سوزانا کلارک:
زنان، دارای قوه تخیلِ باورنکردنی هستند
مهرناز زاوه
«دلمشغولیهایتان را بنویسید. چیزهاییکه تصور میکنید جذاب و خیرهکنندهاند و حتی چیزهاییکه گویا با هم ارتباط ندارند. اگر بتوانید آنها را بههم مرتبط کنید، به نتیجه اصیلی دست خواهید یافت»؛ این توصیههای سوزانا کلارک به نویسندگان مشتاق است. او بهتازگی و برای دومین رمان خویش، «پیرانِسی»، برنده جایزه ادبیات داستانی زنان ۲۰۲۱ شد. ایده این کتاب در دوره ۲۰سالگی به ذهن کلارک رسید. او حالا ۶۱ساله است. داستان که در دنیایی مجازی اتفاق میافتد، درباره مردی تنها بهنام پیرانِسیست که در تالارها و حیاطهای خالی پرسه میزند و آنها را فهرستنویسی میکند. برناردین اواریستو؛ رئیس هیئتداوران، این کتاب را پرواز اصیل و غیرمنتظره خیال توصیف کرد که ژانرها را درهم میآمیزد، پیشفرضها را دربارهاینکه یک اثر باید چگونه باشد بهچالش میکشد و آخرسر چیزی عمیق درباره انسانبودن به ما میگوید. کلارک میگوید: «من خیلی آثار خورخه لوئیس بورخس را میخواندم؛ کسیکه داستانهای کوتاه بینظیری با تنظیم عالی درمورد دنیاهای بسیارعجیب مینوشت. داستانی از او هست بهنام کتابخانه بابل؛ دنیایی که تماماً کتابخانه است. این داستانها بهنظرم مسحورکننده بود؛ میخواستم کار مشابهی انجام بدهم. درنتیجه، ایده خانه بزرگی که دریاها و اقیانوسها در آن درجریان هستند، در سرم بود؛ اما دههها بود نمیتوانستم بفهمم چطور میتوانم آنرا بنویسم». کتاب «پیرانِسی» ۱۶سال پس از اولین رمان کلارک، «جاناتان استرنج و آقای نورل» منتشر شد که به بیش از چهارمیلیوننسخه فروش دست یافت. کلارک هنگام تورهای تبلیغاتی کتابش بیمار؛ و مشخص شد به سندرم خستگی مزمن مبتلاست. او میگوید؛ در اوج بیماریاش که چندینسال طول کشید، طی دوهفته میتوانست تنها یکروز کار کند و اینموضوع بهشدت ناامیدش کرده بود. او میگوید: «همه این ایدهها را داشتم و میخواستم دنبالشان کنم؛ اما سردرد و دردهایم و کمبود انرژی اجازه نمیداد. سرانجام زمانی رسید که احساس کردم آنقدری خوب هستم که بتوانم منسجم کار کنم و میخواستم به پروژهای برگردم که مثل جاناتان استرنج و آقای نورل، نیاز به تحقیق آنچنانی نداشته باشد؛ بنابراین، بهنظر منطقی میرسید که سراغ پیرانِسی بروم». او امیدوار است پیروزی او دراینجایزه زنان دیگری را که با شرایطی مشابه او زندگی میکنند، تشویق به دنبالکردن اهدافشان کند. او میگوید: «وقتی بیمار بودم و هیچ راهی پیش پایم نمیدیدم، هربار که آدمهایی را میدیدم که میگفتند شرایط مشابهی داشتند؛ اما موفق شدند آنرا پشتسر بگذارند، شاید نه کاملاً اما پیشرفت در حالشان حاصل شده است، امید پیدا میکردم. وقتی در میانه یک بیماری مزمن هستید، شدیداً به امید نیاز دارید؛ چیزیکه گاهی یافتنش بسیاردشوار مینماید». او همچنین امیدوار است وضعیت افرادیکه اکنون درحالتجربه زندگی با کووید طولانی هستند، به تغییراتی در نحوه درمان بیماریهایی نظیر خستگی مزمن بیانجامد. او میگوید: «پزشکی مدرن با بیماریهای مزمن مشکل دارد. امیدوارم حالا انگیزه بیشتری برای تحقیق وجود داشته باشد. ما آدمهاییکه بیمار هستیم، اغلب از گفتن آن به مردم خجالت میکشیم؛ زیرا هیچکس نمیخواهد ضعیف یا ناتوان بهنظر برسد. فکر میکنم باید درباره اینموضوعات بسیار بازتر صحبت کنیم». نوشتن، وقتی میتوانست بنویسد، راه فراری به کلارک نشان داد که متوجه شد دارد بهجای شخصیت داستانش زندگی میکند. او میگوید: «راوی، کسیست که در تالار خانه پیادهروی میکند، از مجسمهها بالا میرود و در دریا ماهی میگیرد؛ کسیکه خیلیخیلی فعال است. من نیز میخواستم به پیادهرویهای طولانی بروم؛ اما نمیتوانستم؛ درنتیجه، بهنوعی او ازطرف من اینکار را میکرد». کلارک همیشه میخواست که نویسنده باشد؛ اما میگوید نویسندهشدن آسان نبود؛ «نویسندهبودن همیشه برایم شگفتانگیزترین چیزی بود که میتوانستم باشم. هرچند برایم زمان زیادی برد. خیلی طول کشید تا یاد بگیرم چطور یک رمان خلق کنم. بههیچوجه کار سادهای نیست. تلاش زیادی میطلبد تا به نقطهای برسی که بفهمی چطور باید انجامش بدهی؛ و وقتی یکبار انجامش بدهی بهاینمعنانیستکه میدانی بعدی را هم چطور باید بنویسی؛ بنابراین، باید دوباره از نو شروع کنی». بزرگترین منابع الهام نویسندگی او چهکسانی هستند؟ «چارلز دیکنز، سیاس لوئیس و اورسلا لی گویین. در کتاب، ارجاعات زیادی به داستانهای نارنیا اثر لوئیس وجود دارد که در کودکی بسیار برایم بااهمیت بودند. همینطور عاشق داستانهای پلیسیام؛ برایهمین اشارهای به یک داستان پلیسی هم در آن بهچشم میخورد». آیا بهنظر کلارک فهرست کوتاه امسال جایزه داستان زنان بهاندازهکافی متنوع هست؟ میگوید: «زنان دارای قوه تخیل باورنکردنی و تجربیات بسیارمتفاوتی هستند که نشئتگرفته از انواع مختلف فرهنگ است. هیچ گونه خاصی از نوشتن وجود ندارد که زنان مجبور به انجام آن باشند. بهنظر میرسد جایزه ادبیات داستانی زنان میخواهد به اینموضوع احترام بگذارد. فکر کنم طیف گسترده و تنوع فهرست کوتاه امسال کاملاً درخشان بود». قدم بعدی چیست و چطور قرار است ۳۰هزارپاوند جایزه را خرج کند؟ کلارک میگوید با بردن این جایزه انگار در سرزمینی ناشناخته است. درحالحاضر بهفکر برنامهریزی یک تعطیلات با همسر و دوست نویسندهاش، کالین گرینلد است که هنوز مکان خاصی را برای رفتن درنظر نگرفته. او میگوید: «درواقع از اینکه بهایننقطه رسیدم، بسیارخوشحالم». /ایبنا