تاب‌آوری شهری؛ فراتر از آمادگی برای بحران

سید امیرحسین ابطحی: مدیر مرکز بین‌المللی مطالعات تاب‌آوری شهری باتأکیدبر ضرورت عبور از نگاه پروژه‌محور به حکمرانی سیستمی در تهران، گفت: تاب‌آوری شهری مفهومی فراتر از آمادگی برای بحران است؛ این ظرفیت، راه زیستی هوشمندانه، داده‌محور و انسان‌محور برای مواجهه با آینده‌ای ناشناخته است. مریم رستمی باتأکیدبر ضرورت بازنگری در مدل حکمرانی و توسعه شهری تهران، افزود: شهری که هرروز درمعرض تغییرات اقلیمی، اجتماعی، فناورانه و اقتصادی‌ست، باید نه به‌مثابه مجموعه‌ای از سازه‌ها و خیابان‌ها بلکه به‌‌مثابه سیستمی زنده، پیچیده و درحال‌یادگیری فهم شود؛ که هم‌زمان با رشد، نیازمند بازآفرینی در نحوه اندیشیدن، برنامه‌ریزی و تعامل با جامعه‌اش است. در قلب این تحول، مفهومی ایستاده که نه‌فقط ابزار بقا بلکه مسیر تعالی است. وی ادامه داد: تاب‌آوری شهری، چنان‌که در چارچوب‌های معتبر جهانی مانند دستورکار ۲۰۳۰ سازمان ملل (SDGs)، چارچوب سندای برای کاهش خطرات، UN-Habitat و شبکه جهانی ۱۰۰ شهر تاب‌آور تعریف شده، ظرفیت یک شهر برای پیش‌بینی، جذب، تطبیق، یادگیری و بازیابی عملکرد در برابر طیف وسیعی از اختلالات است؛ اختلالاتی که ممکن است طبیعی، زیرساختی، نهادی یا اجتماعی باشند. تاب‌آوری، بیش‌ازآنکه صرفاً واکنشی دفاعی در برابر بحران‌ها باشد، چشم‌اندازی برای زیست شهری هوشمندانه، آینده‌نگر و انسان‌محور است. سنجش و پایش این ظرفیت نیز اهمیت می‌یابد؛ چراکه تاب‌آوری، نه‌فقط مفهومی کیفی، بلکه فرآیندی داده‌محور و قابل‌ارزیابی است. چنان‌که در برنامه جهانی MCR2030 و ابزارهایی مانند City Resilience Scorecard، سازوکارهایی برای شناسایی شکاف‌ عملکردی، تحلیل ظرفیت نهادی و هدایت تدریجی سیاست‌گذاری شهری در راه توسعه پایدار ارائه شده‌اند. عضو هیئت‌علمی پژوهشکده سوانح طبیعی درادامه ضمن برشمردن نشانه‌های بحرانی تهران، بر ضرورت بازنگری در مدل حکمرانی و توسعه شهری تأکید کرد و گفت: نشانه‌های فرسایش زیرساختی، کاهش سرمایه اجتماعی، ناهماهنگی نهادی، فشارهای محیط‌زیستی و گسترش بی‌برنامه شهری، زنگ خطرهایی هستند که لزوم بازاندیشی عمیق در سازوکارهای اداره شهر را یادآور می‌شوند؛ در دل این چالش‌ها اما امکان‌هایی نهفته است. فرصت برای عبور از نگاه پروژه‌محور به نگاهی سیستمی که انسان، فضا و زمان را درهم‌تنیده می‌بیند. فقدان این نگاه، بستر پیامدهایی پیچیده و گسترده است. از نابرابری و بی‌اعتمادی نهادی تا آسیب‌های محیط‌زیستی گاه جبران‌ناپذیر و اختلال عملکرد زیرساخت‌ها هنگام بحران؛ آنچه گفته شد، تنها بخشی از این تبعات است. رستمی بااشاره‌به نمونه‌های موفق جهانی افزود: از بارسلونا با سوپربلاک‌هایش گرفته تا کپنهاگ، سنگاپور، سئول، ووهان، گویانگ، روتردام و تورنتو، نه‌تنها توانسته‌اند زیست‌پذیری، اعتماد اجتماعی و انعطاف‌پذیری شهری را ارتقاء دهند بلکه نشان داده‌اند تاب‌آوری پایدار در گروی ایجاد «حلقه‌ای هم‌افزا» میان سیاست‌گذاری کلان از بالا و مشارکت مؤثر از پایین است. مطابق گزارش‌های بین‌الملل UNDRR، OECD و WRI، نه حکمرانی صرفاً متمرکز و نه مشارکت صرفاً محلی، به‌تنهایی کفایت نمی‌کند؛ آنچه معنا می‌آفریند، تعامل دو سطح و یادگیری متقابل میان آن‌هاست. از بازآفرینی رود چئونگی‌چئون در سئول و ایجاد ساختارهای اسفنجی در ووهان و گویانگ گرفته تا تأسیس مرکز رسمی تاب‌آوری شهری در تورنتو، این تجارب نشان داده‌اند که تاب‌آوری واقعی مستلزم پیوندی چندلایه و پایدار میان زیرساخت‌های فیزیکی، رویکردهای طبیعت‌محور، سازوکارهای هماهنگی نهادی و ظرفیت‌های اجتماعی برای سازگاری، یادگیری و کنش جمعی است. وی بااستنادبه گزارش‌های بین‌المللی ازجمله IPCC، GRI و چارچوب سندای افزود: اختلالات آینده از نوسانات اقلیم و بحران‌های فناورانه گرفته تا تغییرات جمعیتی و فروپاشی زنجیره‌های جهانی ماهیتی ترکیبی، پیش‌رونده و پیش‌بینی‌ناپذیر خواهند داشت. راه‌حل، نه صرفاً تلاش برای پیش‌بینی دقیق بلکه ایجاد ظرفیتی انطباق‌پذیر، چندمنظوره، داده‌محور و مبتنی‌بر یادگیری مداوم است؛ ظرفیتی که شهر را قادر می‌سازد در دل بی‌ثباتی‌ها، تاب‌آور باقی بماند و حتی شکوفا شود. تاب‌آوری واقعی یعنی آمادگی برای چیزی‌که هنوز تعریف نشده است. تاب‌آوری نه نقطه پایان بحران بلکه نقطه آغاز توسعه‌ای منعطف و پایدار است. برای تهران، عبور از پاسخ‌های مقطعی به‌سمت حکمرانی سیستمی و آینده‌نگر ضروری است؛ جایی‌که مترو، پل و بزرگراه، هم‌سوی اعتماد عمومی، زیرساخت اطلاعاتی، مشارکت اجتماعی و آموزش عمومی قرار می‌گیرند. وی افزود: فضاهای عمومی باید کارکردی چندمنظوره داشته باشند؛ به‌گونه‌ای‌که در زمان آرامش، محمل ارتباطات اجتماعی و در زمان اختلال، نقطه پاسخ اضطراری باشند. مدارس، مساجد، خطوط حمل‌ونقل و مراکز فرهنگی باید بدون نیاز به اعلان، به زیرساخت‌های پاسخگویی بدل شوند. محله‌ها، همان نقطه پیوند مردم و نظام مدیریتی، در قلب فرآیند تاب‌آوری قرار دارند. هرچه تصمیم‌سازی به محله نزدیک‌تر شود، اثربخشی و انعطاف‌پذیری شهر افزایش می‌یابد. تاب‌آوری نهادی، نه در حجم بودجه؛ در عمق تعامل، پیوستگی داده‌ها، تمرین مستمر و شفافیت تصمیم‌گیری، معنا می‌یابد. وی تأکید کرد: تهران برای تاب‌آور شدن، نیازمند نقشه‌راهی چندبعدی، تلفیقی و انطباق‌پذیر است؛ از بازآرایی نظام اقتصادی و مالی شهر و تدوین اطلس آسیب‌پذیری محله‌محور تا استقرار زیرساخت‌های نرم یادگیری اجتماعی و طراحی سازوکارهایی که بتوانند درمواجهه‌با پیچیدگی، نقش هماهنگ‌کننده، تحلیل‌گر و پشتیبان تصمیم را ایفا کنند. مدیر مرکز بین‌المللی مطالعات تاب‌آوری شهری افزود: تشکیل یک کارگروه راهبردی تاب‌آوری شهری با هدایت و پشتیبانی علمی و تحلیلی پژوهشکده سوانح طبیعی، به‌عنوان نهاد بنیان‌گذار مرکز بین‌المللی مطالعات تاب‌آوری، می‌تواند به‌مثابه محور هماهنگی و پیوند میان بازیگران اجرایی، دانشگاهی و مدنی عمل کند؛ مدلی که در شهرهایی چون سئول، تورنتو و روتردام نیز آزموده شده، اثربخش بوده و کارآمدی خود را درمواجهه‌با پیچیدگی‌های شهری اثبات کرده است.ایسنا

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه