The National Interest گزارش داد؛

جنگ بعدی قفقاز در راه است؟

صدای سلاح‌ها خاموش شده و نیروهای صلح‌بان روسی، ارمنی‌ها و آذربایجانی‌ها را از یکدیگر جدا؛ و از صومعه‌های باستانی ارمنستان محافظت می‌کنند تا از تخریب آن‌ها توسط سربازان جمهوری آذربایجان و مزدوران سوری جلوگیری کنند. مراکز مشترک نظارت بر آتش‌بس ترکیه-روسیه به‌زودی عملیات خود را در منطقه ناگورنو-قره‌باغ تحت‌کنترل آذربایجان آغاز می‌کنند. درهمین‌حال، دیپلمات‌های آمریکایی و فرانسوی وابسته به گروه مینسک به‌دنبال احیای روند دیپلماتیک نابودشده در نتیجه حمله ناگهانی نیروهای آذربایجانی با پشتیبانی ترکیه به آرتساخ، هستند و این‌درحالی‌ست‌که ارمنی‌ها در ناگورنو- قره‌باغ اعلام خودمختاری کرده‌اند. شاید به‌نظر برسد جنگ به پایان رسیده؛ اما دیپلمات‌های غربی باید محتاط باشند: مسائل پیرامون کریدور لاچین (مسیر زمینی اتصال ارمنستان به مناطق تحت‌کنترل جمهوری آذربایجان) به‌طورکامل حل نشده و این‌مسیر به‌رغم حضور صلح‌بانان روسی، همچنان به‌دلیل تیراندازی‌های پراکنده، برای غیرنظامی‌ها خطرناک است. لاچین شاید یک عامل تحریک‌کننده باشد؛ اما مشکل اصلی نیست. آتش‌بس ١٠ نوامبر سندی بود که باعجله نوشته شد. بندی که می‌تواند بذر جنگ جدید را بکارد، آخرین بند است: «جمهوری ارمنستان با هدف سازمان‌دهی جابجایی بلامانع شهروندان، خودروها و محموله‌های باری، امنیت راه‌های ارتباطی بین مناطق واقع در غرب جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را تضمین خواهد کرد». دررابطه‌با این بند، دو مشکل وجود دارد: اولی، استفاده از «راه‌های ارتباطی» برای پیوند دو بخش جمهوری آذربایجان است که خاک ارمنستان بین آن‌ها قرار گرفته؛ این‌مسئله این نشان می‌دهد که بیش از یک جاده یا راه‌آهن در‌این‌محدوده وجود دارد و می‌تواند یک عامل مخرب دیپلماتیک باشد که در هرگونه به صلح پایدار پس از آتش‌بس کنونی ایجاد تردید می‌کند. دومی، ترافیک کامیون‌های ترکیه است که از مسیر جدید برای تحکیم نفوذ ترکیه در جمهوری آذربایجان و گسترش روابط اقتصادی و فرهنگی ترکیه با آسیای میانه استفاده خواهند کرد. اگر ترافیک معمولاً جریان یابد، مشکلی پیش نخواهد آمد؛ اما اگر برای‌نمونه، یک تیرانداز یک راننده کامیون ترکیه را بکشد، رجب طیب اردوغان؛ رئیس‌جمهوری ترکیه، ارمنستان را مقصر خواهد دانست و درخواست ایجاد یک منطقه حائل برای اطمینان از عبور ایمن از این‌مسیرها را مطرح خواهد کرد. چنین سناریویی چندان دورازذهن نیست؛ زیرا ترکیه پیش‌تر هم از چنین اتفاقاتی مطابق منافع خود استفاده کرده است. اردوغان سابقه تغییر شکل تقاضاها برای تشکیل مناطق حائل «مبارزه با تروریسم» را به منافع سرزمینی دارد و این‌مسئله می‌تواند او را به استفاده مجدد از همین رویکرد ترغیب کند. نیروهای ترکیه در شمال‌شرقی سوریه مستقر شده‌اند و در آنجا شناسنامه ترکی صادر می‌کنند، روش آموزشی ترکی را تحمیل می‌کنند و دفاتر پستی ترکیه را می‌سازند؛ و درست همان‌طوری‌که تعصب در گرایش‌های قومی در برابر کردها به انگیزه اردوغان برای انتقال نیرو به شمال سوریه تبدیل شد، بی‌اعتنایی او به ارمنی‌ها و مسیحیت نیز می‌توانند به رویکرد کنونی در منطقه قفقاز شکل دهند. درحقیقت، تاریخی که اردوغان برای حمله هماهنگ ترکیه و آذربایجان به ناگورنو-قره‌باغ انتخاب کرد؛ یعنی نزدیک‌ترین یک‌شنبه به صدمین سالگرد حمله ١٩٢٠ ترکیه به ارمنستان، تصادفی نبود. هیچ دولتی در ارمنستان، نه نیکول پاشینیان؛ نخست‌وزیر فعلی این کشور و نه هیچ شخصیت دیگری از جناح مخالف او که ممکن است در آینده روی کار بیاید، قادر به پذیرفتن اولتیماتوم ترکیه برای واگذاری کنترل مناطق وسیعی از خاک ارمنستان نخواهد بود. درحقیقت، هرگونه تقاضا برای ایجاد منطقه حائل، ارمنستان را تقسیم می‌کند و این‌گونه، نیروهای نظامی این کشور نمی‌توانند ازنظر تجهیزات و نیروی انسانی با ترکیه رقابت کنند. تنها کارت غیرقابل‌پیش‌بینی در چنین سناریویی روسیه است؛ اما حوادث ماه گذشته نشان دادند که اعتماد بیش‌ازحد اردوغان به خودش بر ترس او از بازدارندگی روسیه غلبه می‌کند. به عبارت ساده، وقتی دیگر کشورها مشغول بازی شطرنج هستند، ایالات متحده چکرز بازی می‌کند. زمان آن فرا رسیده که واشینگتن، پاریس و دیگر پایتخت‌ها در جامعه بین‌المللی به چندین گام جلوتر بیندیشند و جنگ بعدی در قفقاز را پیش‌بینی کنند تا بتوانند مانع از وقوع آن شوند. شاید ساده‌ترین راه‌حل ممنوعیت عبورومرور کامیون‌ها و رانندگان ترک در مسیرهای مربوطه باشد. دیپلمات‌ها شاید برای سکوت ارزش قائل باشند؛ اما بسیاری از شواهد قبلی و شواهد فعلی نشان داده‌اند که سکوت بنیان صلح نیست و بیشتر، آرامش قبل از یک طوفان بزرگ‌تر است.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه