جویس کارول اوتس:
نوشتن داستان مثل ساخت فیلم نیاز به برنامهریزی دارد
جویس کارول اوتس؛ نویسنده مشهور آمریکایی، در حافظه معاصر ایالات متحده جایگاه ویژهای برای نوشتن داستانهای کوتاه و بلند بسیاری دارد و تقریباً یکی از پرکارترین نویسندگان عصر معاصر این کشور محسوب میشود. شاعر و نویسنده معاصر آمریکا امسال توانست جایزه ۲۰۰هزاریورویی «سینه دل دوکا» فرانسه را کسب کند. او پیش از این جایزه نیز دهها جایزه ادبی؛ ازجمله «کتاب ملی آمریکا» را در کارنامه خود بهثبت رساند. اوتس در کنار نوشتن رمانها و داستانهای کوتاه و بلند، جایگاه خاصی میان شاعران انگلیسیزبان دارد و «مالیخولیای آمریکایی» آخرین مجموعه شعریست که از این نویسنده ماه فوریه سال جاری وارد بازار کتاب آمریکا شد. بهگزارش ایبنا؛ مجله ادبی «لیترری هاب» بهبهانه چاپ این اثر، مصاحبهای با اوتس کرده است که محتوای مصاحبه نوعی آموزش و توصیه به نویسندگان جوان است.
دوست دارید بیشتر چهکسی کتابها و داستانهای شما را بخواند؟
کتابهای ما اغلب توسط کسانی خوانده و دوست داشته میشوند که قابلتصور نیست. این البته امیدواری هر نویسنده است. رسیدن نامه ازسوی خوانندگان داستانهایم همیشه خوب و خوشایند بوده؛ ولی شعرهایم را دوست دارم شاعران دیگر بخوانند و درباره آن نظر دهند.
چه زمان از روز عادت دارید بنویسید؟
هرروز 7 صبح از خواب بیدار میشوم و تا ساعاتی از روز مینویسم. البته در دوره قرنطینه، این عادت تقریباً بههم خورده است. معمولاً عصرها دوست دارم بهجای نوشتن مطالعه کنم و شب نیز فیلم سینمایی (معمولاً یک فیلم کلاسیک) میبینم. قبلازخواب نیز مطالعه میکنم. خیلی به برنامهریزی رسمی و تکراری اعتقاد ندارم؛ چون نوشتن هرزمانی ممکن است.
با مشکلاتی که معمولاً نویسندهها از آن حرف میزنند، چطور کنار میآیید؟
خب این مشکلات که میگویید همیشگی نیستند و بین همه متفاوت است. معمولاً هر نویسندهای باید قبل از نوشتن، به موضوع کار خود فکر کند و بدون فکر نمیشود نوشت. به رؤیاها و واقعیات فکر کند و یادداشت بردارد و طرح کلی داستان را قبل از ورود به جزئیات، بنویسد. قبل از ساخت یک فیلم سینمایی، همه اینکارها انجام میشود و نوشتن یک کتاب داستان نیز دقیقاً شبیه ساخت یک فیلم است. همهچیز باید ازقبل حسابشده و برنامهریزی شود.
از خواندن چه کتابی هیچوقت سیر نمیشوید؟
بارها مجموعهاشعار امیلی دیکینسون، داستانهای فالکنر، همینگوی، جویس، چخوف و لارنس را میخوانم.
بهجز نویسندگی، به کدام هنر بیشتر علاقه دارید؟
احتمالاً هنر عکاسی و نقاشی.
بهترین توصیهای که به جوانترها برای نوشتن دارید.
هرچیزیکه در دل دارند، بنویسند.
اولین کتابی که عاشقش شدید.
«آلیس در سرزمین عجایب» اثر لوئیس کارول.
کتابی که نخواندهاید و دوست دارید بخوانید؟
تا پیش از قرنطینه، همیشه دوست داشتم «جنگ و صلح» تولستوی را تمام کنم؛ ولی تاکنون هرگز موفق نشدم. بهنظرم این کتاب، بارها ارزش خواندن دارد.
آیا کتابی وجود دارد که آرزو میکردید شما مینوشتید؟
خب اگر این سؤال جدی باشد، دوست داشتم آثاری شبیه کارهای شکسپیر و شاید داستانهای کافکا نوشته بودم.