با حضرات «دانای کل» چگونه رفتار کنیم؟
حانیه کیاییها: آیا کسی را میشناسید که خود را دانای کل بداند؟ اینافراد نظر مخالف خود را با صدای رسا و با لحنی مغرورانه بیان میکنند و بهاحتمالزیاد هرگز نشنیدهاید که کلمه «نمیدانم» را بهزبان بیاورند. معاشرت با اینافراد بسیارسخت و خطرناک است، زیرا اگر مراقب سلامت روان خود نباشید، احتمال دارد به شما آسیب بزنند. درایننوشتار، روشهایی کاربردی و مؤثر برای مواجهه با اینافراد را مطرح میکنیم. با ما همراه باشید. همه ما یکی را میشناسیم که فکر میکند همهچیز را میداند درحالیکه دانش و تواناییهای واقعی خود را درنظر نمیگیرد. اینافراد تمایل دارند مکالمه را کاملاً در دست بگیرند؛ نظرات دیگران را نادیده میگیرند و بدوندرنظرگرفتن جوانب مختلف تصمیم میگیرند. آنها طوری رفتار میکنند که انگار همهجا بودهاند و همهچیز را تجربه کردهاند و برای هر مسئلهای راهحلی دارند. کارشناسان به چنین افرادی دانای کل میگویند. زندگی با کسیکه خود را دانای کل میداند بسیاردشوار است. اینافراد شنوندگان خوبی نیستند و با هرچیزی مخالفت میکنند تا حرف خود را به کرسی بنشانند. بعضیازآنها حتی رفتاری پرخاشگرانه و بیرحمانه دارند و با قلدری اطرافیان خود را آزار میدهند.
آیا دانای کل بودن نشانه بیماری روانیست؟
برخیازافراد ممکن است برای مخفیکردن احساس ناامنی یا جبران شکستهای گذشتهشان نقاب دانای کل بزنند. آنها میخواهند بااینکار ضعفهای شخصیتشان را پنهان کنند و در محیط اجتماعی انسانی آگاه و موفق بهنظر برسند. گاهی هم افرادیکه خود را دانای کل میدانند، اختلال شخصیت خودشیفته یا عقده برتری دارند. افراد مبتلا به این بیماری معمولاً دیگران را تحقیر میکنند تا احساس بهتری به خود داشته باشند. براساس راهنمای تشخیصی اختلالات روانی، اگر فردی حداقل ۵ مورد از ویژگیهای زیر را داشته باشد، ممکن است به این بیماری مبتلا باشد:
نیاز به تحسین بیشازحد دارد؛
درباره هوش و دستاوردها و استعدادهای خود اغراق میکند؛
فکر میکند منحصربهفرد است و فقط افراد خاصی میتوانند او را درک کنند؛
رفتارهای متکبرانه دارد؛
درباره عقل، زیبایی، قدرت و موفقیت خود فانتزیهای بزرگی دارد؛
فکر میکند مستحق جایگاهی بسیاربالاست؛
انتظار دارد دیگران با او رفتار ویژهای داشته باشند و از او اطاعت کنند؛
به دیگران حسادت میکند و فکر میکند دیگران به او حسودی میکنند؛
از دیگران برای منافع شخصی خود سوءاستفاده میکند؛
مایل نیست یا نمیتواند با دیگران همدلی کند.
چرا مردم اینگونه رفتار میکنند؟
کسیکه خود را دانای کل میداند، ممکن است اختلال شخصیت داشته باشد یا صرفاً دچار کمبود اعتمادبهنفس باشد. طبق تحقیقات، هیچ علت مشخصی برای اختلال شخصیت خودشیفته وجود ندارد. کارشناسان معتقدند که ژنتیک، فشار عصبی و محیط زندگی در دوران کودکی در بروز این اختلال نقش دارند. در سایر موارد هم احساس ناامنی و بیکفایتی موجب میشود افراد بخواهند ضعفهای خود را پشت نقاب دانای کل پنهان کنند.
راهکارهای مقابله با اینافراد
بودن در کنار افرادیکه خود را دانای خود میدانند احساسات پیچیدهای ایجاد میکند. اینافراد خود را برتر نشان میدهند و باعث میشوند ما احساس ناراحتی، عصبانیت، حقارت یا ناامنی کنیم. تعامل با اینافراد سخت و طاقتفرساست، اما روشهایی وجود دارند که بتوانید شرایط را مدیریت کنید و رابطه اثربخش و مفیدی با آنها بسازید. البته صحبت درباره روشهای برخورد مناسب آسانتر از عملکردن به آنهاست. شما برای مهار واکنشهای خود به زمان و تمرین مداوم نیاز دارید. درادامه، برخی از روشهای مواجهه صحیح با چنین افرادی را مطرح میکنیم که ممکن است در موقعیتهای مختلف برایتان مفید باشد.
