تیتر خبرهای این صفحه

سرزمینِ من کی غم تو را سروده؟

مصطفی رفعت

هم‌زمان با تسریع روند خروج نهاییِ سربازان آمریکا و متحد آن؛ «ناتو» از افغانستان، طالبان قصد کرد تا هرطورشده کنترل کامل این کشور را در دست بگیرد؛ ازاین‌رو، در هفته‌های گذشته، شاهد افزایش درگیری‌ها میان نظامیان افغان و نیروهای شبه‌نظامیِ طالبان بودیم؛ تاجایی‌که وقتی با اعلام این خبر که این‌گروهِ بنیادگرا 80درصد خاک افغانستان را دراختیار دارد؛ وحشتی تازه، در دل جهان از قدرت‌یابیِ دوباره این ماشین جنگی رخنه کرد. ۲۰‌سال پس از اشغال و عملیات نظامی آمریکا در خاک افغانستان با دستاویز حمله ۱۱ سپتامبر به‌بهانه مبارزه با تروریسم و تقویت نیروهای امنیتی افغانستان؛ نظامیان آمریکایی درحالی از قلمروی این کشور عقب‌نشینی کردند که طالبان پرقدرت‌تر از گذشته، آمدند و این کشور را تصرف کردند. با پیشرویِ سریع گروه‌های شورشی، اندک‌زمانی پس از خروج نیروهای نظامیِ خارجی از افغانستان، مرکز استان‌های متعددی از این کشور به‌دست طالبان افتاد. اگرچه تخلیه کامل افغانستان از نیروهای ایالات متحده تا پایان ماه جاریِ میلادی صورت نخواهد گرفت؛ اما آن‌طور‌که به‌نظر می‌رسد؛ شورشیان قبلاً کنترل مناطق وسیعی از کشور را به‌دست گرفته بودند و این نشان می‌دهد که «شکست» آن‌ها نه‌تنها محقق نشده؛ بلکه اساساً موقتی بوده. حدود دوهفته‌پیش بود که به بخش جنوبیِ «قندهار» (دومین شهر بزرگ افغانستان) حمله شد؛ در‌حالی‌که همان‌زمان «لشکرگاه» در ولایت همسایه؛ «هلمند» نیز هم‌زمان تحت‌کنترل طالبان قرار گرفت. برمبنای گزارش سایت اخبار نظامیِ FDD's Long War Journal که رصد کاملی از وضعیت افغانستان انجام داده؛ طالبان درآن‌تاریخ تصرف 12 ولایت کامل و دو مرکز استان دیگر (Aybak و Puli Khumri) در بخش‌هایی از «سمنگان» و «بغلان» را اعلام کردند. آن‌موقع این دو استان؛ و شش استان دیگر، همچنان به‌عنوانِ مناطق تهدیدشونده در فهرست نمودار Long War Journal قرار داشتند. درعین‌حال، «کابل» در‌معرض‌تهدید متوسط تصرف طالبان بود. دیری نگذشت که منابع خبری افغانستان، از ادامه جنگ در استان «بلخ» در شمال افغانستان و «پکتیکا» در جنوب این کشور و ورود طالبان به «شرنه»؛ مرکز استان پکتیکا گزارش دادند. اوضاع اصلاً خوب نبود و اگرچه بخش‌هایی مهم از افغانستان در کنترل نیروهای دولتی‌ قرار داشت و حتی وزارت دفاع این کشور در روز شنبه اعلام کرده بود که حمله گروه طالبان به «مزار شریف» شکست خورد؛ اما سرعت نفوذ طالبان به‌قدری شوکه‌کننده بود که ورق به‌راحتی برگشت و افغانستان کاملاً به دست طالبان افتاد. نمی‌‌توان این واقعه حیرت‌‌‌آور را در نتیجه سیاست‌های غلط کاخ سفید و هم‌پیمانانش ندانست. بعضی کارشناسان جهانی، یکه‌تازی طالبان در افغانستان طی ماه‌های اخیر ‌را نشانه شکست آمریکا دانسته و تأکید کرده‌اند ایالات متحده با خارج‌کردن غیرمسئولانه نظامیان خود، صحنه تحقیرآمیز سقوط «سایگون» در جنگ ویتنام را این‌بار در افغانستان تداعی کرده است. چهار‌دهه جنگ (به‌نوعی از ۱۹۷۸)، افغانستان را به یکی از