتان برای دانشآموزان در سنین پائین، کیفیت و محتوای کتاب مهمتر است یا کمیت کتابخواندن؟
بهنظرم بچهها فقط و فقط میخواهند لذت ببرند از خواندن و در وهله دوم بهدنبال رسیدن به آرمانهای قابلدسترسی یا تخیلی خود از خواندن کتابها هستند و این چیزیستکه آنها را راضی و خوشنود میکند. البته راهبر یا مربی میتواند کیفیت داستانها را با پرسوجو و تحلیل یافتههای آنها از محتوای قصه بررسی کرده و بهمرور به آنها بفهماند که کیفیت داستانها مهمتر از کمیت آنهاست.
تاکنون شده سعی کنید مسئولین مدارسی که در آنها فعالیت داشتید را به داشتن کتابخانه مناسب و مجهز با مشورت معلمین در انتخاب آثار، مجاب کنید؟
بله؛ خوشبختانه در اکثر مدارسی که بودهام، مسئولین دراینراه کوشا بودهاند و همواره با تعاملی که با مدیر و مسئولین مدرسه پیدا میکردم، به اینمهم اصرار میورزیدم و همواره تمام توان خود را برای کمک دراینراه میگذاشتم. برنامههای مختلفی هم درهمینراستا انجام دادهایم؛ مثل برگزاری جشنوارههای کلاسی،مدرسهای، کتابخوانی و تحلیلهای کوتاه، برگزاری نشستهای کتابخوانی و ...؛ ولی مدیرانی هم بودند که اولویت را درس میدانستند و حتماً با آنها دچار چالش میشدم و برای اینمهم از اولیاء کمک میگرفتم تا مدیران را مجاب کنند و معمولاً در اواخر سال نظرشان تغییر میکرد؛ چون شاهد رشد فکری و درسی بچهها را با افزایش میزان مطالعه آنها بودند.
باتوجهبهاینکه همیشه به کتابخوانی دانشآموزانتان اهمیت دادهاید؛ آیا در سالهای اخیر با افزایش جاذبه تکنولوژیهای روز و تغییر شرایط جهان، تفاوتی گرایش دانشآموزان به مطالعه مشاهده کردهاید یا پایینآمدن آمار مطالعه شامل حال بچهها دراینسن نمیشود؟
البته؛ حتماً تغییراتی بهوجودآمده و شاید نیاز به بررسی بیشتری داشته باشد؛ ولی بهنظرم دراینسن بهخصوصکه تازه بچهها باسواد شدهاند، فکر میکنم خوشبختانه شرایط جدید، کمتر باعث دورشدن آنها شده باشد. لمس ورقههای کتاب، دیدن تصاویر مرتبط و خواندن تکراریِ آنچه دوست دارند و توجه به مالکیت محوری دراینسن همچنان موجب میشود که بچهها با کتاب کاغذی، انس بیشتری داشته باشند؛ چراکه هرلحظه بخواهند، کتاب را حس خواهند کرد. ازسویی، اخیراً متوجه شدهام که بچهها به کلاسهای آنلاین توجه بیشتری دارند و به کلیپها و آموزشهای آفلاین اقبال کمتری نشان میدهند. میتوانم بگویم که داشتن تعداد زیادی کتاب در کنار اسباببازیهایشان، تنوع لازم و امکان استفاده خلاقانه بیشتری به آنها میدهد. آنها کتابهایشان را بارهاوبارها میخوانند؛ درحالیکه عروسکهایشان شنوندههای ظاهری آنها هستند. اما بهطورکلی من فکر میکنم که قدرت تخیل بچهها و زندگی زیبایشان در آینده مدیون خواندن کتابهای کاغذیست؛ کافیست مزهاش را به آنها بچشانیم.