سدسازی؛ بزرگترین متهم خشکی آبهای خوزستان
ساسان ناصری زاده
به اعتقاد برخی از مردم و فعالان حوزه محیطزیست، سدسازی بزرگترین متهم خشکی رودخانهها و تالابهای خوزستان است؛ اما بهنظر میرسد چندان هم زیانبار نیستند. بهگزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ شاید بتوان سدها را یکی از جنجالیترین و بزرگترین طرحهای عمرانی کشور دانست که موردانتقاد تندوتیز فعالان حوزه محیطزیست قرار دارند. در دهههای گذشته در استان خوزستان باتوجهبه جلگهای بودن و وجود چندین رودخانه، در برخی از فواصل سال مردم شاهد طغیان رودخانهها و سرازیر شدن آب بههمراه گلولای بهسمت شهرها، روستاها، زمینهای کشاورزی و تالابها بودند. وجود سیلابها و درآمدهای حاصل از فروش نفت، دولت را بر آن داشت تا با سدسازی هم بهسمت تولید انرژیهای پاک برقابی گام بردارد و هم ازاینطریق طغیان رودخانهها را مهار کند. علاوهبرآن از آب ذخیرهشده پشت بندها در زمینههای مختلف ازجمله تأمین آب کشاورزی، حقابه تالابها، صنعت، پرورش آبزیان و گردشگری نیز بهره برد.
سدسازی از دیرباز در ایران وجود داشته؛ آسمان کملطف این سرزمین که بهسختی حاضر به تر کردن اراضیست، مردمان را واداشته تا در فکر مدیریت منابع آبی باشند تا بتوانند تابستانهای سخت و بیآب را به پاییز و فصل بارش برسانند، تا نه خود لطمه ببینند و نه احشام و مزارع تلف و خشکیده شوند. اگرچه سدسازی در گذشته مانند حالا نبود و ساخت سدهای مدرن از دهه ۲۰ تاکنون در ایران آغاز و بیش از ۱۸۵ آببند تا پایان دهه ۹۰ به بهرهبرداری رسیدهاند. سدهایی که به عقیده برخی فعالان محیطزیست در دل کوههای سخت احداث و نهتنها بهدلیل صخرهای بودن، به عمق زمین نفوذ نمیکنند و باعث افزایش سطح آبهای زیرزمینی نمیشوند؛ بلکه موجب تبخیر حجم گستردهای از آب هم میشوند. از زمانی که بهخاطر دارم شهروندان خوزستانی دلخوشی از سدسازی نداشتهاند، گذشتن از روی پلهای زیبا و باشکوه اهواز وقتیکه همراه با دیدن جزیرههای بیرون آمده از دل کارون باشد، تبدیل به زشتی و تلخی میشوند که اهوازیها سدها را عامل آن میدانند. اگرچه عدهای میگویند در سیلابهای فروردین سال ۱۳۹۸ این سدها بودند که طغیان رودخانهها را مهار و از ورود آنها به شهرها جلوگیری کردند، حالآنکه در همان زمان بخش گستردهای از جادهها و پارکهای ساحلی کلانشهر اهواز و همینطور دزفول به زیر آب رفت؛ تأسیساتی که روزی با تجاوز به حریم رودخانه کارون و به دست بشر ساخته شدند را طبیعت با خشم خود برای مدتی کوتاه باز پس ستاند.
سیلاب موجب باروری خاک میشود
هژیر کیانی؛ فعال محیطزیست میگوید: «آبگرفتگی سازههای حاشیه رودخانه کارون در اهواز نه بهدلیل سیلابیشدن رودخانه، بلکه بهدلیل احداث تأسیسات در حریم رودخانه بوده است». او گفت: «سیلهراسی از زمانی آغاز شد که پروژههای سدسازی آغاز شدند و این موضوع بازار داغ کنی برای سدسازی بوده است؛ زیرا سیل بخشی از حیات طبیعت، جلگهها و رودخانه است که بههمپیوستهاند و باید سیلابها هرساله جاری شوند تا جلگه را سیراب کنند». کیانی افزود: «ما با کشاورزی در اراضی جلگه خوزستان از آنها استفاده میکنیم و در فرایند رشد محصولات برخی مواد آلی از خاک جذب تولیدات میشوند که اگر سیلاب در زمینها جاری نشود، رفتهرفته مزارع ضعیف میشوند و وابستگی آنها به کودهای شیمیایی و آفتکشها افزایش مییابد، اما روان گشتن سیل موجب باروری و حاصلخیزی خاک میشود». این فعال محیطزیست بیان کرد: «هیچکدام از سدهای ساختهشده در خوزستان نقاط و ارزیابی محیطزیستی و پیوست اجتماعی ندارند؛ بهلحاظ پیشبینی بارشها نیز مطالعات دقیق نبودند و این «تب سدسازی» بوده که منجر به تعدد سدها در خوزستان شده است». او همچنین بااشارهبهاینکه هیچ مؤسسه مستقل دانشگاهی مطالعات ساخت سدها را انجام نمیدهد، اظهار داشت: «شرکتهای دخیل در اجرای طرح، به همه پیوسته هستند و همچنین افراد سازمانی «وابسته به وزارت نیرو» در این پروژهها ذینفع هستند؛ بههمیندلیل نیز انجام مطالعات را به شرکتهایی میسپارند که سود و منفعتشان در تداوم سدسازی باشد، سپس همان کمپانیها در حین اجرا نیز مشاور میشوند و مباحث محیطزیستی و اجتماعی و پیامدهای آنرا تعمداً نادیده میگیرند».
لزوم صرف اعتبارات سدسازی در حوزه آبخیزداری
کیانی میگوید: «اگر دولت بخواهد این انحصارطلبی وزارت نیرو را بشکند یا باید آنرا وادار به اختصاص بخشی از درآمدهای خود در حوزه آبخیزداری کند یا آنکه در حوزه انرژیهای پاک مانند خورشیدی سرمایهگذاری کند». این فعال محیطزیست بااشارهبهاینکه در زاگرس ۴۵درصد آب کشور تولید میشود، تصریح کرد: «اگر هزینههای صرفشده برای سدسازی در حوزه آبخیزداری و احیای پوشش جنگلی هزینه میشد، سیلابهای زیانبار نیز رخ نمیداد؛ زیرا وقتیکه پوشش گیاهی از بین برود، ریزدانههای خاک حرکت کرده و ازسویدیگر اجازه نفوذ به آب به زیرزمین داده نمیشود؛ بنابراین باران به شکل سیلاب روانه میشود». او اظهار کرد: «معادل آب شرب مرم خوزستان از سد کارون ۳ و ۴ تبخیر میشود که مثالی از جهل در توسعه ناپایدار است؛ زیرا با ساخت سد کارون ۳ از یکسو ۱۰هزارنفر آواره شدند و ازسویدیگر مردم دهدز در محاصره سدها هستند؛ اما آب شرب ندارند. وابستگی شدید برق مردم و صنایع به نیروگاههای برقابی موجب شده تا سدها از اهمیت خاصی برخوردار باشند، خروج آب از بندها موجب گردش توربینها و تولید انرژی میشود، برقی که در این مقطع زمانی و در تابستان باتوجهبه گرمای هوا اهمیت دارد». هفته پیش سعید رئوفی نسب مدیرعامل سد نیروگاه دز گفته بود که روزانه دوونیمکیلوواتساعت برق در نیروگاه این سازه تولید میشود و گاهی اوقات تا دوبرابر آن نیز میرسد که درمجموع سالانه ۵۵۰مگاوات برق از این محل تأمین میشود و درزمینهٔ انتقال توان از شمال به جنوب و برعکس (ترانسفر برق)، کنترل بسامد شبکه سراسری برق و جبران افت ولتاژ از محدوده دز تا خرمآباد و از دز تا اهواز نقش محوری ایفا میکند. علاوهبر نقش مهم این صنعت بر تولید برق بهنظر میرسد که نقش مهمی نیز در مهار طغیان سیلها و همچنین ذخیره آب باران فصلهای پاییز، زمستان و بهار برای تابستان خشک و بیآب دارد، پس مشکل اصلی از کجاست و چرا کمبود آب وجود دارد؟
ما ناگزیر به سدسازی نیاز داریم
مهدی قمشی رئیس دانشکده علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز نیز گفت: «مشکلی درخصوص کمبود آب برای صنایع، آب شرب و بهداشت و همچنین محیطزیست وجود ندارد، بلکه مسئله اصلی درزمینهٔ توسعه کشاورزی و حجم آب است که کشت محصولات آب بر مصرف میکنند». او که اعتقاد دارد سدسازی باعث مشکلات زیستمحیطی نمیشود، افزود: «مشکل اساسی مدیریت منابع آب است؛ زیرا سدسازی آب زیاد و سیلاب زمستانه را برای تابستان ذخیره میکند؛ اما مشکل ازآنجاستکه وقتی سد ساخته میشود مسئولان گمان میکنند، آب زیاد است و برای آن در زمینههای مختلف کشاورزی و صنایع برنامهریزی میکنند؛ درحالیکه با ساخت آببند آب کشور اضافه نمیشود؛ بلکه ممکن است بهدلیل تبخیر بالا، مقدار آن نیز کاهش یابد». این مقام مسئول بابیاناینکه در حقیقت مسئولان برای سد، محل مصرف میتراشند و این اشتباه است، اظهار کرد: «اگر آب ذخیره کنیم و صنایع آببر و کشاورزی را بیشازحد توسعه ندهیم یا بهدرستی مکان آنها مشخص شود، مشکلی پیش نخواهد آمد؛ اما درزمینهٔ کشاورزی سعی دارند تا مسائل اشتغال کشور را روی سر این بخش خراب شود». او اذعان داشت: «بسیاری از مردم پس از ورشکستگی صنایع بهسمت کشاورزی سوق پیدا میکنند که نظارت اندک است و برخی نیز تائید میکنند؛ زیرا زمینه اشتغالزایی در حوزههای دیگر برای آنان تعریف نشده است». مهدی قمشی ادامه داد: «در سدها ممکن است، پنجدرصد از آب از دست برود؛ اما ۹۵درصد را میتوان مدیریت کرد؛ برای مثال حجم ذخیره آب پشت سدهای آمریکا بهازای هرنفر، پنجهزارمترمکعب آب است؛ درحالیکه در ایران این سرانه ۷۶۰مترمکعب برآورد میشود و منظور آناستکه برای کشور ما نیاز به یک حجم ذخیره نیاز داریم».
راهکار چیست؟
بهتازگی مهمترین موضوعی که باعث به چالش کشیدهشدن سدسازی شده، بحث هورالعظیم و خشکی و اتلاف آبزیان و گاومیشها در این تالاب است. برخی فعالان محیطزیست معتقدند وجود سد کرخه باعث شده تا این آبدان خشک شود؛ اما ازسویدیگر نقش همین سدها در مهار طغیان رودخانهها مؤثر است و از راه توسعه آبخیزداری نیز نمیتوان تمام سیلها را لجام کرد که بهنظر میرسد بیشترین مشکل درزمینهٔ مدیریت منابع آبی است که میطلبد؛ ازاینپس سازمان آب و برق توجه بیشتری را دراینزمینه داشته باشد تا با مشکلات مختلف درزمینهٔ تأمین منابع آبی مواجه نشویم. همچنین بهنظر میرسد که ازسویدیگر توسعه کشاورزی در استان خوزستان، لطمه زیادی به محیطزیست و منابع آبی وارد کرده است. مدتی پیش نیز استاندار خوزستان کشت شلتوک را عامل مهمی برای نرسیدن آب به تالاب هورالعظیم دانسته بود که لازم است جهاد کشاورزی با مدرنیزه کردن زراعت در استان و به حداقل رسیدن مصرف آب برای کشاورزی، هم افزایش تولیدات را رقم بزند و هم از بهوجود آمدن فاجعه در تالابهای خوزستان جلوگیری کند.