ناامن‌ترین و فقیرترین کشورهای جهان تبدیل کرده ‌است؛ به‌طوری‌که تولید ناخالص ملی سرانه این کشور در سال ۲۰۲۰ طبق ارزش اسمی دلار، ۵۵۲‌دلار آمریکا بود و برمبنای برابری قدرت خرید، به ۲۴۷۴‌دلار رسید. «واشینگتن‌پست» در تحلیلی با‌اشاره‌به اعلام خروج آمریکا از افغانستان، این کشور را «گورستان امپراتوری‌ها» نامید؛ گورستانی که به شهروندان خودش نیز روی خوش نشان نمی‌دهد. دراین‌راستا باید گفت؛ آمریکایی‌ها اولین و تنها عاملان ایجاد درگیری‌های خونینِ بی‌سرانجام در‌این‌جغرافیا نبوده‌اند. طبق گزارش این روزنامه؛ همواره در مسیر تاریخ، امواجی از متجاوزان پرغرور خارجی وارد این سرزمین کوهستانیِ ناهموار و زمین‌های خشک و لم‌یزرع آن شده‌اند؛ ‌که البته اقلیم عجیب و محیط ‌تسخیرنشدنی آن، مانع از تحقق اهداف زورگویان شده و هیچ‌یک از این قدرت‌ها نیز ره به جایی نبرده‌اند. اگرچه افغانستان، همیشه محل نقش‌‌بر‌آب‌شدنِ نقشه ابرقدرت‌ها بوده؛ اما ازآنجاکه یکی از قربانیان تاریخیِ The Great Game به‌شمار می‌رود، مدت‌هاست رنگ آرامش را به‌خود ندیده. «بازی بزرگ» نامی‌ست که به جدل سیاسی و نظامی دو امپراتوری بریتانیای کبیر و روسیه تزاری در آسیای مرکزی داده شده؛ رقابت‌هایی که تقریباً در تمام سده ۱۹ میلادی تداوم داشت. این عبارت، پس از انتشار رمان «کیم» به‌قلمِ «رودیارد کیپلینک» سر زبان‌ها افتاد. امپراتوری بریتانیا طی سال‌های 1839 تا 1919 آتش سه جنگ ویرانگر را در آنجا برافروخت: طی اولین درگیریِ آنگلو-افغان که منجر به عقب‌نشینی انگلیسی‌ها شد؛ ارتش افغان در برف زمستانیِ هندوکش عرصه را بر متجاوزان تنگ کرد و نتیجه این پیکار در سال 1842، مرگ 4500 نیروی نظامی و حدود 12هزار غیرنظامی بود. در نبرد دوم معروف به «میوند» که در بازه 1878 تا 1880 رخ داد، وضعیت برای انگلیسی‌ها بهتر بود؛ و سومین رویارویی معروف به «تل» (1919)، با بازپس‌گیریِ استقلال افغانستان به پایان رسید. دیگر جنگ بزرگ و طولانی افغان‌ها با یک کشور خارجی، با شوروی (سابق) بود؛ نبردی که از 24 دسامبر 1979 تا 15 فوریه 1989 ادامه داشت. درواقع، حضور نظامیان اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان، برای پشتیبانی از دولت کمونیست جمهوری دموکراتیک افغانستان در مقابل مجاهدین افغان صورت گرفت. این تقریباً یک‌دهه خشونت نیز کشته‌شدن 14هزار و 453 نظامی را درپی داشت؛ و بیش از 53هزار مجروح برجا گذاشت. آمارها نشان می‌دهد حضور نظامی ایالات متحده در خاک افغانستان، به مرگ 2348 سرباز آمریکایی منجر شده؛ درحالی‌که بالغ‌بر 20هزارنفر نیز طی آن مجروح شده‌اند. «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) نیز درحالی از افغانستان خارج می‌شود که طی سال‌های 2001 تابه‌امروز، 1147نفر از نیروهای نظامی خود را دراین‌‌مبارزات از دست داده. همکاری ناتو با آمریکا در 20سال حضور نظامی در افغانستان با‌عنوان «عملیات آزادی بلند‌مدت» (OEF) شناخته می‌شود؛ عملیاتی که نه آزادی به‌دنبال داشت و نه صلحی پایدار.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه