مختصات دیپلماسی حداکثری در نیویورک
لیلا واحدی: دومین سفر رئیسجمهور ایران به نیویورک، درحالی انجام میشود که ایران، منطقه و جهان با شرایط پیچیدهای مواجه است که آغاز بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران درپی سوءاستفاده اروپا، بر پیچیدگیها افزوده و کنشگری متفاوت برابر آنرا ضروری میسازد؛ فرصتی مهم و البته حساس تا از آخرین رمق باقیمانده دیپلماسی برای حراست از منافع ملی استفاده شود. «مسعود پزشکیان» رئیسجمهور ایران درحالی روزهای ابتدای مهرماه در نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک حاضر خواهد شد که مجموع تحولات یکسالگذشته این حضور را بسیارمهم ساخته است. ایران از مهرماه ۱۴۰۳ تا مهر سالجاری یکی از پرچالشترین دوران ۲۰سالاخیر خود با آمریکا و اروپا را گذرانده اما برآیند نتایج بهدستآمده؛ تهران را با تمام آسیبهایی که متحمل شده، برنده این چالشها نشان میدهد. سفر رئیسجمهور به نیویورک (با فرض پایبندی آمریکا به الزامات و قوانین بینالملل و صدور مجوزهای لازم) نیازمند هدفگذاری ملموس و درک اهمیت ایننشست است تا ازاینرهگذر طرح تازه برای عبور از ایستایی امروز انداخته شود. هشتادمین مجمع عمومی سازمان ملل سهشنبه اول مهرماه (۲۳ سپتامبر) آغاز شده و دوشنبه ۷ مهر (۲۹ سپتامبر) بهپایان خواهد رسید. جهان سال ۲۰۲۵ با آنچه در سال ۲۰۲۴ تجربه کرد ازمنظر تداوم دو جنگ که یکیازآنها، مدتهاست به نسلکشی عیان تبدیل شده، تفاوت چندانی نکرده است. مردم اوکراین و روسیه همچنان دراثر حملات کشته میشوند و مردم غزه در یک تراژدی انسانی با گلوله یا قحطی غذا بهقتل میرسند. گرچه حضور «دونالد ترامپ» در کاخ سفید یکی از تغییرات مهم در نظام تصمیمگیری بینالملل است اما این حضور بهرغم تمام ادعاها و هیاهوهای پیش از پیروزی و پسازآن، ازسوی ترامپ، نتوانست آتش هیچکدام از جنگها را خاموش کند. او ۲۷ شهریور درحالی از رئیسجمهور روسیه برای پایاندادن به جنگ ابراز ناامیدی کرد که پیشازآن مدعی شده بود زبان قدرت را درمواجههبا روسیه میداند و با همین زبان میتواند به جنگ خاتمه دهد. او نهتنها نتوانست رقیب قدر آمریکا یعنی روسیه را متقاعد به پایان جنگ کند بلکه در پایاندادن به جنگطلبیهای شریک خود در تلآویو ناکام ماند و «بنیامین نتانیاهو» نهتنها به نسلکشی مردم غزه پایان نداد که به کشورهای همسایه از سوریه و لبنان تا ایران و قطر هم حمله نظامی کرد. کشورهای عضو سازمان ملل متحد این دو پرونده را در کنار دیگر موضوعات معمول جهان در دستورکار دارند. بسیاری از کشورهای جهان و متحدان پیشین رژیم اسرائیل در یکسالگذشته در صف منتقدان و حتی معترضان تلآویو قرار گرفتهاند و طی هفتهها و ماههای اخیر ایده دو دولتی و تشکیل دو دولت اسرائیلی و فلسطینی، فارغ از تمام پرسشهای بیجواب درباره این ایده، در دستورکار شماری از کشورهای اروپایی و منطقهای قرار دارد که میتواند موضوع بحث در نشستهای سازمان ملل باشد. این میان موضوع مهم دیگر ایران و تمام رویدادها و مباحث مرتبط و متعلق به ایران است؛ از پرونده و فعالیت هستهای و بازگشت تحریمهای شورای امنیت دراثر فعالسازی مکانیسم پسگشت تا بمباران تأسیسات هستهای ازسوی آمریکا و رژیم صهیونیستی. رئیسجمهور و هیئتهمراه وی درحالی هفته جاری راهی نیویورک خواهند شد که عصر ۲۸ شهریور شورای امنیت، پیشنویس قطعنامه کرهجنوبی بهعنوان رئیس دورهای شورا را درباره «تداوم لغو تحریمها علیه ایران» برای جلوگیری از اعمال مجدد تحریمها علیه ایران تصویب نکرد و بهاینترتیب و با عدموقوع اتفاق و تصمیمی تازه، تحریمها و قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران باز خواهد گشت. شرایطی بغرنج که حضور هیئت ایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل را مهمتر از هر زمان دیگر نشان میدهد. ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل هفته آینده با دستورکار و هدف مشخص در مجمع عمومی سازمان گردهم خواهند آمد و قاعدتاً و قطعاً دستورکار ویژه جمهوری اسلامی ایران هم حفظ منافع ملی برمبنای واقعیات موجود خواهد بود. پیش از ارزیابی دستورکارها باید تصویری از آنچه درحالحاضر تهران با آن درگیر است ترسیم شود. ایران با چالش: بازگشت تحریمهای شورای امنیت، تهدیدات رژیم اسرائیل و تنشهای منطقهای در نتیجه جنگطلبیهای رژیم اسرائیل روبروست. سه کشور اروپایی حاضر در برجام، با سوءاستفاده از ابزار حل اختلاف در برجام ( اسنپبک) قطعنامههای شورای امنیت که پس از برجام ملغی شده بود بازگردانده و تحریمها علیه ایران را تشدید خواهند کرد. ازسویدیگر بیکیفرمانی اقدامات رژیم اسرائیل در منطقه، ماجراجویی بیشتر تلآویو را درپی داشته و این میتواند بهعنوان یکی از دغدغههای ایران تلقی شود، موضوعی که بهنظر میرسد پس از حمله اسرائیل به قطر، نهفقط برای تهران که برای پایتختهای کشورهای منطقه هم به دغدغه اصلی تبدیل شده. دراینشرایط بهنظر میرسد پزشکیان و تیم همراه با هدفی مشخص که متأثر از شرایط جهانی، منطقهای و داخلی است درایننشست شرکت خواهند کرد؛ تغییر در سکون دیپلماتیک و بهره از آنچه از دیپلماسی باقی مانده. همزمان با پایان جنگ تحمیلی رژیم اسرائیل و آمریکا علیه ایران، سکونی دیپلماتیک در روند روابط میان ایران و غرب بهوجود آمد؛ که واقعیات آنرا بهنفع ایران نشان نمیدهد بهتعبیر رهبر «یکی از ضررها و خطرهای کشور همین حالت نه جنگ و نه صلح است که خوب نیست؛ فضای خوبی نیست». برای شکستن اینفضا، ایران بیش و پیش از میدانخوانیهای شعاری نیازمند نگاه دقیق، واقعبینی و آیندهنگرانه به موضوع است. پاسخ کوتاهمدت، میان و بلندمدت بههریکاز موارد درواکنشبه رفتار اروپا و بازگشت تحریمها میتواند مختصات نحوه برخورد باایناقدام را مشخص کند: الف. پایان همکاری با آژانس جز با خروج از NPT معنا نمیدهد و خروج از آن بهعنوان تعهد قانونی ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شاید در کوتاهمدت پاسخی به اقدام اروپا باشد اما پرسش اصلی برای طرفداران خروج ایناستکه «بعد چه خواهند کرد»، پلن بی یا پساخروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای چیست؟ ایرنا