تیتر خبرهای این صفحه

سعید آقاخانی

سروش راسخ

پخش موفق سومین سری از مجموعه تلویزیونیِ «نون خ» نشان داد که سعید آقاخانی همچنان رگ خواب مخاطب جعبه جادو را به‌خوبی می‌شناسد و درحالی‌که بعضی از سازندگان آثار کمدی، با این عقیده که چهارچوب‌های دست‌وپاگیر صداوسیما مانع ارائه اثری درخور؛ آن‌هم در گونه کمدی می‌شود، ازاین‌فضا فاصله گرفته‌اند و مدیوم‌های آزادتری را برای ساخت و پخش آثار خود انتخاب کرده‌اند، او با ادامه مسیری که تابه‌اینجا موفق پیموده، نشان داد که هنوز و به‌رغم همه این محدودیت‌ها می‌توان هم بیننده را راضی نگه داشت و هم از خطوط قرمز یک سازمان رسمی عدول نکرد. «نون خ» این‌بار و در نوروز 1400 به‌نوعی حتی موفق‌تر از دو سری قبل خود بود و با کنارهم‌گذاشتن عناصر موجود در آن که برگ برنده این پروژه بوده‌اند، می‌توان ادعا کرد سعید آقاخانی، تنها به تکرار قواعد امتحان‌پس‌داده قبلی بسنده نکرده و خود را در حاشیه امن نگه نداشته است؛ ازسویی، با واردکردن موارد جدید، از مسیر قبلی خود خارج نشده و جانب تعادل را البته با هدف ارتقای کار، درنظر داشته؛ کاری‌که بعضاً در دنباله‌سازی‌های داخلی به‌چشم نمی‌خورد و سازندگان یک پروژه، یا ترس از تجدیدنکردن کلیشه‌ها دارند یا چنان دست به تغییرات ریشه‌ای در ساختار و محتوا می‌زنند که درنهایت، با حفظ یکسری ایده و شخصیت، وارد قصه متفاوتی می‌شوند که با هیچ نخ تسبیحی نمی‌توان روند منطقیِ ادامه ماجراها را به‌هم وصل کرد. قصد داریم از سعید آقاخانی و کارهایش بگوییم.

تولد
 4 اسفند 1350 در کردستان

تحصیلات
دانش‌آموخته تئاتر از دانشگاه تهران

حرفه
 هنرپیشه، نویسنده، کارگردان

آغازبه‌کار
در زمان دانشجویی، تئاتر را شروع کرد؛ تا‌اینکه اولین‌بار نقشی کوتاه را در سال 1371 در سریال «محکمه عدالت» به‌دست آورد. سپس وارد مجموعه طنز «پرواز ۵۷» ساخته مهران مدیری شد. او سینما را با فیلم «کلید ازدواج» ساخته داود موثقی در سال 1376 آغاز کرد و با تله‌فیلم «هندوانه شب یلدا» در سال 1386 به جمع کارگردان‌ها پیوست. او در سال 1392 و با فیلم «لامپ صد» عرصه کارگردانی در سینما را نیز آزمود. شروع نویسندگی وی نیز به طراحی فیلم‌نامه سریال «خانه‌به‌دوش» در سال 1383 برمی‌گردد. سپس در سال 1384 با مجموعه «متهم گریخت» رسماً نویسندگی را آغاز کرد؛ کارگردان هر‌دوی این مجموعه‌ها نیز رضا عطاران بود.

خانواده
فرزند چهارم از میان شش خواهر و برادر بود. نام همسرش گلرخ حقیقی‌ست؛‌ آن‌ها دو فرزند دختر به‌نام‌های خورشید و دریا دارند که متولد سال 1374 و 1380 هستند.

افتخارات
در جشنواره فیلم فجر سال 1393 برای ایفای نقش در «خداحافظی طولانی» ساخته فرزاد مؤتمن، سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول را گرفت؛ این‌درحالی‌ست‌که در سال 1396 نیز برای بازی در فیلم «کامیون» ساخته کامبوزیا پرتوی، نامزد این جایزه شد. همچنین در سال 1398 برای کارگردانیِ سریال «نون خ» نامزد دریافت جایزه بازیگر مرد کمدی تلویزیونی شد.

گزیده آثار
بازیگر سریال‌های «ساعت خوش، پشت کنکوری‌ها، من یک مستأجرم، کمربندها را ببندیم، چاردیواری، دیگری»؛ بازیگر فیلم‌های سینمایی «هرچی خدا بخواد، من دیه‌گو مارادونا هستم، اروند، آباجان، بنفشه آفریقایی، حمال طلا، رحمان ۱۴۰۰، قسم، خون شد»؛ بازیگر مجموعه نمایش خانگی «عالیجناب»؛ کارگردان سریال‌های «عید امسال، زن‌بابا، دزد و پلیس، بیمار استاندارد».

دیالوگ:
ما برای ستاره‌شدن نیامده بودیم و اصلاً آن‌زمان فکر نمی‌کردیم که معروف شویم. خیلی‌ها را می‌بینم برای‌اینکه مشهور شوند، تلاش می‌کنند. به‌نظرم باید رها کرد و عاشقانه کار کرد!

همیشه علاقه به نوشتن طنز داشتم، به كارگردانی نیز علاقه داشتم. همین‌طوری به كارگردانی روی آوردم و تصمیم خاصی نگرفته بودم؛ پیش آمد. بیشتر، از كارگردانی لذت می‌برم که البته مسئولیت سنگین‌تری هم دارد؛ خیلی‌سخت است؛ اما این‌را بگویم كه نوشتن فیلم‌نامه را هم از بازیگری و هم از كارگردانی بیشتر دوست دارم.

كار رئال را دوست دارم و به‌نظرم جذاب‌ترین شكل نمایش هم نمایش زندگی واقعی‌ست؛ یعنی هرچه یک فیلم یا سریال واقعی‌تر و رئال‌تر باشد، مردم بیشتر جذبش می‌شوند.

مردم تعارف ندارند و به‌دوراز رو‌در‌بایستی نظرشان را می‌گویند. اگر کار خوب باشد، نظر مثبتشان را اعلام می‌کنند و اگر خوششان نیاید، به‌راحتی می‌گویند. ازاین‌رو، مخاطب در اولویت است. اگر ما به مخاطب احترام بگذاریم و یک کار خوب برای او بسازیم، حتماً نتیجه‌اش را خواهیم گرفت.

بازیگرها به‌نظرم دو دسته هستند: بازیگران گرم و صمیمی‌اند و بازیگران سرد. این‌را در همان برخورد اول می‌توان تشخیص داد. شخصی که خیلی‌راحت و خودمانی‌ست و بی‌شیله‌پیله حرفش را می‌زند، زود به دل می‌نشیند و تماشاچی زود با او ارتباط برقرار می‌کند. بازیگرهای سرد این‌قدر پشت‌سر‌هم عصاهای مختلف قورت داده‌اند که نمی‌شود با آن‌ها دو کلمه حرف زد. مردم تا نگاهشان می‌کنند، کانال را عوض می‌کنند.

کمدی نیاز به تفکر، سرمایه‌گذاری و تلاش مضاعف دارد؛ اما ما هیچ‌یک‌از‌این‌ها را نداریم. انتظاری که همه از کار کمدی دارند این‌است‌که برگردان مالی خوب داشته باشد؛ اما حاضر نیستند سرمایه‌گذاری برایش انجام دهند؛ چه به‌لحاظ مالی و چه زمانی؛ همه‌چیز سریع اتفاق می‌افتد و کل پول هم طرف تهیه‌کننده غش می‌کند.
معتقدم در کار طنز، مخاطب نباید حتماً غش‌غش بخندد؛ این لزوماً طنز نیست. ما یک مجموعه‌ای را برای عید نوروز آماده کردیم که کار اجتماعی هم باشد. تماشاگر فیلم‌های مناسبتی باید آداب‌ورسوم فرهنگ ایرانی را هم ببیند و این اتفاق در «نون. خ» افتاده است.

او مدت‌هاست درزمینه ترک اعتیاد فعالیت دارد و دراین‌حوزه مستندی را به‌تهیه‌کنندگی جواد فرحانی با‌عنوان «جهت» نیز ساخته. این پروژه، شامل گزارش‌هایی‌ست که توسط امیر غفارمنش به‌عنوان گزارشگر ضبط شده و در آن‌ها درباره اعتیاد، با افراد مختلفی نظیر معتادها، افراد نجات‌یافته از دام اعتیاد، مسئولین کمپ‌ها،‌ معاون اجتماعی پلیس ناجا و ... گفت‌وگو شده. در هر قسمت برنامه که زمانی حدود 30‌دقیقه دارد‌، کارشناس به‌همراه سعید آقاخانی که علاوه‌بر کارگردانی و نویسندگی؛ مجری بخش‌های داخل استودیو نیز بوده، درباره موضوع مورد‌بحث، صحبت کرده و درکنارآن‌ها تعدادی از مردم عادی حضور دارند که در گفت‌وگوها شرکت می‌کنند. عکاس این مستند که برای پخش در شبکه «نسیم» ساخته شده نیز دختر آقاخانی (خورشید) است.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه