امیر جدیدی؛ امیرِ جدید نسل جوان سینما
مصطفی رفعت
«وارد نقش که میشوم، برایم مثل دندهاتومات است؛ روی درایو میگذارم و خودش میرود. اگر به من بگویند اینجا سوپاپ چقدر روغن ریخته که ماشین راه افتاده، اینها را نمیدانم؛ و چون به همه موارد نقش فکر کردهام و در ذهنم هست، برایم اوکی است» احتمالاً این درستترین تعریفیست که او میتواند از خودش و مواجههاش با نقش ارائه دهد؛ «امیر جدیدی» را میگوییم که همینحالا با گذر از بیش از یکدهه حضور در سینمای ایران، همچنان یک چهره «جدید» بهشمار میرود و اگرچه تنها اندکی بعد از حضور در عرصه تصویر توانست نظرات مثبت بسیاری را بهخود جلب کند؛ اما هنوز مانده تا یک بازیگر کاملاً شناختهشده شود. او از همان اولین گامهایش نشان داد میتواند مسیر پیشرویش را توأم با موفقیت طی کند و درست 10سال بعد از ساختهشدن «آفریقا»، سر از یکی از ساختههای اصغر فرهادی درآورد؛ اتفاقیکه آرزوی بسیاری از بازیگرانیست که سالهاست دراینمسیر استخوان خرد کردهاند. او حالا در تابستان 1401 وارد فازی تازه از فعالیتهای هنری شده و با کارگردانیِ یک پروژه سنگین در قالبِ کنسرت-نمایش، بخشهایی دیگر از تواناییهایش را نشان میدهد.
ماجرا از یک دوستی شروع شد؛ البته در ظاهر امر که چنین است: او مربی تنیس هنرمندی بهنام هومن سیدی میشود و از دل این آشنایی و رفاقت، بُعدی تازه در زندگیاش رقم میخورد: بازیگری! البته شاید برایش ماجرا درونیتر ازاینحرفها بوده؛ چراکه بهقول خودش حتی در اولین حضور مقابل دوربین نیز استرس نداشت و راحت بازی میکرد. میگوید: «اولش نظرم نبود که بروم بازی کنم؛ ولی بهعنوان یک تجربه دوست داشتم امتحانش کنم» و بااینحال، آنقدر فیلم خوب ظاهر شده بود که باور نمیشد کرد تازه وارد اینعرصه شده است. هومن سیدی پس از ساخت شش فیلم کوتاه، نخستین فیلم بلند خودش را با نام «آفریقا» جلوی دوربین برد و برای بازیگران اینکار، از شهاب حسینی، آزاده صمدی، جواد عزتی، مینا ساداتی، منصور شهبازی و البته امیر جدیدی استفاده کرد. روایتی درباره سه جوان خردهفروش مواد مخدر که ازطرف صاحبکارشان دستور میگیرند دختری بهاسم «شیرین» را در خانهای ویلایی نگه دارند؛ تاوقتیکه برادر دختر (شاهین) پول صاحبکارشان را پس بدهد! این اثر، بهدلایلی نامشخص موفق به دریافت پروانه نمایش از وزارت ارشاد نشد و درنهایت، سازندگانش تصمیم گرفتند فیلم را تحویل شبکه نمایش خانگی دهند که تبدیل به یکی از پرفروشترین فیلمهای شبکه خانگی شد. این همکاری، با فیلم «پیغام بگذارید» ادامه یافت که البته شاید خیلیها از آن خبر نداشته باشند؛ چراکه بیسروصدا توقیف شد. همکاری بعدی او باز با هومن سیدی رقم خورد و اینبار در فیلمی بهنام «سیزده»: بمانی، پسر ۱۳سالهایست که والدینش درآستانه طلاقاند. مادر، خانه را ترک میکند و پدر غرق در کار است. بمانی بهدلیل تنهایی و عقدههایی که برایش بهوجود آمده، به جوانهای بزرگتر از خودش پناه میبرد و این، باعث تحولی در وی میشود که هویت واقعی و اصلی او را تغییر میدهد. امیر جعفری و ریما رامینفر نیز دراینفیلم او را بهعنوان بازیگر همراهی میکردند. جایزه ویژه هیئتداوران بهترین کارگردانی برای هومن سیدی؛ و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای امیر جدیدی از سیودومین جشنواره فیلم فجر (۱۳۹۲) پیامد شیرین این همکاری شد. فیلم حتی در جشنوارههای خارجی در کشورهای کره جنوبی، چین و لهستان درخشید و طعم موفقیت را برای جدیدی شیرینتر کرد. او درباره آنچه برایش بعد از «سیزده» اتفاق افتاد، میگوید: «چند پیشنهاد داشتم؛ تااینکه پایان خدمت بهم پیشنهاد شد. نقش یک سرباز ترک ماکویی. خودم هم ترک نبودم. خیلی با این نقش حال کردم و خیلی هم برایش وقت گذاشتم. رفتم تبریز و روزها با ترکها زندگی کردم و روی نشستن، برخاستن، حرفزدن و ... آنها دقت کردم. دراینحدکه ازآنموقعبهبعد یکنفر را ببینم که هیچ لهجهای هم نداشته باشد، میفهمم ترک است». فیلم را حمید زرگرنژاد ساخته بود که درواقع، اولین