زن؛ از اسطوره تا واقعیت در سپهر مادری
معصومه آقاامینی: چه رازی در نگاه مادر نهفته است که روزی بهنام او، تنها بهانهای میشود برای مرور اقیانوس بیکران فداکاریاش؛ گویی او نه یک فرد که یک قلمرو است؛ سپهری که در آن، آفرینش هرروز تکرار میشود؛ آسمانی که در آن، عشق بیقید با خاک واقعیت درمیآمیزد و معجزه را نشان میدهد. مادر، واژهای است که فراتر از معنای زیستی، به نمادی جهانی از آفرینش، زایش و بقا تبدیل شده است. این کلمه در هر زبان و فرهنگی، طنینی از مهربانی، فداکاری و عشقی بیقیدوشرط را در ذهن زنده میکند. مادر بهعنوان نخستین پناهگاه انسان، گرمای وجودش مایه امنیت و آرامش در طوفانهای زندگی است. او اولین چهرهای است که نوزاد میشناسد و صدایش، نخستین ملودی آشنا برای روح کوچک اوست. این ارتباط عمیق و نخستین، پایهای اساسی برای شکلگیری شخصیت و عواطف فرد در سراسر زندگی میشود. در تقویم ایرانی، روز مادر با سالروز ولادت بانوی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا (س)، گره خورده است. این انتخاب، فرصتی است تا تجلیل از مقام مادر با الگوگیری از شخصیتی آسمانی همراه شود. حضرت فاطمه (س) بهعنوان یک دختر، همسر و مادر، تجلیگاه کمالات اخلاقی، صبر، علم و جهاد است. این همزمانی، به روز مادر در ایران عمقی معنوی و تعالیبخش میدهد و قدردانی از مادر را به ارزشهای انسانی پیوند میزند. مادر، نخستین و تأثیرگذارترین معمار شخصیت فرزند خود است. مادر با هر نگاه محبتآمیز، هر لالایی آرامبخش و هر آموزش ساده، در حال بنای سازه وجودی کودک است. ارزشها، باورها و نگرشهای اولیه، ازطریق ارتباط مستقیم و روزمره با مادر به کودک منتقل میشود، این نقش سازنده، مسئولیتی بزرگ و ظریف را بر دوش مادر میگذارد زیرا او نهتنها مراقب جسم که پرورشدهنده روح و روان نسل آینده است. عشق مادرانه، غالباً بهعنوان نابترین و خالصترین شکل عشق شناخته میشود. این عشق، مشروط به موفقیت، زیبایی یا اطاعت نیست. مادر در اوج بیماری فرزند، در شکستها و ناکامیهای او، حتی زمانیکه دیگران روی برمیگردانند، همچنان پناهگاه و حامی باقی میماند. این عشق یکطرفه نیست، اما بیمنت است؛ پاداشش را در پیشرفت و شادی فرزند جستوجو میکند و این ویژگی، آنرا به نیرویی منحصربهفرد و شفابخش تبدیل کرده است. فداکاری، در تاروپود مفهوم مادری تنیده است. این فداکاری میتواند بهمعنای گذشتن از خواب، رفاه شخصی، آرزوها و گاه از جان باشد، مادر برای تضمین سلامت و آینده فرزندش، بدون تظاهر و منت، از بسیاری چیزها میگذرد؛ اگر خانواده را به یک پیکره تشبیه کنیم، مادر بیتردید قلب آن است؛ اوست که با عاطفهاش خون محبت را به تمام اعضای خانواده میرساند و آنها را بههم پیوند میزند. مادران در برابر چالشهای تربیت، نگرانیهای بیپایان، فشارهای اقتصادی و اجتماعی و حفظ آرامش خانه، استقامتی کمنظیر از خود نشان میدهند. آنها فرهنگ را به نسلهای بعدی خود منتقل میکنند و سینهبهسینه شجاعت، ایمان و فداکاری را به فرزندان انتقال میدهند. نامگذاری یکروز بهنام روز مادر ما را هدایت میکند تا از روزمرگی فاصله بگیریم و عمق تأثیر مادران خود را بر زندگیمان مرور کنیم؛ مرور لحظههای تلخی که حضورش آنرا برایمان شیرین ساخت و دستهای مهربانش غمها را از درونمان زدود. اهمیت مادر با پایان کودکی تمام نمیشود؛ در آموزههای دینی ما مادر تا سالیانسال فرزند نیز نقشهایی را در تربیت او داراست و این حضور و آرامش فرزند را در رسیدن به اهداف هدایت میکند. اینروزها همه در تدارک تقدیر از مادران هستند، تقدیری که شاید بیشتر رنگ تقدیرهای دیجیتالی یا پیام شده است اما شاید حضور در کنار این نعمت الهی بهترین تقدیر از اوست و گذراندن زمان در کنار قلب خانواده؛ قدردانی واقعی باید درطولسال و بهصورت عملی تداوم یابد. شاید شما هم شنیده باشید که مادر نگهدارنده آنرشته نامرئی بین اعضای خانواده است؛ تا او در این کره خاکی نفس میکشد، اعضای خانواده، خواهر و برادر، همه درکنارهم هستند اما با رفتن او جمعهای صمیمانه خانواده رو به سردی میرود و جمعها دیگر آن جمعهای سابق نخواهند شد. در گستره تاریخ و فرهنگ ایران، چهره زن همواره بهعنوان نمادی از آفرینش، مورداحترام بوده است. این جایگاه رفیع، تنها محدود به اسطورهها نمیشود بلکه در بستر واقعیتهای سخت تاریخی نیز تجلی یافته و خصلتهای ملی و دینی را درهمآمیخته است. زن ایرانی، حامل میراث کهن تمدنی سرشار از ایثار و شهادت در مکتب اسلام بوده؛ حضور زنان در عرصههای مختلف در حافظه تاریخی این سرزمین، باقی مانده است. مهمترین زمانیکه تاریخ در حضور زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی ایران در یاد دارد، دوران پیروزی انقلاب اسلامی بوده است؛ دورانیکه با کینهتوزیهای دشمنان ایرانزمین همراه شد و جنگی هشتساله را به مردمان این سرزمین کهن تحمیل کرد. دورانیکه زنان ایرانزمین هرچهبیشتر از حضرت زینب (س) بهعنوان مقتدای صبر و ایثار پیروی کرده و با شجاعت مثالزدنی و با حفظ حیا و حجاب خود، حماسهها را تکرار کردند. آنها ثابت کردند که خط مقدم دفاع از خاک، تنها در سنگرهای رزم نیست بلکه تزریق روحیه ایثار و مقاومت در دل خانهها و پشتیبانی از میدان حتی گاهی حضور در بیمارستانهای صحرایی تا اسارت نیز ادامه یافت. زنانیکه امام راحل (ره) درباره آنان فرمودند گرمای جانبخش این مادران بود که به جوانان در جبههها شجاعت میداد؛ زنانیکه روحیه ایمان و عمل را به جبهههای حق علیه باطل تزریق میکردند و دل را از گرو دنیا درآورده بودند. زنانیکه جانبرکف بودند و بهروایت آمار، پنجهزار و ۷۳۵ نفر از آنان جانباز شدهاند که سههزار و ۷۵ نفر بالای ۲۵ درصد جانبازی دارند. بااینکه درباره تعداد اسرا آمار دقیقی منتشر نشده، اما برخی منابع عدد ۱۷۱ نفر اسیر زن در دوران جنگ تحمیلی را اعلام کردند. یکیدیگر از مصادیق حضور مستقیم زنان در جبههها، پزشکان زن بودند که براساس آمارها ۲۲ هزار و ۸۰۸ امدادگر و ۲ هزار و ۲۷۶ پزشک زن به جبههها اعزام شده بودند. بانوان در کنار نقشآفرینی در پشت جبهه، حضور داوطلبانه در خطوط مقدم داشتند.ایرنا