برخورداری از حق «سلامت روان»؛ پیششرط توسعه انسانمحور
مصطفی رفعت
همه انسانها حق زندگی باعزت، توأم با برابری و احترام را دارند و این، شامل «شرایط سلامت روان» نیز میشود؛ بااینحال، اَنگهای مختلف، تبعیضها و نقض حقوق بشر، همچنان در گستره بینالمللی ادامه دارد. در بسیاری از کشورها، افراد دچارِ اختلال در سلامت روان، به خدمات باکیفیت دسترسی ندارند و درمعرض اَعمال اجباری، رفتار غیرانسانی و دربرخیموارد سوءاستفاده قرار میگیرند؛ حتی در مراکز مراقبتهای بهداشتی؛ یعنی همانجاییکه باید از آنها «محافظت» شود. جوامع گوناگون باید ابتکارات نظارتی و هنجاری را بهجهتِ حمایت از سلامت روان بهعنوان یک حق اساسی بشر، ترویج؛ و درعینحال، اقداماتِ ناقض حقوق انسانی را محدود کنند. ایجاد «قوانین بهداشت روانی» که به اصول اسناد جهانیِ حقوق بشر، مانند «کنوانسیون سازمان ملل متحد» درمورد حقوق افراد دارای معلولیت (CRPD) و اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) احترام میگذارد، ازآنجملهاند. تخمینها نشان داده درصدی قابلتوجه از کشورها دارای قانون جامع سلامت روان بوده و بیش از نیمیازآنها نیز تنها روی کاغذ به قوانین پایبندند و عملاً حقوق یادشده را رعایت نمیکنند. «سازمان بهداشت پان آمریکن» (PAHO) که ملزم به ارائه پشتیبانی فنی برای توسعه قوانین بهداشت روانی در قاره آمریکاست؛ طیِ یک نظرسنجی در سال 2023 بهایننتیجه رسید که تقریباً 93درصدِ پاسخدهندگان، با این جمله موافق بودهاند: «مراقبت از سلامت روان، بهاندازه مراقبت از سلامت جسمانی، مهم است».
«روز جهانی بهداشت روان» هرسال در ۱۰ اکتبر (۱۸ مهر) با شعار خاصی برگزار میشود تا آگاهی نسبت به سلامت روانی در سراسر جهان ارتقاء یافته و اقداماتی برای حمایت از افرادیکه مشکلات روانی دارند، انجام شود. سلامت روان، برای سلامت و رفاه کلی ما حیاتیست؛ بااینحال از هر هشتنفر در سراسر جهان، یکنفر با شرایط سلامت روانی زندگی میکند که میتواند بر سلامت جسمانی، رفاه، نحوه ارتباط با دیگران و معیشت آنها تأثیر بگذارد؛ بنابراین، همه ما میتوانیم نقش خود را در افزایش آگاهی نسبت به سلامت روان ایفا کنیم و «روز جهانی بهداشت روان» فرصتی برای انجام اینکار بهطور جمعیست. ما جهانی را متصور هستیم که در آن، «سلامت روان» ارزشگذاری، ترویج و محافظت شود؛ و همه از فرصت برابر برای داشتنِ سلامت روان و استفاده از حقوق انسانیِ خود برخوردار باشند.