۱. آرامش خود را حفظ کنید
عصبانیت یکی از احساسات طبیعی انسان است و در بعضی موقعیتها برای ما مفید است، اما اگر با فردی سروکار دارید که خود را دانای کل میداند، ممکن است عصبانیت همهچیز را بدتر کند. درمواجههبا اینافراد سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید. اینطوری میتوانید مسئله را واضح ببینید و آنرا بهخوبی تحلیل کنید. قبل از پاسخدادن به هر حرفی، ابتدا فکر کنید. بیشتر مردم شنوندگان خوبی نیستند و وقتی طرف مقابل درحالصحبت است، به او توجه نمیکنند و در ذهنشان به پاسخ فکر میکنند. تلاش کنید فعالانه گوش دهید، دقیق فکر کنید و سپس پاسخ بدهید. پاسخ حسابشده باعث میشود احترام بیشتری دریافت کنید و فرصتی برای عیبجویی به دانای کل ندهید.
۲. مسئله را شخصی نکنید
درک کنید که رفتار اینافراد به شما ربطی ندارد. کسانیکه خود را دانای کل میدانند با شما مشکل ندارند؛ آنها برای مقابله با احساسات و چالشهای درونی خود اینطور رفتار میکنند. اگر به الگوی رفتاری آنها در طولانیمدت توجه کنید، میبینید با همه افراد چنین برخوردی دارند. برای مقابله با کسانیکه خود را دانای کل میدانند، مرزهای خود را تعیین کنید. آنها ممکن است به حدومرز شما توجهی نداشته باشند و رفتار خود را تغییر ندهند، اما پسازمدتی که شما روی مرزهای خود پافشاری کنید، ناخودآگاه میفهمند که شما شخصیتی قوی دارید و رفتار بهتری از خود نشان میدهند.
۳. بحث نکنید
افرادیکه خود را دانای کل میدانند اعتقاد دارند که همهچیز را درباره شما، موقعیتهای مختلف و کل جهان میدانند. آنها در بحث و مناظره ماهرند و فرصتی به دیگران نمیدهند که صحبت کنند. بهنظر میرسد آنها برای هر حرفی پاسخی آماده دارند و یاد گرفتهاند استدلالهایی ظاهراً منطقی مطابق اهداف خود بسازند و در موقعیتهای مختلف آنرا ارائه کنند. طبیعیست وقتی میشنویم فردی حرف نادرستی میزند، بخواهیم از خودمان دفاع کنیم اما دربرخوردبا اینافراد بهتر است آگاهانه عمل کنیم و وارد بحث نشویم چراکه آنها شما را در دوری باطل گرفتار میکنند و اجازه نمیدهند برنده شوید. دراینشرایط بهتر است راهی پیدا کنید که با مهربانی و همدردی نظرتان را بیان کنید یا اگر آنها به شما حمله کردند، تحتتأثیر قرار نگیرید. از گفتوگو خارج شوید و وقتی توهم برتری آنها فروکش کرد، صحبتهایتان را ادامه دهید. علاوهبراین، میتوانید بهجای درگیرشدن در یک مکالمه طولانی، گفتوگو را با یک جمله ساده مانند «از این پیشنهاد شما متشکرم» پایان دهید.
۴. نقاط قوت خود را بدانید
تعامل با آنهاکه خود را دانای کل میدانند، خستهکننده است و انرژی زیادی میطلبد. اعتمادبهنفس سلاحی مؤثر برای مقابله با اینافراد است. اگر سعی میکنند شما را تخریب کنند، در این دام گرفتار نشوید. نقاط قوت و تواناییهایتان را در ذهن داشته باشید و از آنها کمک بگیرید. علاوهبراین، اعتمادبهنفس سبب میشود هنگام تعامل با اینافراد احساس حقارت و بیکفایتی نکنید. فراموش نکنید که رفتار اینافراد از احساس ناامنی آنها نشئت میگیرد و نمیدانند چه تأثیر بدی روی دیگران دارند، بنابراین دربرخوردبا کسیکه خود را دانای کل میداند هوشیار و آگاه باشید. بر تواناییهایتان تکیه کنید و اجازه ندهید به سلامت روان شما آسیب بزنند.
۵. همدل باشید
سعی کنید دربرخوردبا کسیکه خود را دانای کل میداند همدل باشید. این راهکار کمی دشوار بهنظر میرسد، اما تلاش کنید دیدگاه و موقعیت او را درک کنید. اینافراد اغلب از کمبود عزتنفس یا مسئلهای شخصی در عذاباند و نقاب دانای کل را برای خود انتخاب کردهاند که آزرده نشوند. بهجای عصبانیشدن، آنها را درک کنید؛ از مجادله با آنها بپرهیزید و با همدلی با اینافراد سخن بگویید. بهیاد داشته باشید دانای کل شما را احمق یا بیسواد فرض نمیکند. او به شما احترام میگذارد، اما متوجه تفاوت واقعیت با عقیده نیست، پس خونسرد باشید و پاسخهای غیرمنطقی آنها را نشنیده بگیرید.
۶. با آمار و مثال صحبت کنید
اگر در جایگاه مدیر وارد جلسه با دانای کل میشوید، باید صداقت و صراحت خود را نشان دهید. مشاوران میگویند افراد حاضر در جلسه از رفتار مدیر جلسه الگوبرداری میکنند؛ بنابراین خوب است جملاتی را بیان کنید که انعطافپذیری شما را نشان دهند و فضای جلسه را صلحآمیز نگه دارند. مثلاً بگویید: «بیایید ایدههایمان را بیان کنیم تا برای اینمسئله پاسخهای متنوعی پیدا کنیم». این رفتار به تمام افراد فرصت ابراز عقیده میدهد و دانای کل نمیتواند گفتوگو را بهدست بگیرد. اگر درحالارائه موضوعی به مدیر یا کارفرمای خودید، با بیان آمار و دلایل صحبت کنید. به اطلاعات خود مطمئن باشید و قبل از جلسه آنها را بررسی کنید. هرچقدر آمار و اطلاعات دقیقتری داشته باشید، دانای کل فرصت کمتری برای مداخله در صحبتهایتان خواهد داشت.
۷. شوخطبع بمانید
کسانیکه خود را دانای کل میدانند رفتار تدافعی و تهاجمی دارند. بدترین کاریکه در برابر آنها میتوانید انجام دهید، ایجاد احساس خطر برای آنهاست. صحبتکردن با طعنه و کنایه احساس ترس را تداعی میکند و تأثیری منفی بر مکالمات شما خواهد داشت. درعوض یک نفس عمیق بکشید، لبخند بزنید و با شوخطبعی گفتوگو را ادامه دهید. شوخطبعی نشاندهنده صمیمیت و دوستی بین افراد است و در موقعیت پرتنش فرد را خلعسلاح میکند.
۸. سؤال بپرسید
دانای کل از مخالفت و بیان دیدگاههای انتقادی لذت میبرد. اگر این موقعیت برای شما آزاردهنده است، با پرسشهایی او را بهچالش بکشید. اینکار او را مجبور میکند که قبل از صحبتکردن کمی فکر کند و پاسخ غیرمنطقی ندهد. وقتی با کسی حرف میزنید که خود را دانای کل میداند، محترمانه از او سؤال بپرسید. مثلاً بپرسید چرا معتقد است که چیزی درست است یا منابع خود را از کجا پیدا کرده. پرسیدن سؤالات اصولی و دقیق بهمرور به آنها میآموزد که قبل از صحبتکردن، باید منابع و دلایل معتبری برای گفتههایشان پیدا کنند.
۹. بازخورد سازنده ارائه کنید
شاید باورتان نشود، اما دانای کل از تأثیر منفی رفتارش بر دیگران بیخبر است. همیشه بهنظر میرسد اینافراد اعتمادبهنفس زیادی دارند اما اغلب از احساس ناامنی و بیکفایتی رنج میبرند. اگر رفتار دانای کل شما را آزار میدهد، بهتر است او را به نوشیدن یکفنجان قهوه یا جلسهای خصوصی دعوت کنید و در فضایی آرام و امن، احساس خود را به او بگویید. در بیان احساسات خود صادق باشید و عزتنفس او را هدف نگیرید. مثلاً میتوانید بگویید: «بعضیاوقات برای من سخت است که نظرم را بیان کنم، چون خجالتی هستم و نمیتوانم صحبت دیگران را قطع کنم. آیا میتوانی کمی صبر کنی تا صحبتم تمام شود و بعد نظراتت را بگویی؟» در جلسات نیز میتوانید از این تکنیک استفاده کنید. اگر کسیکه خود را دانای کل میداند وارد مکالمه شما شد، میتوانید صریح و مؤدبانه درخواست خود را بیان کنید. مثلاً بگویید: «من برای نظرات شما احترام زیادی قائلم، اما درحالحاضر منظور دیگری دارم. آیا میتوانید فقط درمورد اینموضوع بخصوص نظراتتان را بگویید؟»
۱۰. رابطه خود را محدود کنید
اگر تمام روشهای قبل را امتحان کردید و همچنان به نتیجهای نرسیدید، رابطه خودتان را با دانای کل محدود کنید. چنین افرادی را بیرون دعوت نکنید، به مکانهای موردعلاقهشان سر نزنید و پاسخ تماسهای تلفنی غیرضروری آنها را ندهید. شاید فکر کنید این رفتار ظالمانه و دور از ادب است، اما فراموش نکنید که سلامت روان شما از همهچیز مهمتر است. اگر همکاری دارید که خود را دانای کل میداند، شرایطتان سختتر است؛ زیرا نمیتوانید بهراحتی از معاشرت با او اجتناب کنید. دراینحالت، میتوانید وانمود کنید که صدایشان را نمیشنوید یا مؤدبانه لبخند بزنید و سکوت کنید. علاوهبراین، میتوانید با جملاتی کوتاه موضوع گفتوگو را تغییر دهید یا به آنها اجازه ندهید خیلی صحبت کنند.
سخن آخر
معاشرت با افرادی خود را دانای کل میدانند انرژی زیادی از شما میگیرد و ممکن است رفتار بد آنها تا مدتها شما را آزار دهد. فراموش نکنید که سلامت روان شما مهمتر از هر رابطه اجتماعیست و باید با روشی مناسب با اینافراد صحبت کنید تا در دامشان گرفتار نشوید. چطور