طناز طباطبایی؛ و شکار سیمرغ در 38سالگی
مصطفی رفعت
اینروزها با آغاز پخش سریال «یاغی» در پلتفرم فیلیمو، شروعی تازه را برای «طناز طباطبایی» شاهد هستیم؛ بازیگری که در تجربه موفق قبلیاش با محمد کارت (کارگردان اینمجموعه) در فیلم سینماییِ «شنای پروانه» به سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشنواره فیلم فجر دست یافت. «یاغی» را ازاینرو شروع تازهای برای او میدانیم که با «بیرؤیا»؛ ساخته آرین وزیردفتری در چهلمیندوره جشنواره فجر سرانجام سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را ازآنخود کرد و اینگونه سال 1400 را بهپایان برساند. این بازیگر کم و حتی بهعبارتی، بیحاشیه سینما و تلویزیون که البته تجاربی در حیطه تئاتر نیز داشته؛ بعد از «شاهگوش» و «قلب یخی» (فصل سوم) باردیگر در کاری برای پخش از شبکه نمایش خانگی روی بورس خبری افتاده و تااینجایکار بهنظر میآید که سال جاری را با همین مجموعه بهپایان برساند. آخرین حضور او مقابل دوربین یک پروژه سینمایی مربوط به سال 99 بوده و در تئاتر نیز بعد از «جنایات و مکافات» بهکارگردانی رضا ثروتی که سال 98 در تالار وحدت بهروی صحنه رفت، فعالیتی نداشته است. او طی مصاحبهای گفته بود: «مرتب خودم را درمواجههبا این پرسش قرار میدهم که کجا ایستادم؟ و نکند این جاییکه الآن هستم، غلط باشد؟» باید دید انتخاب او برای سال 1401 میتواند موفقیت آثار قبلیاش را تکرار کند و آیا اینبار هم در جایِ درست ایستاده یا نه؟!
سال 1383 است و «دیشب باباتو دیدم آیدا» به بهترین فیلم بیستمین جشنواره فیلم کودکونوجوان اصفهان تبدیل شده. «سوفی کیانی» که نقش اول را درایناثر برعهده داشت اما نتوانست مانند «پگاه آهنگرانی» (دختری با کفشهای کتانی) و «ترانه علیدوستی» (من ترانه ۱۵سال دارم) به یک آیکونِ بازیگریِ دیگر که از دل ساختههای رسول صدرعاملی بیرون آمدند، تبدیل شود. بااینحال، نقطه آغاز مناسبی برای شکلگیریِ مسیر آینده سه چهره تازهنفسِ دیگر شد: خاطره اسدی، شهرزاد کمالزاده و طناز طباطبایی. او البته پیشازآن، چند تجربه بازی در تلویزیون را داشت؛ «ذبیح» و «جوانی» برای شروع بد نبودند. آنچه اما باعث شد دراینراه بیشتر دیده شود، بازی در «در چشم باد» و همکاری با مسعود جعفری جوزانی دراینمجموعه بود که همراهیاش با اکران فیلم «چهارانگشتی» ساخته سعید سهیلی به او کمک کرد تا مسیرش هموارتر شود. استقبال مخاطبان از ساخته جنجالیِ حسن فتحی باعنوان «میوه ممنوعه» باعث شد او نیز بیشتر بهچشم مخاطبان بیاید و سینماییِ «جعبه موسیقی» شروع همکاریاش با فرزاد مؤتمن را رقم زد که بعدها با «صداها» تکرار شد. روند حرکت او در سینما و تلویزیون نشان میدهد چگونه با آرامش جلو آمده؛ کمااینکه دراینباره میگوید: «همیشه اعتقاد داشتم به آهستهوپیوسته قدمبرداشتن. بیشترین چیزیکه برای خودم مهم بوده ایناستکه مثل یک نقاش باشم که اول باید نقاشی کلاسیک را بیاموزد و انجام دهد و مثلاً یک کوزه را درست طراحی کند و بکشد؛ و بعد بهآرامی به یک نقاش حرفهای و ماندگار تبدیل شود. درمورد بازیگری هم همین نظر را داشتم که اگر بهآرامی قدم بردارم و رشد کنم، جایم محکمتر خواهد بود و خودم نیز از خودم راضیتر». اکران «طهران تهران» بهخاطر روایت متفاوت و استفاده از عنصر موسیقی راک/پاپ بانضمام حضور در قالب یکی از شخصیتهای محوریِ سریال کیومرث پوراحمد بهنامِ «پرانتز باز»؛ که 20قسمت ادامه داشت، از او چهرهای آشناتر برای مخاطبان ساخت و میتوان گفت او ازآنجابهبعد در آثار مطرحتری جای گرفت و البته بخش عمده این جاگیریِ بهتر، در سینما رقم خورد. «احترام» پیرزن متمولیست که همراه با نوهاش «رضا» که والدینش خارجازایران هستند، در ویلایی بزرگ در متلقو زندگی میکند و تعدادی ویلا در شمال دارد که اجاره میدهد. او خواهری بهنام «اشرفسادات» دارد که ساکن تهران است و سالهاست با او قهر است و طبعاً بیخبر. یکروز «اشرفسادات» بدون اطلاع قبلی نزد «احترام» میآید تا نوهاش «مریم» را که به شیشه معتاد است و از خانه فرار کرده، بیابد ... نقش این نوه معتاد را طناز طباطبایی بهشکلی هنرمندانه ایفا کرده و باعث شده تا نهتنها «مرهم»؛ ساخته علیرضا داودنژاد به اثری دیدنیتر تبدیل شود؛ بلکه خودش نیز برنده دیپلم افتخار ازسوی پنجمین جشن منتقدان شود؛ اتفاقیکه نشان داد چگونه در مسیر پیشرفت قرار گرفته است. او میگوید: «فکر میکنم اساساً برایاینکه درجا نزنم، همیشه باید پیشرفت کنم. در یک مسیر باید مرتب قدمهای بزرگتر برداشت تا به آن هدف نهایی برسیم. هیچوقت نباید فکر کرد الآن جاییکه ایستادم، خیلی محکم و درست است. الآن برایم سختتر از مثلاً زمان بازی در صداهاست که تقریباً اوایل کارم بودم. هر فیلم که میگذرد، به کارهای جدیدی که میتوانم انجام بدهم و به پیشرفت بیشتر فکر میکنم. این نگاه برای بازیگر و اصولاً برای یک انسان، دشوار است». تنها همکاری او با ابراهیم حاتمیکیا تابهامروز که در «گزارش یک جشن» رقم خورد، سرنوشتی جز توقیف نداشت و با داریوش مهرجویی هم در «نارنجیپوش» کوتاه همراهی کرد. ماجرا ادامه داشت تا رسید به «هیس! دخترها فریاد نمیزنند». این فیلم ساخته پوران درخشنده، درباره تجاوز کودکان دختر و تعرض به اطفال خردسال است و نشریه معتبر «ورایتی» ایالاتمتحده از آن تمجید کرد. «شیرینِ» هشتساله، مورد آزار جنسی مردی از نزدیکان قرار میگیرد. آنچه این زخم را عمیقتر میکند و واقعه را به فاجعه ختم میسازد، ایناستکه دخترک هیچکس را نمییابد تا دردش را با او درمیان بگذارد و حرفش را باور کند. «شیرین» در بزرگسالی، بعد از دو نامزدی ناموفق، حالا واقعاً عاشق شده؛ اما وقتی میخواهد با او ازدواج کند، مردی را میبیند که میخواهد به دختر کوچکی تجاوز کند و ... طناز طباطبایی در نقش شیرینِ بزرگسال ظاهر شد و کاری کرد کارستان؛ بهویژه در صحنههای دادگاه. او درباره انتخاب این نقش میگوید: «اعتقادم در کل زندگی ایناستکه همیشه منم که انتخاب میکنم. زمانیکه فیلم سیزده (هومن سیدی) را دیدم، همانجا انتخاب کردم روزی در نقشی مناسب در یکی از فیلمهای او بازی کنم؛ برایاینکه آن فیلم را خیلی دوست داشتم. این انتخاب برای من اینجوری شکل میگیرد؛ انتخاب در زندگی من اینطور است که مثلاً میگویم دوسال یا چهارسالدیگر با فلان آدم کار میکنم و این اتفاق میافتد؛ یا میگویم من این نقش را دوست دارم و میخواهم؛ و بعد به آن میرسم. باور دارم انسان اگر اعتقاد داشته باشد، به هرچه از خدا بخواهد، میرسد. حالا کارها و نقشهایی هم بوده که من انتخاب نکردم؛ اما سر راهم قرار گرفته و اتفاقاً خیلی هم برایم خوب بوده مثل هیس! دخترها فریاد نمیزنند. اصلاً به آن فکر نکرده بودم؛ اما حتماً در مسیرم باید قرار میگرفت تا دنبالهای را با خودش بیاورد و راهی را بهسمت خواستههایم باز کند». حضور موفق فیلم در جشنواره و حتی اکران عالیِ آن البته برای طباطبایی خاطره تلخی نیز بهجا گذاشت؛ او مدعی بود حقش در جشنواره آنسال ضایع شده و جایزه بهنوعی حق او بود. او بعدها در مصاحبهای عنوان کرد: «برایم مهم نیست آدمها مرا تشویق میکنند یا نه؛ زیرا نقش مهم است. البته خوشحال میشوم که تشویقم میکنند؛ اما اگر نکنند، دو حالت دارد: یک حالت اینکه فکر میکنم چه ایرادی داشتم که انتخاب نشدم که البته حتماً ایراد داشتم؛ وگرنه دیوانه نیستند که کاندیدم نکنند! حتماً فیلم موردسلیقه آن هفتنفر داور نبوده. اینکه کاندید نشدم، برایم مهم نیست و اعتراضی هم ندارم. من سر جای خودم ایستادهام و با سیمرغ و بیسیمرغ، به مسیرم ادامه میدهم؛ اینها اصل نیست و فرع است». فیلمهای «آرایش غلیظ»، «رخ دیوانه»، «مرگ ماهی» و «بیست هفته» آثار قابلتأملی در کارنامه او هستند؛ اما آنچه دوباره به حرفهاش جان داد، همکاری با هومن سیدی در فیلم «خشم و هیاهو» بود؛ فیلم که از ۲۶ اسفندماه ۱۳۹۴ در سینماهای ایران به اکران نوروزی رسید و با احتساب فروش در شبکه نمایش خانگی، بیش از دومیلیاردتومان فروش داشت! او درباره حضورش درایناثر گفته است: «وقتی فیلم را در اولین اکرانش دیدم، خودم خیلی راضی بودم. حتی به آقای سیدی گفتم مسیر بازیگری من بهلحاظ تکنیکال و بهلحاظ خود بازیگری، به قبل از خشم و هیاهو و بعدازآن تقسیم میشود» ... و حالا با «یاغی» احتمالاً یک نقطهعطف دیگر را تجربه خواهد کرد.
عکس: پیام ایرایی