پشتپرده اتحاد ایرانیان پس از حمله
«کریستین ساینس مانیتور» در گزارشی باعنوان «چرا تحقیر ایران، تسلیم اینکشور را بهدنبال نخواهد داشت» بهقلم «اسکات پترسون» نوشت: درحالیکه ایران هفته قبل تحتتأثیر امواج حملات نظامی اسرائیل قرار داشت، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده پیامی منتشر کرد و خواستار «تسلیم بیقیدوشرط» تهران در مذاکرات هستهای شد. در ادامه گزارش آمده است: پس از پنج دور مذاکرات غیرمستقیم، کاخ سفید خواستار محدودیتهای سختگیرانهای بر برنامه هستهای ایران شده بود که ازنظر مقامات ایرانی، درواقع بهمعنای تسلیم بود. اینموضوع، خاطرات تلخ تحقیرهای گذشته را که همچنان در روان ایرانیان طنینانداز است، زنده کرد و بر تصمیمگیریها برای انعطافپذیری یا مقاومت تأثیر گذاشت. ایران مخالفت کرد اما واشنگتن درخواست خود برای تسلیم را صبح یکشنبه تقویت کرد، زمانیکه بمبافکنهای B-۲ و زیردریاییهای آمریکایی به کارزار اسرائیل پیوستند. ترامپ گفت که آنها سه سایت هستهای مهم ایران را «نابود» کردهاند. او سپس تنش را بیشتر کرد و گفت: «استفاده از اصطلاح تغییر رژیم ازنظر سیاسی درست نیست، اما اگر رژیم کنونی ایران نتواند ایران را دوباره بزرگ کند، چرا نباید تغییر رژیم رخ دهد؟ MIGA!» ترامپ این جملات را در کانال رسانه اجتماعی خود، Truth Social، نوشت. اگر استراتژیستهای واشنگتن و تلآویو محاسبه کرده بودند که حملات هوایی فشار غیرقابلمقاومتی بر مقامات ایران وارد خواهد کرد، برخی تحلیلگران ایرانی میگویند که در روزهای اخیر، احساسات ملیگرایانه بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. آنها میافزایند که اینامر تاحدزیادی بهشیوه آمرانه و لحن تحقیرآمیز ترامپ مربوط میشود که باعث میشود ملت سربلند آنها حتی کمتر به سازش تمایل نشان دهد. «حسن احمدیان» استادیار مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا در دانشگاه تهران، میگوید: «این یک اثر اتحاد حول پرچم دارد. روان ایرانیان وقتی با تهاجم به کشور یا تحمیلی از نوع آنچه ترامپ دربارهاش صحبت میکند مواجه میشود، بسیار آشوبزده میشود». دکتر احمدیان میگوید از واکنشها به حملات آمریکا و اسرائیل – و به حملات تلافیجویانه ایران با موشکهای بالستیک علیه اسرائیل – در میان نسل Z ایرانی که معمولاً به سیاست یا جمهوری اسلامی توجهی ندارند، شگفتزده شده است. یکی از نمونهها، پیام ویدیویی یک زن جوان به رهبر انقلاب، آیتالله علی خامنهای، است. او «مفتخر» است که در ایران متولد شده و میگوید: «از شما التماس میکنم، لطفاً عقبنشینی نکنید. بههیچوجه تسلیم نشوید». دکتر احمدیان میگوید: «میشنوید که این نسل بهشیوهای بسیار ملیگرایانه درباره سیاست صحبت میکنند. ممکن است چیزهای زیادی را اینجا دوست نداشته باشند؛ اما بهنظر میرسد که ترامپ یک بخش بسیارحساس در روان جامعه ایرانی را لمس کرده». یکی از دلایل این واکنشها، باور عمومی در ایران است که «حمله بدون تحریک به کشورشان» بود؛ این سخنان ولی نصر، استاد مدرسه مطالعات بینالمللی پیشرفته جانز هاپکینز است. درواقع، ایران در گذشته تحت فشار سیاسی و تحریمها سازشهایی کرده است، مانند مذاکرات هستهای در دوره اوباما که به توافق هستهای ۲۰۱۵ ایران با قدرتهای جهانی منجر شد. آن توافق سالها با حس احترام متقابل با دقت مذاکره شد و آنچه ایران «حق» خود برای غنیسازی اورانیوم تحت معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای مینامید، حفظ کرد. آقای ترامپ در سال ۲۰۱۸، آمریکا را از آن توافق خارج کرد که درنهایت زنجیرهای از رویدادها را بهراه انداخت که به کارزار بمباران کنونی آمریکا و اسرائیل منجر شده است. پروفسور نصر میگوید: «ایرانیان بهشدت ملیگرا هستند. حتی اگر این رژیم را دوست نداشته باشند ... این باور که این حمله ناعادلانه بود و بهزودی ایران را کوچکتر خواهد کرد، برای سالها ملیگرایی ایرانی را آزار خواهد داد». او نویسنده کتاب «استراتژی بزرگ ایران: تاریخ سیاسی» میگوید: «حس درونیام ایناستکه هیچ دولتی نمیتواند با پذیرش تسلیم بیقیدوشرط دوام بیاورد. مردم ایران ممکن است برای مدتی خوشحال شوند که بهحالت عادی بازمیگردند؛ اما فکر میکنم خشم نهفتهای آنجا خواهد بود». تاریخ ایران پر است از نمونههایی که در مدارس تدریس میشود، از اینکه چگونه بقایای امپراتوری پارسی در معاهدات فاجعهبار پادشاهان پارسی با قدرتهای امپریالیستی مانند روسیه و بریتانیا تکهتکه شد. تجربه مدرن ایرانیان با «تسلیم» که در آگاهی ملی، بهویژه در میان حامیان رژیم، حک شده است، به دهه اول انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ بازمیگردد. وقتی صدام حسین، رئیسجمهور عراق، در سال ۱۹۸۰ به ایران حمله کرد، جنگی وحشیانه با سبک جنگ جهانی اول، تبادل موشکهای بالستیک و استفاده نهایی عراق از سلاحهای شیمیایی را آغاز کرد که صدهاهزارنفر را کشت. ایران درنهایت نیروهای عراقی را عقب راند، در آنچه «جنگ تحمیلی» نامید؛ اما جمهوری اسلامی تازهتأسیس سپس به حمله ادامه داد. درآنروزها، آبی که از فواره گورستان وسیع جنوب تهران فوران میکرد، بهرنگ قرمز بود تا به خون شهدای ایران ادای احترام کند. دکتر احمدیان میگوید وضعیت امروز کاملاً مشابه معضل ایران در سال ۱۹۸۸ نیست، اگرچه تمایل به حفظ غرور ملی و اجتناب از تسلیم یک نخ مشترک است. او میگوید: «در سال ۱۹۸۸، جامعه پس از هشتسال جنگ، دیگر خسته بود. این درگیری کنونی تازه شروع شده است. دولت تحت فشار است، اما ما موردحمله قرار گرفتهایم. ایران درحالواکنش به یک تجاوز است. این اصل در جامعه بسیار بازتاب دارد». درمورد «جام زهر» اصطلاحی که میتواند بهمعنای تسلیم بیقیدوشرط ایران باشد، دکتر احمدیان میگوید: «دراینمقطع، هیچکس حاضر به نوشیدن آن نیست و این فقط برای ایران نیست. برای هر کشوری صدق میکند. موردحمله قرار میگیرید و بعد از شما خواسته میشود که مذاکره کنید یا تسلیم شوید. این اتفاق نخواهد افتاد». نویسنده این گزارش درادامه ادعا میکند برخی پیشنهاد میکنند که دولت ایران ممکن است انعطافهایی از خود نشان دهد. ایرنا