فیلم بلند داستانیاش محسوب میشد. جدیدی میگوید: «برای آن فیلم، جایزه بهترین بازیگر مرد نگاه نو را گرفتم و این، خیلی به من انگیزه داد. باعث شد سختگیرتر شوم و آنچه مدنظرم است را بازی کنم. منظورم ایناستکه آنموقع فیلمنامه را میخواندم و اگر میدیدم خوب است، قبول میکردم. آپشن خاصی مدنظرم نبود که بگویم بهخاطر این آپشن، انتخابش میکنم». سال 93 ابوالحسن داوودی برای ساخت «رخ دیوانه» سراغش آمد؛ با داستانی درباره چند جوان که در یک قرار اینترنتی با هم آشنا شده و درپیِ یک شوخی و شرطبندی، در مسیری پیچیده و دلهرهآور میافتند؛ مسیری که درک تازهای از زندگی و اجتماع را برای هریک رقم میزند و باعث میشود سرهم کلاه بگذارند! او در مصاحبهای درباره این فیلم گفته بود: «فیلمنامه خیلیجذابی داشت. هر فیلمی ممکن است یکبخش جذبکننده داشته باشد؛ مثلاً یک فیلمنامه را میخوانی و میگویی این چه فیلمنامه خوبیست، دوست دارم دراینفیلم باشم یا مثلاً یک فیلمنامه را میخوانی و میگویی فیلمنامهاش خوب نیست؛ ولی من این نقش را دوست دارم». او برای این فیلم آنقدرکه باید، موردتوجه واقع نشد. خودش هم معتقد است: «کلاً رخ دیوانه کم دیده شد. فیلم گرم و جذابی بود؛ اما آنطورکه باید بهش توجه نکردند». سال 93 با فیلم «خندههای آتوسا» (علیرضا فرید) بهپایان رسید. سال 94 اما با دو کار جذاب و موفق همراه بود: «من» و «اژدها وارد میشود» که دو رخ تازه از او را بهنمایش میگذاشتند. فیلم «من» با تعداد بسیارپایین (۱۴ سالن) اکران خود را شروع کرد؛ اما با استقبالی فوقالعاده مواجه شد؛ بهطوریکه پس از ۱۰روز و تنها در ۱۷ سالن تهران و ۱۰ سالن در شهرهای دیگر، از مرز فروش ۶۰۰میلیونتومان عبور کرد. از هفته دوم به سوددهی در اکران رسید و نهایتاً در مجموع اکران داخلی و خارجی، با سهمیلیاردتومان فروش، به اکران خود پایان داد. جدیدی برای حضور دراینفیلم در نقش یک خواننده مرموز، نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. بعدازآن، نوبت به «اژدها وارد میشود» رسید؛ پروژه بلندپروازانه مانی حقیقی که در بخش مسابقه جشنواره برلین برای کسب جایزه «خرس طلایی» نامزد؛ و در جشنواره فیلم مستقل بوئنوسآیرس نیز نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم بلند ژانر آوانگارد شد. موفقیتهای متعدد و البته حواشیِ پخش آن، باعث شد تا فیلم بهخوبی در حافظه تماشاگران ثبت شود و ازاینرهگذر، امیر جدیدی هم برای عموم، بیشتر شناخته شد. درباره این اثر میگوید: «بازی درایننقش که باید مدام روی یک خط بازی میکردم و نه بالا و نه پایین داشت، خیلیسخت بود. بعد هم این ژانر فیلم اصلاً تابهحال در ایران ساخته نشده بود. مهمترین کاریکه باید در بازی دراینفیلم میکردم اینبودکه از چهارچوب فیلم خارج نمیشدم؛ مثلاً اگر عصبانی میشدم، میتوانستم جوری بازی کنم که بیننده بگوید ایول! ولی آنشکل بازی بهدرد این فیلم نمیخورد. بازی نباید دراینفیلم بهچشم بیننده بیاید و باید فقط در چهارچوب فیلم باشد. یک فیلمهایی بازیگرمحور است و باید برونریزی کنی؛ اما اینیکی اینطور نبود. اگر میخواستم برونگرا بازی کنم، از فیلم بیرون میزد». او سپس برای مسعود کیمیایی، در «قاتل اهلی» بازی کرد و با اثر دیدنیِ «تنگه ابوقریب» نیز بر میزان شهرت خود افزود. «قانون مورفی» (ساخته نامتعارف رامبد جوان) اولین حضورش در اثری طنز بود و «لتیان» اولین تجربهاش در عرصه اکران آنلاین (بهخاطر شیوع گسترده کرونا و تعطیلیِ سینماها) و بعد هم «قهرمان» اصغر فرهادی که در ۱۳ ژوئیه ۲۰۲۱ در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۱ بهنمایش درآمد. «پیتر بردشاو» در «گاردین» درباره آن نوشت: «قهرمان، عملکرد موفقش را مدیون بازی هوشمندانه امیر جدیدی در نقش رحیم است؛ پدری طلاقگرفته که تازه با مرخصی دوروزه از زندان آزاد شده و بابت بدهی، حبس بوده. مردیست با لبخندی درخشان و درعینحال عجیب و همراه با ناامیدی؛ شبیه یکی از فرودستان آثار چارلز دیکنز».
عکس: آرمین احمری