حضور در انتخابات؛ بهترین راه برای اصلاح امور

دراین‌روزها که بحث انتخابات، به فضای غالب گفتمان رسانه‌ای ایران تبدیل شده، صحبت از راه‌های اصلاح امور از میان گزینه‌های متعدد، موضوعی‌ست نیازمندِ بررسی دقیق در کشور و واکاوی پیامدهای هرکدام از این گزینه‌ها. به‌گزارش ایرنا؛ این‌روزها با استقبال روزافزون کاربران ایرانی از «کلاب‌هاوس»، جلسه‌های متعددی؛ به‌ویژه درزمینه انتخابات و مباحث مربوط به آن تشکیل می‌شود؛ چندی‌پیش، اسحاق جهانگیری (معاون‌اول رئیس‌جمهوری) نیز در یکی از اتاق‌های این‌شبکه اجتماعی حاضر شد و در فضایی شفاف، به پرسش‌های مخاطبان پاسخ داد. او به موارد متعدد از تصمیم‌های کابینه، شرایط معاون‌اولی خود، موضوع ارز ۴۲۰۰‌تومانی، برجام و ... اشاره کرد؛ اما شاید بتوان مهم‌ترین اظهارنظر او را در‌این‌جمله یافت که «راهی جز صندوق رأی برای اصلاح امور نداریم». درشرایطی‌که کشور هم‌زمان در دو جبهه کرونا و تحریم درگیر است؛ و مشکلات اقتصادی بسیار دارد، گاه عده‌ای از مخالفان، از روش‌های دیگر تغییر سخن می‌گویند و تلاش در همراهی مردم با خود دارند. دراین‌نوشتار، برخی از راه‌های تغییر و اصلاح امور را درمقایسه‌با گزینه صندوق رأی مرور می‌کنیم:
اعتراض‌های خشن و شورش‌های کور، احتمالاً یکی از در‌دسترس‌ترین روش‌ها برای تغییر امور جامعه و تحقق مطالبات معترضان است؛ تجربه بشری نشان داده است که اگرچه ممکن است با خشونت‌ورزی و استفاده از برخوردهای سخت، به بخشی از خواسته‌ها رسید؛ اما به‌کارگیری خشم و خشونت، همواره همراه است با حجم زیادی از ویرانی و خسارات که در کنار انبوهی از نفرت و کینه، خودنمایی خواهد کرد. همه این‌گونه درگیری‌ها، دو طرف ماجرا دارند و بازنده و برنده تا مدت‌ها از پیامدهای مهیب آن در امان نخواهند بود و این خود بسترساز رواج چرخه معیوب نفرت و انتقام و حذف خواهد شد؛ ازاین‌روست‌که جوامع مترقی، مدت‌هاست از روش‌های سخت و پرآشوب گذر کرده و زیان‌های آن‌را بسیاربیشتر از منافعش برآورد می‌کنند.
هنوز از یادمان نرفته است که در دوران سیاه حاکمیت دونالد ترامپ در آمریکا، برخی ورشکسته‌های سیاسی، بر طبل جنگ و خونریزی کوبیده و دائماً خواستار دخالت نظامی آمریکا در ایران بودند؛ درحالی‌که حداقل در دودهه‌اخیر دو تجربه از دخالت خارجی در کشورهای غرب و شرق ما خودنمایی می‌کند؛ دودهه حضور اشغالگرانه آمریکا و برخی غربی‌ها در افغانستان و عراق، به‌تنهایی گویای پیامدهای هولناک دخالت خارجی‌ها؛ حتی به‌بهانه سوغات دموکراسی‌ست. بعید است هیچ ایرانی ناراضی از شرایط داخلی حاضر باشد حتی برای چندروزی هم که شده در این‌ دو کشور زندگی؛ و رهاورد حضور سراسر تخریب و خسارت آمریکایی‌ها را تجربه کند. آنان که در خوش‌بینانه‌ترین حالت، از سر دلسوزی و ساده‌لوحی، گزینه دخالت خارجی را برای اصلاح امور کشور پیشنهاد می‌کنند، فقط کافی‌ست نگاهی داشته باشند به اخبار جاری دو همسایه غربی و شرقی ایران و اوضاع آنجا را با دیگر جوامع مقایسه کنند. برخی تحلیلگران حضور کم‌سابقه ایرانی‌ها در تشییع‌جنازه شهید سلیمانی را، پیام روشنی به آمریکای ترامپ تعبیر کردند که مردم ایران با وجود همه اختلاف‌های داخلی، مقابل هرگونه دست‌اندازی خارجی و دخالت غیر، واکنشی سخت نشان خواهند داد. به‌این‌ترتیب، هر فشار و شیطنت خارجی در امور داخلی ایران، محکوم‌به‌شکست است و ازاین‌رو، مدت‌هاست از گزینه‌های روی میز غرب، خارج شده است.
در مقابل روش‌های فعال تغییر و اصلاح جامعه، برخی‌ها به گزینه بی‌عملی و انفعال روی می‌آورند و در حالت قهر با سیاست و اجتماع بسر می‌برند؛ دراین‌حالت، نه‌تنها تأثیر معناداری بر تحولات ندارند؛ بلکه با سکوت خود، سبب تجمیع و تلنبارشدن معضلات شده و ممکن است حجم مشکلات را به سطحی خطرناک و غیرقابل‌حل برساند؛ همچنین آن‌هایی را که آگاهانه گزینه اصلاح امور و مشارکت فعال در تغییر سرنوشت خود را برگزیده‌اند، ناامید و مستأصل می‌کند. تجربه دوران معاصر ما (حداقل از زمان انقلاب مشروطه تاکنون) به‌خوبی نشان داده است که کناره‌گیری و دوری‌گزیدن، راه‌حل مناسبی برای بهبود امور نیست و فقط سبب ادامه شرایط دشوار و پیچیدگی امور می‌شود.
در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، از اعتراض‌های مدنی خشونت‌پرهیز، به‌عنوان یکی از راه‌های مؤثر در انتقال خواسته‌های جامعه به دولت (حکومت) استفاده می‌شود. در ایران ما نیز قانون اساسی و مقام‌های عالی‌رتبه نظام، حق طبیعی مردم در بیان اعتراضی و تجمع‌های قانونی را به‌رسمیت شناخته‌اند؛ نگاهی به برخی اعتراض‌های پراکنده کنونی؛ از بازنشستگان تا کارگران و معلمان و حتی دانش‌آموزان معترض به امتحان حضوری، نشان داده این‌روش در کشور ما کم‌وبیش آزموده می‌شود. بااین‌حال، در کنار شماری ضعف‌های قانونی و مدون، شاید بتوان مهم‌ترین مانع برای انتخاب روش‌های مدنی اعتراض را در نبود تحزب و فرهنگ آن دانست. به‌دلایل تاریخی، ساختاری و فرهنگی، همچنان نظام‌های حزبی و تشکیلات صنفی، آن‌گونه که باید، در کشور ما شکل نگرفته و خلأ بزرگی دراین‌حوزه احساس می‌شود. نبود احزاب و تشکل‌های سیاسی، اجتماعی، صنفی، عقیدتی و تخصصی باعث شده که هم از انتخابات حزبی محروم باشیم و هم در سازمان‌دهی و نظم‌بخشی به اعتراض‌ها، ضعیف عمل کنیم. به‌نظر می‌رسد تازمانی‌که از تشکل‌سازی و سازمان‌دهی قانونی در جامعه خبری نباشد، نمی‌توان امید چندانی به اصلاح امور از راه‌های مدنی اعتراض و راهپیمایی غیر‌خشونت‌آمیز داشت.
با‌این‌تفاصیل، گزینه «صندوق رأی» و استفاده از «حق» انتخاب‌کردن و انتخاب‌شدن، یکی از بهترین روش‌ها برای بهبود اوضاع و اصلاح رویه‌های مشکل‌آفرین کشور است؛ گزینه «رأی‌دادن» نه‌تنها هیچ خسارتی ندارد (مانند آنچه در روش‌های خشن و تند برشمردیم)؛ بلکه با صدایی بلند، نظر قاطبه مردم را برای انبوه مطالبات پژواک می‌دهد. تنها کافی‌ست مقایسه‌ای داشته باشیم و اوضاع عمومی کشور را پیش و بعد از حضور یک رئیس‌جمهوری جدید بسنجیم؛ در آخرین‌مورد، اوضاع اقتصادی و سیاسی جامعه پیش و بعد از سال ۹۲، گویای بسیاری ناگفته‌هاست. البته روشن است که گزینه صندوق رأی، برای اقبال مردم، نیازمند حدی از مشارکت‌، رقابت‌پذیری، لوازم و پیش‌نیازهای آن‌است‌که مهم‌ترین آن، احترام به سلایق متنوع جامعه است.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه