کدام کشور با «هوش مصنوعی» بر خاورمیانه «تسلط» خواهد یافت؟

هوش مصنوعی در دهه‌های ۱۹۶۰-۱۹۵۰ وقتی «آلن تورینگ» معروف به «پدر رایانه‌ها» ایده «آزمایش تورینگ» را مطرح کرد سرچشمه گرفت؛ به‌این‌معناکه اگر ماشینی بتواند بدون شناسایی با انسان صحبت کند، آنگاه آن دستگاه هوشمند خواهد بود. در دهه ۱۹۷۰ توسعه هوش مصنوعی دست‌کم گرفته می‌شد و توسعه فناوری با تنگناهایی مانند عملکرد ناکافی رایانه، کمبود جدی داده‌ها و حل ضعیف پیچیدگی مشکلات مواجه بود. پس از ورود به دهه ۱۹۹۰ با توسعه فناوری شبکه‌های عصبی، هوش مصنوعی وارد دوره‌ای از توسعه پایدار شد. چندین طبقه‌بندی برای هوش مصنوعی وجود دارد اما می‌توان دو دسته متمایز را درنظر گرفت. طبقه‌بندی اول طبق هوش مصنوعی و ماشین‌های مجهز به هوش مصنوعی، شباهت آن‌ها به ذهن انسان و توانایی آن‌ها برای «فکرکردن» و حتی «احساس» به‌عنوان انسان است. چهار طبقه‌بندی فرعی برای سیستم‌های مبتنی‌بر هوش مصنوعی وجود دارد: 1. ماشین‌های واکنشی، 2. ماشین‌های با حافظه محدود، 3. نظریه ذهن، 4. هوش مصنوعی خودآگاه.

جوامع خاورمیانه، گام‌های هوشمندانه‌ای درجهت افزایش مؤلفه‌های قدرت نرم و موازنه نرم با محوریت هوش مصنوعی برداشته‌اند و حتی برخی از این‌کشورها دراین‌زمینه دارای نقشه استراتژیک شفاف و برنامه‌ریزی‌شده‌ هستند. از دید فعالان و کارشناسان این‌حوزه؛ کشوری که بتواند درراستای قدرت نرم و عرصه‌هایی همچون هوش مصنوعی سرآمد باشد، رهبری منطقه را در دست خواهد گرفت. هوش مصنوعی که «انقلاب صنعتی چهارم» درنظر گرفته می‌شود، به‌عنوان «تغییردهنده قاعده بازی قدرت» به‌شمار می‌آید. در عصر کنونی، کشورها با تهدیدات نوین و متکثری مواجه هستند که ضمن شناخت ابعاد گوناگون این تهدیدات، باید نسبت‌به‌آن‌ها آگاهی یابند تا بتوانند شیوه‌های مقابله و دفع آن‌ها را بشناسند. اثرگذاری برخی علوم و فناوری‌های نو بر حوزه‌های گوناگون؛ از سیاست تا علوم انسانی هم‌زمان با پیشرفت سریع آن‌ها درحال‌افزایش است. یکی از این‌‌حوزه‌ها هوش مصنوعی‌ست. هوش مصنوعی به‌طورخلاصه به تولید ماشین‌هایی می‌انجامد که خود قادر به یادگیری، درک شرایط پیچیده، تفکر، استدلال و ارائه پاسخ و کسب دانش بدون نیاز به کمک و دخالت انسان‌ها هستند. بدیهی‌ست جوامعی که چنین ماشین‌ها و سیستم‌هایی را دراختیار داشته باشند، می‌توانند توازن قوا را در نظام بین‌الملل به‌نفع خود تغییر دهند و اتحادهای جدیدی را برای مرعوب ساختن دشمنان به‌وجود آورند. باتوجه‌به این مقدمه لزوم شناخت هوش مصنوعی و وضعیت کشورهایی که از آن استفاده می‌کنند، بیش‌ازپیش احساس می‌شود. یکی از این پژوهش‌ها مقاله‌ای‌ست باعنوان «هوش مصنوعی و آینده رقابت‌های منطقه‌ای خاورمیانه» و به‌قلم «حدیث همتی وینه»، «فرزاد رستمی» و «قدرت احمدیان». نویسندگان دراین‌مقاله درپی‌آن هستند تا به این پرسش پاسخ دهند که هوش مصنوعی چه تأثیری بر آینده رقابت‌های منطقه‌ای خاورمیانه دارد؟ به‌بیان‌دیگر، «نظم جدید منطقه» در پرتو هوش مصنوعی و تکنولوژی‌های نوین به چه سمتی خواهد رفت و معیارهای قدرت در آینده چه خواهد بود؟

همه به‌دنبال هوش مصنوعی
درپی توسعه و جهانی‌شدن هوش مصنوعی، حال یک مسابقه‌ برای ساختن هوش مصنوعی عمومی به‌راه افتاده است؛ این یک ایده آینده‌نگرانه از ماشین‌هایی‌ست که به‌اندازه انسان‌ها هوشمند بوده یا حداقل قادر به انجام کارهای زیادی مانند انسان‌ها هستند. رسیدن به چنین مفهومی که از آن باعنوان هوش مصنوعی عمومی (AGI) یاد می‌شود، مأموریت اصلی «اوپن‌ای‌آی» سازنده «چت جی‌پی‌تی» و همچنین بازوهای تحقیقاتی شرکت‌های بزرگ فناوری مانند آمازون، گوگل، متا و مایکروسافت است. این‌مسئله همچنین علتی برای نگرانی دولت‌های جهان است. دانشمندان برجسته هوش مصنوعی اخیراً با انتشار تحقیقاتی در نشریه «ساینس» هشدار دادند که کارگزاران هوش مصنوعی بدون نظارت با مهارت‌های «برنامه‌ریزی بلندمدت» می‌توانند یک «ریسک موجودیتی» برای انسان باشند. اما هوش مصنوعی عمومی دقیقاً چیست و چگونه خواهیم دانست که به‌دست آمده؟ این مفهوم نباید با هوش مصنوعی مولد اشتباه گرفته شود. هوش مصنوعی مولد سیستم‌ هوش مصنوعی پشت ابزارهایی هستند که سندها، تصاویر و صداهای جدید «تولید می‌کنند». هوش مصنوعی عمومی ایده مبهم‌تری است. «جفری هینتون»؛ از دانشمندان برتر هوش مصنوعی که باعنوان «پدرخوانده هوش مصنوعی» از او یاد شده است، می‌گوید که این یک واژه فنی نیست؛ بلکه یک مفهوم جدی‌ست؛ هرچند به‌خوبی تعریف نشده است. وی گفت: «گمان نمی‌کنم توافقی بر سر معنای این واژه وجود داشته باشد. من از این واژه به‌معنای نوعی از هوش مصنوعی استفاده می‌کنم که تقریباً در تمام کارهای شناختی (Cognitive) عملکرد خوبی مانند انسان دارد». دراین‌زمینه، «پی وانگ» (استاد دانشگاه «تمپل» آمریکا) می‌گوید: «قراردادن حرف G (عمومی) در هوش مصنوعی عمومی (AGI) علامتی برای آن افرادی‌ست که هنوز دنبال انجام کارهای بزرگ هستند. ما نمی‌خواهیم ابزار بسازیم بلکه می‌خواهیم یک ماشین متفکر بسازیم». البته بدون وجود یک تعریف روشن، دشوار می‌توان مشخص کرد که یک شرکت یا گروهی از محققان چه‌زمانی به هوش مصنوعی عمومی دست یافته‌اند. دستیابی به هوش مصنوعی عمومی مستلزم فناوری‌ای‌ست که بتواند در گستره وسیعی از وظایف؛ ازجمله استدلال، برنامه‌ریزی و توانایی یادگیری از تجربه، عملکردی مانند انسان داشته باشد. برخی محققان درصدد رسیدن به اجماعی درباره چگونگی سنجش این‌مسئله هستند و برخی‌دیگر نیز درصدد فهم مسئله از جانب خودشان. شرکت «اوپن‌ای‌آی» در سان‌فرانسیسکو به هیئت‌مدیره خود مسئولیت داده است تا تصمیم بگیرند که سیستم‌های هوش مصنوعی این شرکت چه‌زمانی به نقطه‌ای رسیده‌اند که بتوانند عملکرد بهتری از انسان در کارها داشته باشند.

وضعیت جوامع خاورمیانه در حوزه AI
عربستان: درحال‌حاضر عربستان به‌دنبال ادغام رباتیک و هوش مصنوعی به‌طور یکپارچه در هر جنبه‌ای از زندگی شهروندان برای ایجاد درآمد از بخش‌های کلیدی اقتصادی برای آینده است. بااین‌حال، این گذار از یک اقتصاد مبتنی‌بر هیدروکربن به هوش مصنوعی بیشتر ازمنظر اقتصادی‌ست. تلاشی برای تضمین بقای خاندان آل سعود و مقابله با چالش‌های فزاینده ساخت کشوری حول محور نفت است. این‌کشور استراتژی هوش مصنوعی ملی ندارد اما به‌عنوان اولین کشوری که به رباتی به‌نام سوفیا شهروندی اعطا کرد در تاریخ ثبت شد. عربستان سعودی درتلاش است به یک رهبر جهانی در فناوری تبدیل شود و یک قطب مرکزی برای شبکه‌های تخصصی هوش مصنوعی جهانی باشد و هویت خود را به‌عنوان پیشروی فناوری در تولید، تحقیقات و طراحی فناوری پیشرفته بازسازی کند.
قطر: در قطر تنوع اقتصادی به‌عنوان گامی اجتناب‌ناپذیر برای تبدیل‌ به یک جامعه دانش‌محور شناخته شده است. قطر جمعیت کوچک، تحصیل‌کرده و با هوش فناوری اطلاعات دارد. استفاده از اتوماسیون برگرفته از هوش مصنوعی برای تقویت توانایی‌های انسانی‌که هم ظرفیت و هم توانایی نیروی کار قطر را افزایش می‌دهد، در یک افق زمانی نسبتاً کوتاه امکان‌پذیر است. با نزدیک‌ترشدن افق محدود اقتصاد مبتنی‌بر منابع‌طبیعی، کشورهایی مانند قطر چاره‌ای جز پذیرش هوش مصنوعی برای انتقال به یک اقتصاد مبتنی‌بر دانش و در عین محافظت و شاید ارتقای استاندارد زندگی فعلی خود ندارند.
امارات متحده عربی: امارات متحده عربی باتکیه‌بر درآمدهای سرشار حاصل از فروش نفت می‌کوشد به بلندپروازی‌های خود ازجمله طرح «۲۰۷۱ UAE Centennial» برای تبدیل‌شدن به «بهترین کشور دنیا» در صدمین سالگرد استقلال و طرح «۲۱۱۷ Mars» برای ساخت شهری ۶۰۰۰۰۰‌نفری در کره مریخ تا 100سال‌دیگر جامه عمل بپوشاند و درزمینه هوش مصنوعی راهبردهایی مانند راهبرد شهر هوشمند دبی، راهبرد به‌کارگیری فناوری چاپ سه‌بعدی و راهبرد حمل‌ونقل خودکار دبی را اتخاذ کند. البته دولتمردان این‌کشور به‌خوبی می‌دانند بدون بهره‌گیری از علوم پیشرفته و فناوری‌های روز، جذب دانشمندان و پژوهشگران برجسته، سرمایه‌گذاری درزمینه نوآوری‌های نوین به‌ویژه هوش مصنوعی به‌عنوان صنعتی دوران‌ساز، همچنین داشتن جامعه‌ای آگاه از فرصت‌ها و چالش‌های این صنعت، امکان تحقق این رؤیاها وجود ندارد.
ترکیه: این‌کشور در اولین‌اقدام خود نشان داد قصد دارد بخش هوش مصنوعی را به‌سهم پنج‌درصدی در تولید ناخالص داخلی این‌کشور تا سال ۲۰۲۵ سوق دهد. این استراتژی استخدام حداقل ۵۰۰۰۰‌نفر دراین‌بخش را به‌عنوان یکی از ۲۴ هدف دیگر در برنامه خود تا سال ۲۰۲۵ پیش‌بینی می‌کند. این‌طرح شش اولویت را مشخص می‌کند که عمدتاً حول محور حمایت از ابتکارات ترکیه و تقویت همکاری‌های بین‌المللی دراین‌زمینه ازطریق آموزش متخصصان هوش مصنوعی و افزایش اشتغال، تشویق پژوهش، کارآفرینی و نوآوری، دستیابی به داده‌های باکیفیت و زیرساخت‌های فنی و تسریع تحول ساختاری و نیروی کار می‌چرخد. استراتژی ملی هوش مصنوعی ترکیه در چارچوب چشم‌انداز «ترکیه دیجیتال» و «حرکت فناوری ملی» ترکیه منتشر شده که هردو ابتکار مهم در سال‌های اخیر و با هدف تحول دیجیتال ترکیه انجام شده است.
اسرائیل: شایان‌ذکر است که اصطلاح هوش مصنوعی نیز به‌طور گسترده در اسرائیل به‌عنوان مترادف «انقلاب صنعتی چهارم» استفاده می‌شود و شامل حوزه‌های فناوری جانبی مانند داده‌های بزرگ، اینترنت اشیاء، اتوماسیون، رباتیک، ازدحام و ... است. پس هوش مصنوعی در اسرائیل به‌عنوان یک فناوری استراتژیک (زیرساخت زیرساخت‌ها) با پتانسیل برای تغییر شکل امور نظامی، اقتصاد جهانی و توزیع قدرت در سیستم بین‌المللی شناخته می‌شود.

آینده رقابت‌های منطقه‌ای
نظامی-دفاعی: معمای «امنیت» از دیرباز در بین کشورهای منطقه خاورمیانه وجود داشته و خواهد داشت که این‌موضوع موجب انباشت تسلیحات و پیمان‌های نظامی متعددی بین بازیگران منطقه بوده است. دستیابی کشورهای منطقه به هوش مصنوعی موجب شکل‌گیری رقابت‌ها و ائتلاف‌های جدید در حوزه فناوری‌های نوین است. عربستان با بودجه دفاعی اول در منطقه، بازار مناسبی برای فروش تجهیزات نظامی مبتنی‌بر هوش مصنوعی برای چین محسوب می‌شود. ازسویی، امارات و بحرین در قالب «پیمان ابراهیم»، خواهان نوعی بازدارندگی در مقابل «تهدید مشترک» هستند. قرارداد آن‌ها اشاره‌ای‌ست به سابقه و پیشینه مشترک مسیحیت، اسلام و یهودیت برای آمریکا، امارات و رژیم صهیونیستی. این قرارداد سرآغاز رابطه اسرائیل با دیگر کشورهای عربی خواهد بود چراکه تاکنون اسرائیل تنها با اردن و مصر در صلح و روابط رسمی بوده است. براین‌اساسس؛ در قالب این پیمان نیز تکنولوژی و هوش مصنوعی نقش محوری دارند چراکه اسرائیل دراین‌حوزه بسیارقوی نشان می‌دهد و کشوری مانند امارات متحده عربی که تمام توان خود را در راه توسعه هوش مصنوعی گذاشته، روابط نزدیک با بازیگری را که دراین‌حوزه درحال‌فعالیت است راهی برای پیشرفت و توسعه سریع‌تر و ایمن‌تر خواهد دید.
سیاسی-امنیتی: نظم جدید منطقه دیگر مانند نظم‌های سنتی گذشته مبتنی‌بر اقدامات و توانمندی نظامی صرف نیست بلکه ابزار قدرتمند کنونیِ مؤلفه‌های قدرت نرم همانند تکیه‌بر فناوری‌های نوین و ابزارهای اقتصادی‌ست. کشوری که بتواند در حوزه‌های قدرت نرم چون هوش مصنوعی سرآمد باشد بدون شک رهبری منطقه را در دست خواهد گرفت زیرا هوش مصنوعی و فناوری‌های نوین با کارکردی چندگانه باعث تفوق نظامی، دسترسی به اطلاعات شفاف سیاسی ـ امنیتی، افزایش بهره‌وری اقتصادی، کاهش خطرات و مشکلات زیست‌محیطی و ... خواهند شد؛ بنابراین برد با کشورهایی‌ست که دراین‌مسیر زودتر گام برداشته‌اند و می‌توانند نظم منطقه را به‌سود خود و زیان رقبا جهت‌دهی کنند.
اقتصادی: پیشرفت و استفاده از هوش مصنوعی در منطقه خاورمیانه موجب افزایش بهره‌وری می‌شود اما ازسوی‌دیگر باعث ازبین‌رفتن بسیاری از مشاغل سنتی و ایجاد و شکل‌گیری مشاغل جدید مبتنی‌بر هوش مصنوعی خواهد شد. انجام بسیاری مشاغل سنتی مانند آشپزی، رانندگی و کارگری توسط امکانات هوش مصنوعی موجب بیکاری گسترده در منطقه و درنتیجه شکل‌گیری اعتراضات عمومی براثر بیکاری و کمبود درآمد خواهد بود؛ بنابراین کشورهای منطقه قبل از استفاده گسترده از سازوکار هوش مصنوعی باید اقداماتی درزمینه آموزش شهروندان و کارمندان برای کار با سیستم‌های هوشمند، ایجاد اشتغال جدید مبتنی‌بر سیستم‌های هوش مصنوعی و... انجام دهند.
زیست‌محیطی: باتوجه‌به‌اینکه چالش‌های زیست‌محیطی در خاورمیانه نمود عینی زیادی دارد، به‌نظر می‌رسد هوش مصنوعی دراین‌مورد هم رقابت‌ها را به‌سمت‌وسویی خاص سوق دهد؛ جایی‌که مبنایی برای قدرت و توانمندی کنشگران در سطح منطقه باشد. در سطح منطقه باتوجه‌به مسائل محیط زیستی خصوصاً مسئله کمبود آب، می‌توان متصور شد که درطول‌تاریخ اکثر جنگ‌های کشورهای منطقه در پی تنگناهای ژئوپلیتیکی و هیدروپلیتیکی بوده. دراین‌باره می‌توان به روندهای همکاری و عادی‌سازی جدیدی در منطقه اشاره کرد که درپی دستیابی به تکنولوژی‌های نوین هوش مصنوعی هستند.

و نهایتاً اینکه ...
نتایج بررسی‌ها می‌گوید: کشورهای خاورمیانه به‌خوبی متوجه تغییرات ذکرشده در حوزه قدرت و نظام بین‌الملل شده‌اند و گام‌های هوشمندانه‌ای درراستای افزایش مؤلفه‌های قدرت نرم و موازنه نرم با محوریت هوش مصنوعی برداشته‌اند و اغلب دارای نقشه استراتژیک شفاف و برنامه‌ریزی‌شده‌اند. مؤلفه‌هایی چون دیپلماسی هدفمند، پیشرفت‌های تکنولوژیک، اتحاد با قدرت‌های فرامنطقه‌ای درراستای تبادلات تکنولوژی در قالب تسلیحات غیرمتعارف و هوشمند و ... همگی در امتداد خط فکری ایجادشده برای درک تغییرات جدید نظام بین‌الملل دراین‌کشورهاست. نظم جدید منطقه بادرنظرگرفتن رقابت‌هایی که در صحنه منطقه‌ای درجریان است، نشانگر ایجاد نظم دوقطبی باتکیه‌بر فناوری‌های نوین و هوش مصنوعی با محوریت اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران و متحدان منطقه‌ای تهران است و دیگر کشورها متوجه این‌نکته شده‌اند که به‌مانند سابق جنگیدن در سرزمین‌های دشمن تنها باتکیه‌بر اطلاعات نظامی صرف راه‌حل مناسبی درراستای افزایش و یا حفظ قدرت نیست بلکه نیاز به اطلاعات جامع‌تر، دقیق‌تر و سریع‌تر در حوزه زیرساخت‌های اقتصادی، امنیتی، سیاسی کشور رقیب نیز وجود دارد. پس چهره جنگ‌ها نیز به‌سرعت تغییر پیدا کرده که شاهد جنگ‌های وسیع‌تر، مهلک‌تر و شدیدتر مبتنی‌بر هوش مصنوعی خواهیم بود. نکته قابل‌توجه دراین‌است‌که در خاورمیانه کشورهای ضعیف‌تر ازلحاظ توانایی به‌کارگیری هوش مصنوعی، توان خود را به‌شکل تک‌بعدی تقویت کرده و هنوز فاصله بسیارزیادی برای گام‌برداشتن در مسیر مؤلفه‌های قدرت نرم خواهند داشت که عملاً موجب به‌تأخیرانداختن به‌کارگیری قدرت نرم و پیشرفت‌های مؤثر در حوزه هوش مصنوعی در منطقه خاورمیانه ازطریق رقابت و ایجاد درگیری‌های نظامی خواهند شد. درهمین‌پیوند انواع تنگناها و تحریم‌ها و نیز عدم‌توجه کافی به شرایط کاری و درآمدی متخصصان حوزه تکنولوژی و فناوری موجب مهاجرت متخصصان به جوامع توسعه‌یافته و در مواردی به کشورهای منطقه می‌شود که مانعی مهم پیش‌روی تقویت قدرت نرم محسوب می‌شود.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه