تعزیهای بهرنگ آسمان
امین کردبچه چنگی: سرپرست گروه تعزیه «فرشتههای زمینی» و مدیر مرکز توانبخشی بهزیستی «محک» در یزد، از روند شکلگیری اینگروه متشکل از افراد دارای معلولیت، دشواریها و موفقیتهای راه، نقش مهم خانوادهها و بیمهری برخی نهادها سخن گفت. او با اشک و افتخار از فرشتگانی گفت که «بیبال اما آسمانی» بوده و برای امامحسین(ع) هنرنمایی میکنند. رؤیا باقری گفت: گروه تعزیه ما یکسالپیش که حالا وارد دومینسال فعالیتش شده، تأسیس شد. البته این شکلگیری به خواست خود بچهها بود. ما پیشتر در حوزه تئاتر با آنها کار میکردیم و آنها علاقه زیادی داشتند که در ایام محرم تعزیه اجرا کنند. پیشنهاد اجرای تعزیه را به من دادند و من با آغوش باز پذیرفتم و شروعبهکار کردیم. او افزود: حقیقتش را بخواهید، ما با دستخالی آغاز کردیم. هیچ وسیلهای نداشتیم؛ نه لباس، نه ساز، نه دکور؛ اما با توکل به خدا پیش رفتیم. من خودم متن تعزیهها را نوشتم و با بچهها که اغلب سواد خواندن و نوشتن نداشتند، کلمهبهکلمه تمرین کردیم تا متنها را حفظ کنند. وی افزود: بهدلیل گرانی و نبود امکانات، خودمان دستبهکار شدیم. لباسها را خودمان دوختیم، وسایل را ساختیم و با عشق جلو رفتیم. از همان ابتدا بهجای تهیه حرفهای، کار را بومی و دستی پیش بردیم؛ اما رفتهرفته پا گرفتیم و شکل گرفتیم. او گفت: پارسال در مکانهای کوچکی اجرا داشتیم؛ در موکبها، بعضی مساجد، برخی حسینیهها؛ اما امسال بهلطف امامحسین(ع) و حضرت ابوالفضل (ع)، از شب قبل از محرم، برنامه اجراهای دهه اول ما تنظیم شد. ما را به حسینیههای بزرگ یزد دعوت کردند و این خود افتخاری بزرگ بود. باقری بااشارهبه بازخوردهای مثبت ازسوی مخاطبان گفت: کسانیکه سالها در حوزه تعزیه در یزد فعالیت میکردند، بعد از دیدن اجرای بچههای ما، نزد من آمدند و گفتند: «50سال است تعزیه اجرا میکنیم؛ اما چنین اجرای مرتب، منظم و تأثیرگذاری تاکنون ندیده بودیم». او افزود: برخیازآنها با من تماس گرفتند، برخیدیگر در همان مجالس جلو آمدند و تبریک گفتند. حتی فردی مسن با عصا پیش من آمد و گفت: «خانم! من 80سال تعزیه یزد را دیدهام؛ ولی اثری مثل این تعزیه را ندیدهام»؛ این جمله برایم بسیارارزشمند بود. وی گفت: همین بازخوردها به من نشان داد که کار ما موفق بوده و این موفقیت را مدیون عزیزانی هستم که کنارم بودند؛ از گروه موسیقی گرفته تا مداحان و بازیگران باارادهام. باقری بااشارهبه تجربه ۱۸سالهاش در کار با کودکان دارای نیازهای ویژه گفت: حدود 18سال است با این بچهها کار میکنم؛ در رشتههای مختلف؛ اما تعزیه تنها دوسال است که با آنها شروع شده و با تمام وجودم میگویم اینمسیر یکی از پرشورترین تجربیات زندگیام است. او افزود: شوقوذوقی که بچهها در تمرینات و اجرا از خود نشان میدهند، به من هم منتقل میشود. گاه از شدت حس مسئولیت و عشق، شرمنده میشوم. نمیتوانم توصیف کنم چه انرژی عجیبی از آنها میگیرم. وی گفت: گاه احساس میکنم خدا این فرشتگان را فرستاده تا معنای واقعی خلوص، عشق و اراده را به ما بیاموزند. واقعاً خوشحالم کنارشان هستم. وی باتأکیدبر نقش خانوادهها گفت: برخی از خانوادهها همکاری بسیارخوبی دارند. حتی در شب اجرا همراه من هستند و کمک میکنند؛ اما متأسفانه برخی کملطفی میکنند. او افزود: یکی از مشکلات، باورنداشتن به توانایی فرزندانشان است. باید بدانند این بچهها استعدادهای درخشانی دارند و میتوانند موفق شوند؛ فقط کافیست حمایتشان کنند. باقری گفت: از حسینیهها و مراکز مذهبی خواهش میکنم گروه ما را جدی بگیرند. فکر نکنند اجرای ما «فقط یک نمایش ساده» است. ما کار فرهنگی انجام میدهیم و باید به ما اعتماد شود. باقری ادامه داد: تعریف من از هنر ایناستکه بتوانی با مردم ارتباط برقرار کنی. در هر هنری که هستی، باید به مخاطب احترام بگذاری و واکنش او را پذیرا باشی. فکر میکنم ما دراینزمینه موفق بودیم. هم من و هم فرشتههایم. در شهر، هنرمندان زیادی تماس گرفتند، تبریک گفتند و از اجرای ما تعریف کردند و گفتند اینکار، نویسندگی و کارگردانی خاصی میخواست و شما موفق شدید. وی درباره نام «فرشتههای زمینی» گفت: حدود 18سالپیش که وارد اینحوزه شدم، بچهها را شناختم. آنها با همه مشکلات جسمی، ذهنی، گفتاری و تشنجهایی که داشتند، دلهای پاکی داشتند. با خود گفتم: «خدایا! درسته در آسمانها فرشتههایی داری که بال دارند؛ اما من در زمین فرشتههایی دیدم که بیبالاند!» او افزود: همین باعث شد که نام «فرشتههای زمینی» را برایشان انتخاب کنم. از همانروز این نام بر زبانم ماند و هنوزهم آنها را باهمیننام میخوانم. به آنها افتخار میکنم و خود را مدیون محبتشان میدانم. این مدیر توانبخشی گفت: رسانهها میتوانند نقش مؤثری داشته باشند؛ اما متأسفانه ما کمتر دیده میشویم. ایکاش رسانهها به ما اهمیت میدادند و کاری میکردند که دیده شویم. او افزود: برخی نهادهای دولتی هم ما را مثل توپ فوتبال اینطرف و آنطرف میاندازند. ما یک گروه فرهنگی هستیم، با نیت خالصانه برای امامحسین(ع) تلاش میکنیم. انتظار داریم نهادها کمی به ما بها بدهند. وی تأکید کرد: هرشب بعد از اجرا برای بچهها ویس میفرستم، به آنها انرژی میدهم و میگویم اجرای فوقالعادهای داشتید. وظیفهام ایناستکه امید بدهم و بگویم غیرممکنها ممکن است. ما میتوانیم اگر دلمان یکی باشد، اگر گروهی کار کنیم و اگر پشتهم باشیم. باید این بچهها را باور کنیم. باقری گفت: از ابتدای کار با توکل به خدا و توسل به اهلبیت(ع)؛ بهویژه علیاصغر امامحسین(ع)، آغاز کردیم. همیشه حس نزدیکی عجیبی به ایشان دارم. در تعزیهمان هم شهادت حضرت علیاصغر(ع) را داریم و از همان ابتدا از او خواستم دست فرشتههایم را بگیرد. هرشب قبل از اجرا با خودم میگویم: یا امامحسین(ع)، یا حضرت ابوالفضل(ع)، یا حضرت رقیه(س)، یا علیاصغر(ع)، کمکمان کنید تا فقط بتوانیم گوشه کوچکی از واقعه کربلا را تصویر و نوکریمان را ادا کنیم. وی درپایان گفت: به همه فرشتههای عزیزم میگویم: شما میتوانید؛ فقط به خودتان باور داشته باشید. خداوند پشتوپناه شماست. سرافرازان