شرکت تحقیقات جهانیِ Ipsos، نتایج یک نظرسنجیِ محدود (در 31 کشور) را در 9 اکتبر 2023 منتشر کرد که برای تهیه آن، بهشکل آنلاین از 23274 بزرگسال 18سالبهبالا در «هند»، «کانادا»، «ایرلند»، «مالزی»، «نیوزیلند»، «آفریقای جنوبی»، «ترکیه»، «ایالاتمتحده»، «تایلند»، «اندونزی»، «سنگاپور» و ... درمورد «اهمیت سلامت روان در جهان امروز» پرسیده بود. طبق این پژوهش؛ درحالیکه 78درصد گفتهاند سلامت روان بهاندازه سلامت جسمانی «مهم» است؛ اما تنها 34درصدشان در سطح جهان معتقدند که سیستم مراقبتهای بهداشتی کشورشان، هردو حوزه را یکسان موردتوجه قرار میدهد. 62درصد مدعی بودهاند که در سال گذشته (میلادی)، زندگی روزمره آنها بهدلیل استرس مختل شده است و 39درصد گفتهاند که حتی مجبور شدهاند در 12ماهگذشته بهدلیل استرس «مرخصی» بگیرند! در یافتههای کلیدیِ این پژوهش آمده که مردم عمدتاً گفتهاند که اغلب به سلامت جسمانیِ خود فکر میکنند (71درصدشان)؛ درمقایسه، 58درصدشان گفتهاند اغلب به سلامت روانیشان فکر میکنند. مردمِ آمریکای لاتین، «خاصه» به سلامت روانِ خویش فکر میکنند؛ طوریکه پنجتا از شش کشور برتر دراینزمینه، متعلق به این جغرافیا هستند. یکسومِ (34درصد) افراد در گستره این 31 کشور، گفتهاند که استرس چندینبار در سال گذشته، زندگی آنها را تحتتأثیر قرار داده است و 27درصدشان مدعی بودهاند که در موارد متعددی احساس «افسردگی» کردهاند (جاهاییکه بهدلیل استرس، نتوانستهاند با شرایط کنار بیایند). رصدِ Ipsos درموردِ موارد نگرانکننده مرتبط با بیماریها، نشان داده که «سلامت روان» در سال 2023 بهعنوانِ نگرانیهای صدرجدولی همچون بیماریِ «سرطان» قرار دارد. گزارش این نهاد که بهواسطه «روز جهانی بهداشت روان» انجام شد، نشان میدهد بیشترین احتمالِ اینکه مردم جایی بگویند به سلامت روانِ خویش اهمیت قابلتوجهی میدهند، در «آفریقای جنوبی» و «برزیل» (هردو 75درصد) است؛ درحالیکه «کره جنوبی» تنها کشوری بوده که مردمش بهاحتمالزیاد به سلامت ذهنیِ خود، چندان فکر نمیکنند: 61درصدشان نظرشان «نه زیاد/هرگز» بوده است. نتایج این گزارش نشان داد: در «آمریکای لاتین»، افراد بیشتری معتقدند که سیستم مراقبتهای بهداشتی کشورشان به هردو مقوله سلامت جسمانی و سلامت روانی، نگاهی «برابر» ندارد. سه کشوری که حاضرینشان درایننظرسنجی، بیشتر چنین نگاهی داشتهاند: «آرژانتین» (88درصد)، «کلمبیا» و «پِرو» (هردو 87درصد) بودهاند. بسیاریازآنها میپندارند که توجه به بهداشت روان، اساساً در نظامِ سلامت کشورشان آن جایگاه را ندارد که بهخاطرش، برنامه جامعی تدوین و متعاقباً دراینباره عملاً اقدام شود. منطقهای که کمترین نسبت افرادی را دارد که معتقدند دولتشان به سلامت جسم و روان، توجهی یکسان دارد، «مکزیک» (38درصد)، «آرژانتین» (37درصد) و «کلمبیا» (35درصد) بودهاند. برپایه ادعای آنها؛ سلامت جسمی برای سیاستگذاران بهداشتیِ کشورشان مهمتر بوده است. جوامع آسیایی از جمله جاهایی بودند که گفتهاند: سلامت روان، توسط سیستم مراقبتهای بهداشتیِ آنها بهطور یکسان موردتوجه بوده است. در پنج کشور (مالزی، تایلند، اندونزی، هند و سنگاپور) اکثریت حاضر در نظرسنجی گفتهاند که «بهزیستی روانی» در کشورشان، از سطحِ اولویتیِ مطلوبی برخوردار بوده و با اهمیتی مشابهِ «سلامت جسمی»، با آن برخورد میشود. «ژاپن» و «کره جنوبی» سطوح بالایی را دراینمورد ثبت کردهاند (بهترتیب 49درصد و 45درصد). در بحثِ «سلامت روان»، موارد متعددی هست که میتوان و باید به آنها پرداخت؛ تأثیر «استرس» یکیازآنهاست. «استرس» در سالهای اخیر یک مسئله روبهرشد بوده و بهعنوان سومین نگرانی بزرگ سلامت در مانیتور بهداشت جهانی Ipsos دیده میشود. در ادامه این نظرسنجی، بیش از سهپنجم (62درصدشان) گفتهاند که حداقل یکبار در سال گذشته چنان حدی از «استرس» را حس کردهاند که بر نحوه زندگی روزمرهشان تأثیر گذاشته است؛ و کمی بیش از یکسوم (34درصدشان) نیز گفتهاند که چندینبار دچار شرایط مشابه شدهاند. 31درصد از مجموعِ اینافراد اما مدعی بودهاند طیِ 12ماهگذشته در موارد متعدد، سطوحی از استرس را تجربه کردند که حتی نمیتوانستند با بعضی از مسائل کنار بیایند. 39درصد گفتهاند که بهدلیل استرس در سال گذشته مجبور به استفاده از مرخصی شدهاند و 18درصد نیز گفتهاند که مجبور شدهاند چندینبار مرخصی بگیرند! زنان پرتعدادتری از تأثیرِ استرس بر زندگیشان، شکایت کردهاند. بیش از یکسومِ زنان (36درصد) گفتهاند در سال گذشته چندینبار پیش آمده که استرس، زندگی روزمره آنها را مختل کرده است؛ درمقابل، 26درصدِ مردان احساس کردهاند که نتوانستهاند با استرس کنار بیایند. همچنین زنانِ بیشتری گفتهاند که تقریباً هرروز برای چندهفته یا بیشتر (30درصد در مقابلِ 24درصد از مردان) تاحدی احساس «افسردگی» یا «ناامیدی» داشتهاند؛ احساس استرس تا حد «نرفتن به سر کار» نیز در بین زنان (20درصد) کمیبیشتر از مردان (17درصد) بوده است. نتایج یک نظرسنجیِ دیگر از همین نهاد میتواند، تصویر روشنتری از اهمیت سلامت روان، مقابلِ چشمان ما خلق کند. در 31 کشورِ موردبررسی، «سلامت روان» بهعنوان مهمترین نگرانی سلامتی کشور، توسطِ حاضرین دراینسنجش معرفی شد. از اولیندوره انجام این نظرسنجی (در سال 2018) نگرانیهای مربوط به سلامت روان، 17درصد افزایش یافته و بیش از دوپنجم (44درصدشان)، آنرا عاملِ نگرانیِ خود اعلام کردهاند. درواقع، نگرانی درمورد «استرس» (30درصد) که درحالافزایش است؛ اکنون دراینفهرست، پس از «سرطان» (40درصد) در رتبه سوم قرار دارد. در «سوئد» و «شیلی»، دوسومِ مردم احساس میکنند که سلامت روان، یکی از بزرگترین مشکلات سلامتیست که کشورشان با آن مواجه شده است. آنها در کنارِ «کانادا»، «اسپانیا» و «استرالیا»، پنج کشور اول را تشکیل میدهند. برای مقایسه میتوان اشاره کرد: «هند» بیشترین نگرانی را درمورد «سرطان» (59درصد) دارد؛ درحالیکه «کره جنوبی» بالاترین سطح نگرانی را درباره «استرس» (44درصد) دارد. در «مکزیک»، از هر 10نفر (62درصد) ششنفرشان میگویند که «چاقی» مشکل بزرگیست. با نگاهی جنسیتی، بهطورکلی مشخص شده که مردان بهمیزانی قابلتوجه کمتر از زنان درمورد سلامت روان در کشورشان، نگران هستند (38درصد در مقابل 50درصد). نیز شاهد الگوی مشابهی برای «سرطان» و «استرس» هستیم: 42درصد از زنان میگویند که نگران «سرطان» هستند؛ درمقایسهبا 37درصد از مردان. 33درصد از زنان «استرس» را برجسته کردهاند؛ درحالیکه 27درصدِ مردان میگویند که آنرا یک «مسئله» میدانند. گزارش WHO «سلامت روان» را چنین تعریف میکند: «حالتی از رفاه روانی که افراد را قادر میسازد تا با استرسهای زندگی کنار بیایند، تواناییهای خود را درک کنند و خوب یاد بگیرند تا با اقداماتتی مناسب، به جامعه خویش کمک کنند». طبق گزارش این نهاد بینالمللی؛ سلامت روان، بخشی جداییناپذیر از سلامت و رفاه است که زیربنای تواناییِ فردی و جمعی ما برای تصمیمگیری، ایجاد روابط و شکلدادن به جهانیست که در آن زندگی میکنیم. سلامت روان، یک حق اساسی انسان؛ و برای توسعه فردی، اجتماعی و اجتماعی-اقتصادی «بسیارمهم» است. سلامت روان، بیش از فقدان اختلالات روانیست. این بیماری، در یک پیوستار پیچیده وجود دارد که از فردی به فرد دیگر متفاوت تجربه میشود؛ با درجات مختلفی از دشواری و ناراحتی و پیامدهای بالقوه اجتماعی و بالینی بسیارمتفاوت. شرایط سلامت روان، شامل اختلالات روانی و ناتوانیهای روانی-اجتماعی و نیز سایر حالات روانی مرتبط با پریشانیِ قابلتوجه، اختلال در عملکرد یا خطرِ آسیببهخود است. افراد مبتلا به بیماریهای روانی، بهاحتمالزیاد، سطوح پایینتری از بهزیستی روانی را تجربه میکنند؛ اما همیشه یا لزوماً اینطور نیست.