«نوجوانی»؛ ساختارشکن در کارگردانی

سپهر گلمکانی: مینی‌سریال «نوجوانی» طی روزهای گذشته، توجه‌های زیادی را به‌خود جلب کرده است. حال‌که کاربران و سینه‌فیل‌های ایرانی در گوشه‌کنارهای فضای مجازی به تمجید از «نوجوانی» می‌پردازند و منتقد «گاردین» نیز برچسبِ «نقطه‌عطف تلویزیون در دهه اخیر» را به این سریال می‌زند، باید اعلام کنم که محصول جدید «نتفلیکس»، شایستگی دریافت حجمِ گسترده‌ای از این تحسین‌ها و تقدیرها را ندارد! در گام نخست، «نوجوانی» پیشینه و منبع الهام شک‌برانگیزی دارد؛ «نتفلیکس» با اتکای نسبی به صحبت‌های «استیون گراهام» (بازیگر و یکی از نویسندگان ارشد سریال)، منبع الهام اثر را «چند پروژه جنایی با مجرمان نوجوان» معرفی کرده است. اگرچه «گراهام» به‌طور مشخص، جرقه شکل‌گیری ایده سریال را از مرگ تراژدی «الیانی اندام» (۱۵‌ساله) توسط «حسن سنتامو» (۱۸‌ساله) تلقی می‌کند که این دختر هنگام پیاده‌شدن از اتوبوس، مورد ضربات چاقوی نوجوان سیاه‌پوست نامبرده قرار گرفت. البته بررسی‌های بیشتر مشخص می‌کند که اکثر پرونده‌های جنایی وابسته به سوژه، درگیری میان سیاه‌پوستان در جنوب لندن بوده است. این‌مسئله باردیگر بحث پیرامون جابه‌جایی عجیب شخصیت‌ها در روایت‌های «نتفلیکس» و نمایش پروتوتایپ‌های نژادی و جنسیتی در صنعت تلویزیون را برجسته می‌کند که آشکارا «نوجوانی» هم به بیماری سفیدشویی مبتلا شده است! بااین‌حال، مینی‌سریال «نوجوانی» با بهره‌گیری از تکنیک «وان تیک» (البته گاهی سکانس‌پلان ترجمه می‌شود یا یک رسانه داخلی از آن به‌عنوان سبک بصری تک‌نما یاد می‌کند)، نوعی ساختارشکنی را در عصر طلایی تلویزیون به‌وجود می‌آورد. سریال «نوجوانی» ازاین‌جهت ساختارشکن محسوب می‌شود که «فیلیپ بارانتینی» (کارگردان) در تمام قسمت‌ها از تکنیک فوق‌الذکر استفاده کرده است که تاکنون هیچ‌یک‌از سریال‌های تولید آمریکا و هالیوود چنین ریسکی را انجام نداده‌اند (هرچند تکنیک وان‌ تیک در اپیزود «ارزیابی» از سریال شبه کمدی «خرس» وجود دارد). «بارانتینی» و «گراهام» سابقه همکاری در کمدی سیاه «نقطه‌جوش» را داشتند که درآن‌فیلم، «بارانتینی» از تکنیک «وان تیک» برای نمایش دردسرهای یک رستورانِ بحران‌زده استفاده کرده بود (احتمالاً شباهت شیوه روایی و بصری‌اش با سریال «خرس» تصادفی باشد). البته ناگفته نماند که فرایند تصویربرداری به‌سبک «وان تیک» چالش‌برانگیز و دشوار است؛ اما این تکنیک باید طبق ساختار و فرم قصه پیاده شود؛ و در‌غیر‌این‌صورت، مخاطب را خسته و سرگردان می‌کند. به‌عنوان‌مثال: تکنیک «وان تیک» (البته با دخالت نسبی اما هوشمندانه تدوینگر) با قصه جذاب فیلم سینمایی «بردمن» (آلخاندرو ایناریتو) عجین می‌شود؛ اما ازسوی‌دیگر، تکنیک مذکور نمی‌تواند فیلم ترسناک «خانه خاموش» (کریس کنتیس) را از ضعف‌های فیلم‌نامه‌اش در پرده سوم و پیچش‌های غیرمنطقی‌اش نجات دهد. با وجود ضعف‌های خرده‌پیرنگی در «نوجوانی»، تکنیک «وان تیک» در آن جواب داده؛ هرچند در اپیزود پایانی، با افت ریتم داستان، این قدرت بصری ساختارشکن هم از رمق می‌افتد. مینی‌سریال «نوجوانی» برپایه این لاگ‌لاین، داستان خود را به‌نمایش می‌گذارد: «پسری 13ساله که به‌قتل هم‌کلاسیِ خود، مجرم شناخته شده و این تراژدی، روی جهانِ خانواده، کارآگاهان، افراد داخل مدرسه و روان‌شناس تأثیر می‌گذارد؛ اما واقعاً چه اتفاقی افتاده است؟» عبارت «چه اتفاقی افتاده» (What Happened)، شاید مهم‌ترین مؤلفه لاگ‌لاین و البته خواسته اصلی مخاطب از یک سریال معمول جنایی باشد که «نوجوانی» در پاسخ‌گویی به آن، درجا می‌زند. سریال «نوجوانی»، شروع تکان‌دهنده و خوبی دارد؛ ورود کوبنده نیروهای پلیس، جروبحث منطقی والدین با کارآگاهان برای دلیل حمله گازانبری به خانه و سپس دستگیری «جیمی» (با بازی درخشان «اوون کوپر»). تکنیک «وان تیک» برای القای فضای تنش‌آمیز و ملتهب، در این دقایق ابتدایی، بی‌نظیر عمل می‌کند. «جیمی» سپس سوار ون پلیس شده؛ صحبت‌ها با افکت صوتی، مجهول می‌مانند و نهایتاً او به اداره پلیس بُرده می‌شود. همه‌چیز برای شروع یک داستان جناییِ پُرکشش در «نوجوانی» وجود دارد؛ تیم بازیگری با رهبریِ «استیون گراهام»، جذابیت بصری و رواییِ اثر را دوچندان می‌کند. مسیر شخصیت‌ها با آن جادوی موفقیت‌آمیز «بارانتینی» همچنان جواب می‌دهد؛ تااینکه به پرده نهایی اپیزود اول می‌رسد؛ جایی‌که کارآگاهان در حین بازجویی، مدرک عینی (ویدئوی دوربین مداربسته) مبنی‌بر قاتل‌بودن «جیمی» و نحوه ارتکاب جرم را نشان می‌دهند. این مدرک، حسن‌ختامی برای مخاطب تلقی می‌شود که «نوجوانی» داستان «هودانیت» را روایت نخواهد کرد؛ و این سریال قرار نیست از شیوه روایی کشف هویت قاتل در سریال‌های جناییِ معمول آمریکایی پیروی کند. «نوجوانی» می‌خواهد تأثیر روان‌شناختی رویداد فجیع را بر جامعه نشان دهد. این‌شیوه در سریال‌های بریتانیایی اصیل و بدیع نیست؛ نمونه برجسته آن می‌تواند «سوث‌کلیف» باشد که بر مسئله پسا‌ترومای حادثه تیراندازی بر قربانیان شهر کوچکی در انگلیس تأکید می‌کند. البته مینی‌سریال «سوث‌کلیف» تکلیفش با خود مشخص است؛ اما «نوجوانی» با اپیزود دوم (مدرسه) دوباره به وضعیت ناپایدارش بازمی‌گردد؛ اینکه درباره کشف ابعاد مجهول جرم است یا تأکید بر پیامدهای جبران‌ناپذیر آن؟! اگر «نوجوانی» برپایه رویکرد معمول سریال‌های جنایی (تلاش کارآگاهان برای کشف هویت قاتل و ...) قدم می‌گذاشت، وجود اپیزود دوم قابل‌درک بود. کارگردان با تکنیک «وان تیک» می‌کوشد عکس‌العمل‌های دانش‌آموزان و دوستان نزدیک به «جیمی» پیرامون خبر قتل را نشان دهد تا تصویر واقع‌گرایانه‌ای از بیان دیدگاه‌های مختلف درباره رویداد برجای بگذارد. «نوجوانی» ( Adolescence) یک مجموعه تلویزیونی درام جنایی روان‌شناختی محصول کشور بریتانیا است که توسط «جک تورن» و «استیون گراهام» به‌کارگردانی «فیلیپ بارانتینی» ساخته شده است. داستان آن، حول محور یک دانش‌آموز ۱۳‌ساله به نام «جیمی میلر» است که به‌دلیل قتل همکلاسی‌اش دستگیر شده است. سرافرازان

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه