اقبال بلند «رمان کوتاه» از کجاست؟
نویسندگان ایرانی زیادی دراینسالها به نوشتن نوولا رو آوردهاند و ناشران نیز انتشار نوولاهای ایرانی را به انتشار رمان بلند فارسی ترجیح میدهند. نوولا (Novella) که در فارسی به آن رمان کوتاه و داستان بلند هم میگویند، رمانهایی با شخصیتهای معدود را شامل میشود که میزان بسط و گسترش حوادث در آنها محدودتر از رمان بلند است. نوولا اغلب بین ۳۰هزار تا ۵۰هزار واژه است و نویسنده در آن فرصت کمتری دارد تا وارد ساحت ذهن و درون شخصیتها شود. در سالهای اخیر در داستاننویسی ایران شاهد استقبال مخاطبان از نوولا بودهایم. چنین استقبالی از نوولا باعث شد که درگفتوگوبا تعدادی از نویسندگان ایرانی معاصر به بررسی علل و عوامل اصلی آن بپردازیم. ابوتراب خسروی که او را با رمانهایی چون «اسفار کاتبان» و «رود راوی» میشناسیم، معتقد است امروزه در دوران شتابزدگی به سر میبریم و مخاطبان کتابهای ادبیات شاید کمتر فرصت خواندن رمانهای بلند را داشته باشند. ضمناینکه شرایط اقتصادی، امرارمعاش ازطریق نوشتن را برای نویسندگان ناممکن کرده است. فراموش نکنیم که نویسنده هم قبلازاینکه قلمبهدست و اهلنوشتن باشد یک شهروند است و شرایط دشوار اقتصادی کمتر به او مجال میدهد برای داستان خود زمان بسیاری را صرف کند و یک رمان مفصل بنویسد. او قیمت کتاب در ایران را از دلایل اصلی میل به رمانهای کمحجمتر و ارزانتر نمیداند و میگوید: در ایران نسبت به کشورهای اروپایی کتاب ارزانتر از بسیاری کالاهای دیگر است. بهعنوان نمونه یک کتاب ۲۰۰هزارتومانی در ایران حدود دودلار قیمت دارد و اثری با مشخصات مشابه همین کتاب در اروپا ۲۴یورو قیمتگذاری میشود. در اروپا میزان شهرت یک نویسنده در قیمتگذاری کتابش بیتأثیر است و به کیفیت چاپ، کاغذ و تعداد صفحات نه سابقه تألیف و آثار پیشین نویسندهاش بستگی دارد. خسروی که تاکنون داوری جوایز ادبی متعددی را برعهده داشته و داستاننویسی امروز ایران را دنبال میکند، اذعان دارد که در سالهای اخیر رمانهای کوتاه موفقی به قلم نویسندگان جوان و پیشکسوت نوشته و عرضه شده که نشان میدهد این قالب ادبی جریانی بالنده خواهد شد، ضمناینکه هیچگاه مانند اینسالها با ورود گسترده بانوان به عرصه نگارش ادبی بهویژه رمان و نوولا مواجه نبودهایم که این دلگرمکننده و مایه خوشحالی است. وی درعینحال میگوید: هنوز زود است درباره موفقبودن نسل جدید نوولانویسان قضاوت کنیم ولی شواهد نشان میدهد که ستارههای این نسل نیز بهزودی ظهور خواهند کرد؛ اما سروش چیتساز که هم در داستان کوتاه و هم رمان سابقه خلق اثر دارد، قیمت و هزینه تمامشده تولید رمانهای بلند را در تمایل کمتر ناشران به تولید و عرضه ایننوع ادبی مؤثر میداند و میگوید: تعداد صفحات رمان بیشتر و درنتیجه قیمت آن بالاتر است و درشرایطیکه قدرت خرید خوانندگان پایین آمده، ناشران ترجیح میدهند کتابهایی با حجم و تعداد صفحه کمتر را تولید کنند؛ بهعبارتدیگر ناشر بهایننتیجه رسیده که از فروش و عرضه داستان کوتاه و بهویژه رمان کوتاه زودتر از رمان بازخورد میگیرد. نویسنده مجموعه داستانهای «نوبت سگها» و «باغ واژگون» میافزاید: سلیقه خوانندگان هم دراینزمینه بیتأثیر نبوده است. در ایران خوانندگانی که ایجازپسند هستند یا فرصت کافی برای مطالعه رمان ندارند اگر خواننده جدی ادبیات باشند بهسراغ داستان کوتاه میروند که پیچیدگی دارد و اگر خواننده جدی نباشند ترجیح میدهند رمان کوتاه بخوانند. چیتساز چشمانداز نوولانویسی در ایران را روشن میداند و میگوید: در ایران معاصر رمانهای کوتاه بسیار موفقی نوشته شده که در کارنامه امثال هدایت، گلشیری و معروفی میدرخشند و میتوان آنرا قالبی جاافتاده و آشنا دانست. درشرایطیکه شمارگان کتاب بسیارپایین آمده و مخاطب آثار ادبی نیز کم شده میتوان ادعا کرد رمان کوتاه قالبی «کمتر شکستخورده» است. عالیه عطایی، نویسنده ایرانی-افغانستانی آثاری چون «کافورپوش» و «چشم سگ»، به سابقه طولانی رمان کوتاه در ادبیات ایران اشاره و بیان میکند: رمان کوتاه همیشه در ادبیات ایران بوده ولی شاید با این اسم شناخته شده نبوده و با رمان بلند در یکگروه قرار میگرفته است. نوولا نیز از پلات رمان پیروی میکند و این تفکیک در قالب را بیشتر مدرسان داستاننویسی در کلاسهای تدریس بهکار میبرند و براساس گستردگی داستان ازنظر تعداد شخصیت و حوادث، نوولا و رمان را از هم جدا میکنند. این نویسنده با این ادعا که در جهان امروز و با گسترش فضای مجازی دیگر فرصت و حوصلهای برای رمانخواندن نیست، مخالف است و میگوید: برای کسیکه ادبیات برایش اولویت شده و به رمان علاقه دارد همیشه وقتی برای خواندن وجود دارد، پس اگر نویسندگان ما در سالهای اخیر بیشتر نوولانویس شدهاند دلیلش کمحوصله شدن خوانندگان نیست و باید علت را در جهانبینی نویسندگان جستوجو کرد. وی ادامه میدهد: اینکه نویسندهای رمان بلند یا رمان کوتاه یا داستان کوتاه را خلق میکند به این بستگی دارد که حوصله خودش کجاست و آیا میخواهد قصهاش زود تمام شود و در چند صفحه جمعوجورش کند یا حوصله زیاد دارد و حرف زیاد برای گفتن تا رمان بلند بنویسد. من خودم عاشق نوولا هستم چون در میانه داستان کوتاه و رمان قرار دارد و یک ناتمامی از رمان را و نیز مطالبی اضافه بر داستان کوتاه را در آن میبینم که جذاب است. عطایی بااذعانبهاینکه در سالهای اخیر بسیاری از نویسندگان حرفهای رمان بلند، نوولانویس شدهاند، میگوید: قدمت در نوشتن مانع ابتکار و تجربههای جدید نیست. نوشتن نوولا یک انتخاب و دریچهای به تجربه جدید است و شاهدیم نویسندگانی که تجربه نوشتن در قالبهای مختلف را دارند محتوای بهتری نیز خلق میکنند. اصل، داستان گفتن است و برای شخص من اگر بخواهم نوولا بنویسم به میزان کشش داستانم بستگی دارد. محمد حسینی که او نیز هم داستان کوتاه و هم نوولا و رمان بلند را در کارنامه کاری خود دارد، با تأیید اینکه افزایش نوولا نسبت به رمان بلند بهعلت سلیقه و انتخاب شخص نویسنده است. ایبنا