ولنتاین؛ روز غلبه اقتصاد بر فرهنگ
چهره وارونه عشق
سید علیرضا هاشمی
آئین(Ritual)ها معمولاً با عواطف و هیجانات مردم عادی کوچهوبازار اجرا و تعمیم مییابد؛ یعنی آئینها هم ریشه در فرهنگ نخبگانی دارند و هم در قلمروی فرهنگ روزمره قرار میگیرند؛ اما سؤال اینجاست: آئینها چگونه میتوانند بهصورت زمینهای برای بروز فرهنگ عامهپسند (Popular Culture) عمل کنند؟ نگاهی به نوشتههای پیشین نشان میدهد که اصطلاح آئین در قرن نوزدهم بهمثابه «یک مقوله جهانی از تجربههای انسانی» پدید آمد (بل، ۱۹۹۲: ۱۴) و از این اصطلاح برای «تبیین» دین استفاده شد. سپس ساختارگرایان دریافتند که از آن میتوانند برای تحلیل «جامعه» و سرشت «پدیدههای اجتماعی» نیز بهره گیرند؛ چراکه از دیدگاه دورکیمی (۱۹۸۱) آئین، ابزاریست که اجتماعات پیوسته «درآنواحد عقاید و آرمانهای جمعی را خلق، تجربه و تائید میکنند». همینطور درخصوص آئین ایننکته موردتوافق اندیشمندان است که آئین، موضوعی انحصاراً دینی نیست؛ چنانکه مری داگلاس (۱۹۶۸: ۴۷۸) میگوید: «بخشی از رفتارهای آئینی ما ریشه در دین دارد». بااینحال، آئینها علیرغم تفاوت ویژگیها؛ کارکردهای مشترکی هم دارند. میرچا الیاده (۱۹۶۳) معتقد است آئینها در هر جامعه «زمان مقدس» را خلق میکنند؛ اما در هر زمانی برگزار نمیشود؛ پس بهسبب اهمیتی که در جامعه برای آئین قائلاند، زمان برگزاری آن هم از دیگر اوقات، ممتاز میشود (گیویان، ۱۳۸۵: ۱۸۲). منظور از آئینیکردن، اتخاذ راهبردهای ویژهای برای متمایزکردن و اولویتدادن امر آئینی برای فعالیتها و ایجاد و ترویج تمایز بین امور عادی و امور برجسته است؛ بهطوریکه کریستین بل (۱۹۹۲) آئینیکردن جامعه را عبارت میداند از «تلاشی هماهنگ برای استفاده از قدرت و اعتبار نهفته در آئین برای برجستهساختن و تصدیق و تجویز فعالیتهایی معین» (گیویان، ۱۳۸۵: ۱۸۶)؛ اما گاهی آئینیکردن توسط گروههای خارج از قدرت رسمی بهکار گرفته میشود تا منابع و منافع خود را ترویج و افزون کنند. اشکال خاصی از برگزاری آئینها که حاکمیت با آنها توافق ندارد، ازاینجمله بهحساب میآیند. ازاینرو، در جوامعی که در آنها، نهضت احیاگر دینی با رقابت پیروان سکولاریسم مواجه است درمواجههبا برخی پدیدهها و مرزبندی بین امر دینی و امر غیردینی دچار نوعی تقابل و «رویارویی فرهنگی» میشود. ولنتاین، یکی از تازهترین پدیدههای فرهنگی چندساله اخیر است که بیش از هرچیز تمامیت سنت و فرهنگ ایرانی،مذهبی را زیرسؤال برده؛ زیرا آشکارا یکی از تابوهای بزرگ سنتی؛ یعنی تعامل آزاد دو جنس مخالف در بستری غیر از خانواده و ازدواج را بهچالش کشانده و در فضای عمومی به آن عینیت و برجستگی بخشیده؛ ازاینرو، دولت بهمثابه وظیفهای دینی و سیاسی، ازطریق رسانهها و ابزارهای فرهنگی که دراختیار دارد، تلاش میکند تا به مشروعیتزدایی از این آئین بپردازد و مانع توسعه و گسترش آن شود (نک: فاضلی، ۱۳۹۱). روز ولنتاین، چهاردهم فوریه مقارن با عموماً بیستوپنجم بهمنماه است. تقارن ولنتاین با روزهای بزرگداشت انقلاب اسلامی که بهعنوان روزهای رسمی توسط دولت و رسانهها جشن گرفته میشود، زمینه سیاسی مناسبی فراهم کرده تا جشنگرفتن اینروز با موانع جدی مواجه نشود؛ اما تعارض این رسم با موازین شرعی و مبانی سنتی، بیشازآناستکه دولت نسبت به آن بیتفاوت بماند. موعد ولنتاین یا روز عشق، از نشانهها یا نمادهاییست که پیوندهای رمانتیک در روابط بین دو جنس را آشکار میسازد؛ علائمی که عشاق، دوستان و دوستداران پیوند عاطفی و احساساتی خود را عینیت میبخشند. دراینروز که بهگونهای تلویحی و ناآشکار دربردارنده رابطه دوستی آزاد یا پیوندهای دوستی بیرون از خانواده است، معمولاً دختران و پسران جوان به یکدیگر تبریک میگویند؛ نه همسران یا مردان و زنان متأهل. این سخن بهمعنای آناستکه ولنتاین یا روز عشق به نحو تلویحی و کنایی، رابطه آزاد میان دو جنس را میپذیرد و به آن رسمیت میبخشد؛ ازاینرو، جامعهای که گفتمان رسمی سیاسی آن، بنا بر دلایل مذهبی و ایدئولوژیک مایل نیست، هیچگونه رابطهای آزاد میان دو جنس جز در چهارچوب خانواده شکل گیرد، طبیعیست که نشانهای بهنام ولنتاین را برنتابد (همو، ۱۳۹۱: ۳۸۱)؛ اما جان کلام اینجاست که جدای از ممانعتهای دینی، فرهنگی، انتظامی و حکومتی که هرساله درخصوص برگزاری این آئین وارداتی اعمال میشود، ابعاد مختلف و کارکردهای اقتصادی این آئین در چندساله اخیر نادیده گرفته شده است؛ بهاینمعناکه در روز ولنتاین چون فضای اجتماعی، آمادگی دارد؛ هدیهدادن و هدیهگرفتن گسترش مییابد؛ درنتیجه، هدیه مادی، نمادی برای برگزاری و عینیتبخشی اینروز میشود. درواقع، خریدوفروش کالاهای هدیهای، شامل انواع کارتهای تبریک، عروسکها، لباس و دیگر کالاهای نمادین یا مصرفی بهعنوان هدیه، موجب شکلگیری نوعی مبادله اقتصادی در جامعه شده است که برای برنامهریزان آن، سودهای مناسبی را بههمراه آورده و گردش مالی میلیاردی را سبب شده؛ ازاینرو، این رویداد همانند نوروز و دیگر آئینها بهگونهای موجب رونقیافتن معادلات و مبادلات اقتصادی شده است. اینجاست که غلبه اقتصاد بر فرهنگ را میبینیم؛ چراکه استراتژی آئینیکردن لاجرم به تقویت کارگزاران اقتصادی میانجامد؛ و در تداوم سالانه اینموضوع، زمانیکه بحث تولیدکنندگان وطنی و واردکنندگان هدایای ولنتاین درمیان باشد، به تقویت جایگاه این تاجران و کاسبان میانجامد. درواقع، آنها افراد آئینیشده را نمایندگی میکنند تا در تداوم این آئین و منافع حاصل از آن سهم و سود مالی خود را ببرند. ازاینرو، وقتی در دنیایی که مبادله پول و ارزشهای اقتصادی بر ارزشهای فرهنگی و دینی برتری مییابد، برخی از خصایص بنیادین آئینها؛ بهویژه راهبرد «آئینیسازی» (Ritualization) بهصورت زمینه و عاملی مساعد برای بهکاربردن ابزارها و شیوههای منفعتطلبی اقتصادی عمل میکند؛ و اینجاست که هویتهای شکلگرفته در خلال و تحتتأثیر آئین ولنتاین درطولزمان در جامعه ریشه دوانده و عمیقتر میشود./صدای معلم