تیتر خبرهای این صفحه

آندره‌آ بوچلی

سروش راسخ

۳۱‌سال پس‌‌از‌آنکه «لوچیانو پاواروتیِ» فقید در افتتاحیه جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا آهنگ «بدون خواب» «جاکومو پوچینی» را خواند، نوبت به دوست قدیمی‌اش؛ «آندره‌آ بوچلی» رسید تا این‌قطعه محبوب را در یک رقابت فوتبالی دیگر زنده اجرا کند. اجرای «بوچلی» آخرین بخش از مراسم افتتاحیه یورو ۲۰۲۰ بود که به‌دلیل شیوع کرونا، با یک‌سال تأخیر برگزار می‌شود. خواننده نامدار پس‌از‌آنکه اعلام شد قرار است خواننده افتتاحیه یورو باشد، از حضور و اجرای برنامه در ورزشگاه قدیمی و تاریخی المپیک رم ابراز شادمانی کرد و گفت: «بسیار‌خوشحالم که می‌توانم پیام امید و مثبت‌اندیشی به تمام ۲۴ تیم فوتبال حاضر در بازی‌های یورو بدهم». هم‌زمان با اجرای «بوچلی»، ۲۴ توپ بسیار‌بزرگ پرشده با گاز هلیوم نیز در ورزشگاه به‌پرواز درآمد. اجرای زنده آهنگ «بدون خواب» به یک اجرای مجازی با حضور سه خواننده دیگر رسید تا میلیون‌ها بیننده تلویزیونی مراسم افتتاحیه در سراسر جهان بتوانند از آن بهره ببرند. «آندره‌آ بوچلی» که چهره این‌هفته به او اختصاص دارد؛ از سال ۱۹۹۴ بیش از ۱۵ آلبوم انفرادی و نُه اپرا روانه بازار کرده و ۸۵‌میلیون‌نسخه از آثارش در دنیا به‌فروش رسیده است.

تولد:
22 سپتامبر 1958 در توسکانی (ایتالیا)

تحصیلات:
دارای دکترای حقوق از دانشگاه دولتی پیزا

حرفه:
خواننده تنور

آغازبه‌کار: او که در کودکی از تنبلی چشم رنج می‌برد، در شش‌سالگی به‌دلیل علاقه به موسیقی، در آموزشگاهی به یادگیری پیانو پرداخت و هم‌زمان به اپرا روی آورد. او در کنار علاقه‌اش به موسیقی، ورزش را نیز دنبال می‌کرد و طی بازی فوتبال در سن ۱۲‌سالگی با اصابت توپ به چشمش، بینایی خود را کامل از دست داد. او سپس تصمیم گرفت با‌اینکه به پیانو، فلوت و ساکسیفون تسلط داشت، در مدرسه نابینایان ادامه تحصیل دهد. در 14‌سالگی اولین جایزه‌اش را به‌عنوان خواننده و آهنگساز در یک فستیوال محلی دریافت کرد. پس از به‌پایان‌رساندن دبیرستان، در رشته حقوق وارد دانشگاه شد. آن‌روزها برای‌اینکه خرج تحصیلش را تأمین کند، شب‌ها در رستورانی پیانو می‌زد و آواز می‌خواند. پس از پایان دانشگاه، یک‌سال به‌عنوان وکیل دادگستری فعالیت کرد. بوچلی کار حرفه‌ای موسیقی را از سال 1992 شروع کرد. اتفاقی‌که راه او را به دنیای کار حرفه‌ای گشود این‌بود‌که Zucchero؛ آهنگساز برجسته ایتالیایی قطعه‌ای را برای پاواروتی (خواننده معروف اپرا) ساخته بود و از عده‌ای از خوانندگان جوان خواسته بود آن‌قطعه را بخوانند تا بتواند نوار ضبط‌شده را برای پاواروتی بفرستد و پاواروتی طبق آن به تمرین این‌قطعه بپردازد. از بخت خوش؛ یکی از این خوانندگان، بوچلی بود. او با شنیدن صدای بوچلی مجذوب این صدا شد و از زاچِرو خواست این آهنگ را برای صدای بوچلی تنظیم کند؛ اما زاچرو با اصرار، از پاواروتی خواست این آهنگ را دو‌صدایی با بوچلی بخواند. پاواروتی پذیرفت و آهنگی که این دو‌ با‌هم خواندند، در کنسرت‌های اروپایی پاواروتی مورد‌توجه مردم قرار گرفت. این‌گونه، صدای بوچلی توانست در کنار صدای پاواروتی، به گوش جهانیان برسد.

خانواده:
در خانواده‌ای بسیار‌فقیر و روستایی از والدینی به‌نامِ «الساندرو» و «ادی» متولد شد که به فروش ماشین‌آلات کشاورزی اشتغال داشتند و ابتدا تصمیم گرفته بودند او را پیش از به‌دنیا‌آمدن از بین ببرند. او یک برادر کوچک‌تر به‌نام «آلبرتو» نیز دارد. وقتی اوایل کارش به‌عنوان آواز‌خوان در پیانوبار کار می‌کرد، با همسر اولش؛ «انریکا چنزاتی» ملاقات کرد. آن‌ها در ۲۷ ژوئن ۱۹۹۲ ازدواج کردند. حاصل این ازدواج، دو پسر به‌نام «آموس» (۱۹۹۵) و «متئو» (۱۹۹۷) بود. این زوج در سال ۲۰۰۲ از هم جدا شدند. بوچلی در سال ۲۰۰۲ با مدیر برنامه‌های خود؛ «ورونیکا برتی» آشنا شد و در 21 مارس 2014 با وی ازدواج کرد. آن‌ها دختری به‌نام «ویرجینیا» دارند.

افتخارات:
با اولین آلبوم حرفه‌ای خود برنده جایزه صفحه طلایی شد. سال ۹۷ جایزه اکو را با همکاری با سارا برایتمن دریافت کرد. در مراسم جوایز گرمی و اسکار، بهترین ترانه متن، The Prayer بود که در انیمیشن Quest for Camelot از آن استفاده شد و جایزه گلدن‌گلوب را نصیب بوچلی کرد. سال ۲۰۰۲ جایزه بهترین هنرمند ایتالیایی و بهترین کلاسیک‌گر را تصاحب کرد.

گزیده فعالیت‌ها:
ارائه آلبوم‌های Sì، Sogno، Romanza، Bocelli، Passione، Amore و Believe.

بوچلی در سال 2006 شهردار زادگاهش را متقاعد کرد تئاتر رو‌بازی را در‌این‌شهر تأسیس کند. این تئاتر رو‌باز که Teatro Del Silenzio نام دارد، در‌طول‌سال تعطیل است و فقط سالی یک‌شب؛ آن‌هم در ماه جولای فعالیت می‌کند. آن یک‌شب نیز به اجرای بوچلی اختصاص دارد. بوچلی سالی یک‌شب در‌این‌تئاتر، بزرگان موسیقی دنیا را گرد‌هم می‌آورد و برایشان اپرا اجرا می‌کند.

دیالوگ:
برای من، موسیقی، پرداختن به اشتیاق دائمی زندگی‌ام است و همواره کوشیده‌ام بهترین تلاشم را در‌این‌راه انجام دهم؛ چون مطمئنم که موسیقی، شادی و آرامش؛ یعنی صلح به‌همراه دارد و مسلماً کمکی برای بهتر‌شدن جهان است. فکر می‌کنم که همکاران من نیز به این‌مسئله اطمینان دارند.
در عشق من به موسیقی شاید یک شوخی ژنتیکی در کار بود! پدرم استعداد و تمایل خاصی برای موسیقی نداشت. مادرم البته کمی بهتر بود؛ بنابراین، واقعاً نمی‌دانم که اشتیاق من از کدام تلفیق ژنتیکیِ عجیبی زاده شد. من از کودکی هیپنوتیزم موسیقی شدم. ظاهراً این سرنوشت من بود.
زندگی با من خوب تا کرده است. من بیش‌از‌آنچه در زندگی بتوانم بازپس بدهم، از زندگی گرفته‌ام. در‌عین‌حال‌، نمی‌توانم انکار کنم که مانند بقیه اوقات سختی داشته‌ام؛ مثلاً وقتی پدرم درگذشت؛ یا در یک‌دوره دشوار که نمی‌توانستم آن‌قدرکه می‌خواهم، با فرزندانم وقت بگذارم. وضعیت دردناکی بود و در‌نتیجه، خطر از‌دست‌دادن اشتیاقم به کار را تجربه کردم؛ اما حتی در‌آن‌شرایط نیز موسیقی، تسلی مهمی بود.
هدف من در مقابل تماشاگر، اجرای قطعه و معنا‌بخشیدن به کلمات است. در صحنه، من تمرکز خود را برای اندازه مناسب عقلانیت و همدلی حفظ می‌کنم؛ زیرا خواننده باید احساس خاصی داشته باشد؛ اما نه زیاد؛ در‌غیر‌این‌صورت، خطر خفه‌شدن تماشاگر از فرط احساسات‌گرایی وجود دارد.
من همواره صداها را دوست داشته‌ام. فکر می‌کنم خوش‌اقبالم که می‌توانم همراه مهم‌ترین صداهای دوران خودمان بخوانم. اولین‌باری که توانستم با سلین دیون و دیگران بخوانم؛ با احساسی فوق‌العاده به‌خاطر می‌آورم. از بس جهان پر از صداهای خوب است، من فرصت نمی‌کنم تا با بسیاری از صداهای خوب دوران خودمان مشترک روی صحنه بروم.
همیشه برچسب‌زدن به چیزها دشوار است. زندگی من تا‌کنون از دیدگاه‌های مختلف فوق‌العاده بوده است. همیشه خودم را انسان خوشبختی یافته‌ام؛ زیرا چیزهایی داشته‌ام که هر‌کس اشتیاق آن‌را دارد. منظورم مهر و محبتی‌ست که انسان از افراد نزدیک و همسایگانش دریافت می‌کند.
من متقاعد شده‌ام که هر‌نوع مخاطبی، اگر نبض مخاطب را در مشت خود بگیرید، مایل است با هم رپرتوآری را کشف کنیم که شادی و احساسات خارق‌العاده را منتقل می‌کند و به آن‌ها در‌مورد زیبایی آموزش می‌دهد. جوانان در تمام گوشه‌‌های دنیا می‌توانند تحت‌تأثیر قرار بگیرند. بستگی به ما دارد که در‌این‌صنعت کار می‌کنیم تا اولین حرکت را انجام دهیم؛ از‌جمله حضور در سالن‌ها و دیدار با جوانان. ارزشش را دارد؛ زیرا اپرا بنا به نیات و اهداف مختلف، یک میراث جهانی واقعی‌ست.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه