آیا جوایز ادبی، سیاسیاند؟
اهدای جایزه «شورای جهانی جامعه الجزایری در مهاجرت» به یاسمینا خضرا و حواشی پیرامون آن، باردیگر این پرسش را به ذهن متبادر میکند که آیا بعضی جوایز ادبی که در جهان به نویسندگان اهدا میشوند، سیاسیاند و سیاست و مواضع سیاسی نویسنده بر انتخاب او بهعنوان برگزیده برخی جوایز ادبی تأثیر دارد؟ این پرسش مخصوصاً وقتی جدیتر میشود که میبینیم گاه حتی درباره نوبل ادبیات هم ظنهایی درباره سیاسیبودن آن پیش میآید. اخیراً شورای جهانی جامعه الجزایری در مهاجرت، جایزهای ادبی به یاسمینا خضرا، نویسنده شناختهشده الجزایری اهدا کرد که با واکنشهای مختلفی در محافل فرهنگی الجزایر روبهرو شد. این جایزه بهپاس سالها فعالیت ادبی و خلاقانه خضرا در غنابخشی به صحنه فرهنگی الجزایر به او اهدا شد. اهدای این جایزه ازسوی نهادی غیرادبی با واکنشهای گوناگونی در میان ناظران و تحلیلگران فرهنگی الجزایر مواجه شد. برخی منتقدانِ اهدای این جایزه به یاسمینا خضرا، ایناقدام را سیاسی دانستهاند و معتقدند که این جایزه ممکن است با دیدار اخیر خضرا با عبدالمجید تبون، رئیسجمهور کنونی الجزایر، مرتبط باشد. برخی هم این اهدای این جایزه را پاسخی نمادین به جایزهای میدانند که اخیراً ازسوی نهادهای فرانسوی به بوعلام صنصال، نویسنده هشتادساله فرانسوی-الجزایری، اهدا شد؛ نویسندهای که بهدلیل مواضع انتقادی و مخالفتش با وحدت ملی الجزایر، در کشورش چهرهای مناقشهبرانگیز بهحساب میآید و اکنون در الجزایر زندانی و محکوم به پنجسال حبس است و زندانیشدنش بحرانی دیپلماتیک را بین الجزایر و فرانسه رقم زده است. صنصال که بهخاطر آثارش برنده جوایز ادبی مختلفی شده، اخیراً نیز جایزه سینه دل دوکا، از جوایز ادبی پُربها و معتبر فرانسه را دریافت کرد. ازطرفی، بعضی هم معتقدند که انتخاب خضرا برای دریافت جایزه شورای جهانی جامعه الجزایری در مهاجرت، به دوران مدیریت این نویسنده در مرکز فرهنگی الجزایر در پاریس مرتبط است. این مرکز در دوران مدیریت یاسمینا خضرا به پایگاهی برای نخبگان فرهنگی فرانکوفون تبدیل شد و این انتقاد را برانگیخت که زبانها و جلوههای فرهنگی عربی و آمازیغی در آن کمرنگ هستند. بههمیندلیل، بعضی از فعالان فرهنگی، ضمن قدردانی از خضرا، خواهان تجدیدنظر در سیاستهای فرهنگی مربوط به مهاجران شدند. اهدای جایزه «شورای جهانی جامعه الجزایری در مهاجرت» به یاسمینا خضرا و حواشی پیرامون آن، باردیگر این پرسش را به ذهن متبادر میکند که آیا بعضی جوایز ادبی که در جهان به نویسندگان اهدا میشوند، سیاسیاند و سیاست و مواضع سیاسی نویسنده بر انتخاب او بهعنوان برگزیده برخی جوایز ادبی تأثیر دارد؟ این پرسش مخصوصاً وقتی جدیتر میشود که میبینیم گاه حتی درباره نوبل ادبیات هم ظنهایی درباره سیاسیبودن آن پیش میآید. همچنین وقتی صحبت از تأثیر سیاست بر جوایز ادبی بهمیان میآید، این پرسش هم مطرح میشود که وقتی جایزهای بهدلایل و با رویکردی غیرادبی به اثری ادبی اهدا میشود، اینرویداد چه تأثیری بر ادبیات و فرآیند خلق ادبی نویسندهای که چنین جایزهای را گرفته است، میگذارد؟ بهمنظور دریافت پاسخی برای این پرسشها نظر یک نویسنده و یک مترجم را که ترجمه اثری از یاسمینا خضرا را نیز در کارنامه کاری خود دارد، جویا شدیم. احمد آرام؛ از نویسندگان پرکار کشورمان، بااشارهبهاینکه هرروز شاهد افزایش آشوبها و تنشها در کشورهای مختلف هستیم و گویا جهان دیگر روی آرامش را بهخود نخواهد دید، گفت: متصدیان برخی از جوایز ادبی دنیا گاه تلاش دارند از ادبیات برای توجه دادن و برطرفکردن بحرانها و مسائل سیاسی کمک بگیرند و شاید اعطای جایزه ادبی ازسوی شورای جهانی جامعه الجزایری در مهاجرت که نهادی غیرادبی است به یاسمینا خضرا، نویسنده مهاجر بهایندلیل باشد که از شهرت ادبی این نویسنده مهاجر برای توجه دادن جهانیان به مسائل مربوط به مهاجرت استفاده کنند. وی ادامه داد: اعطای جایزه به یاسمینا خضرا فارغ از گمانهزنیها و مناقشاتی که در الجزایر داشته مرا بهیاد مسائل دهه ۶۰ آمریکایلاتین میاندازد؛ زمانیکه خشونت دیکتاتورها عرصه را بر همه تنگ کرده بود. درآنزمان یک ناشر تلاش کرد با سفارش رمان درباره دیکتاتوری و مسائل سیاسی آمریکایلاتین به پنج نویسنده مشهور، دنیا را به عمق مسائلی که رخ میدهد، متوجه کند که موفق نیز شد. در ادبیات آمریکایلاتین آثاری ارزشمند چون «پاییز پدرسالار» گابریل گارسیا مارکز و «سور بز» ماریو بارگاس یوسا با تم سیاسی و موضوع دیکتاتوری خلق شدهاند که جوایز ادبی بزرگی نصیبشان شد. آرام تأکید کرد: اگر نویسندهای خود دغدغه برطرفکردن مسائل سیاسی داشته باشد و متعهد باشد و متصدیان جوایز ادبی نیز نیت ارتقای ادبیات و نیز کمکگرفتن از آن بهنفع بشریت را داشته باشند میتوان گفت چنین جوایزی ارزشمند و همسو با رسالت ادبیات فعالیت میکنند. بیتردید ادبیات بهعنوان یک پدیده هنری بر سایر پدیدهها ازجمله سیاست، فرهنگ و اجتماع تأثیرگذار است و نیز از آنها اثر میپذیرد. فارغازاینکه دلیل اعطای جایزه ادبی ازسوی نهادی غیرادبی به یاسمینا خضرا چیست، باید امیدوار بود جوایز ادبی جهان همواره همسو با رسالت واقعی خود یاور خلق شاهکارها و مانع فراموشی ارزشهای واقعی ادبیات باشند. زینب کاظمخواه که کتاب «آخرینشب دیکتاتور» یاسمینا خضرا را بهفارسی ترجمه کرده، باتأکیدبراینکه پاسخ به این پرسش که بین جوایز ادبی و مسائل سیاسی چه نسبت و رابطهای برقرار است و جوایز ادبی چه تأثیری بر ادامه مسیر نویسنده میگذارند، هم ساده است و هم پیچیده، عنوان کرد: ادبیات اصیل، برخاسته از درون نویسنده است، نه ویترینها و سکوها. بااینحال، انکار نقش جوایز در شکلدهی به چشمانداز نویسنده نیز سادهانگارانه است. جوایز، حتی اگر تأثیری در انگیزه نخستینِ نویسنده نداشته باشند، میتوانند چراغی باشند که مسیر را روشنتر و گوشها را شنواتر کنند. گاهی نویسنده مینویسد تا بماند، اما دنیا برای دیدن، به برچسبها و لوحها نیاز دارد. ایبنا