تفاوتهای روانشناس، روانپزشک، روانکاو
احتمالاً شما هم مانند بسیاری از افراد، همۀ متخصصان بهداشت روان را مشابه هم میدانید. شاید هم برعکس، درباره تفاوت آنها باهم چیزهایی شنیدهاید؛ اما نمیدانید برای مشکلی که دارید دقیقا باید به کدامیک از آنها مراجعه کنید. در این مطلب با زبانی ساده فرق روانشناس با روانپزشک یا روانکاو و رواندرمانگر را توضیح میدهیم تا یک بار برای همیشه در ذهنتان بنشیند.
رواندرمانگر؛ اصطلاحی کلی
واژه «رواندرمانگر» اصطلاح فراگیری برای تمام متخصصان بهداشت روان است که در زمینه درمان مشکلات هیجانی (Emotional)، استرس، مشکلات رابطه یا عادات ناسالم افراد آموزش دیدهاند؛ بنابراین رواندرمانگر با توجه به تخصصی که دارد میتواند یکی از نقشهای روانشناس، روانپزشک، روانکاو یا حتی مددکار اجتماعی را بپذیرد. رواندرمانگران با افراد، زوجها، گروهها یا خانواده سروکار دارند و دورههای تخصصی را در زمینه رواندرمانی گذراندهاند. رواندرمانگر چطور به ما کمک میکند؟ رواندرمانگر با توجه به نوع تخصصش، ممکن است برخی از کارهای زیر یا همۀ آنها را انجام دهد: تغییر رفتار مراجعهکننده: بر اثر تغییر رفتار، عملکرد فرد هم بهتر میشود و با رضایتخاطر بیشتری زندگی میکند؛ بهبود کارایی شخصی او: یکی از هدفهای رواندرمانی بهبود کارایی فرد است. بدان معنا که بتواند به امور مختلف زندگی تعهد عمل داشته باشد و در وقت و انرژیاش صرفهجویی کند؛ کمک به حل مشکل: از آنجا که خود مراجعان نمیتوانند بهتنهایی مشکلات رفتاری خودشان را حل کنند، رواندرمانگران میتوانند از فنون مختلف تغییر رفتار به حل مشکل آنها کمک کنند؛ تأمین سلامت مثبت روانی: برای اینکه فرد بتواند با دیگران و محیط سازگاری ایجاد کند و یاد بگیرد چطور مسئولیت بپذیرد و مستقل عمل کند؛ کمک به مراجع برای تصمیمگیری و پیشبینی راهحل: با این کار مراجع یاد میگیرد چطور مشکل را شناسایی و راهحلهایی را پیشبینی کند؛ کمک به مراجع ناامید برای دستیافتن به معنای زندگی؛ کمک به ایجاد روابط متقابل و انسانی با دیگران برای افرادی که نمیتوانند ابراز وجود کنند.
گفتیم رواندرمانگران با توجه به تحصیلاتشان میتوانند تخصصهای مختلفی داشته باشند؛ برای نمونه، رواندرمانگری که پزشک است، ابتدا در روانپزشکی تحصیل کرده و سپس سه یا چهار سال آموزش تخصصی رواندرمانی میبیند. این افراد بیمارانی را که بیماریهای وابسته به روانپزشکی دارند با روشهای رواندرمانی درمان میکنند. به همین ترتیب میتواند روانشناس یا روانکاو باشد که در ادامه درباره تحصیلات آنها هم صحبت خواهیم کرد. بهطور کلی به همۀ متخصصان بهداشت روان رواندرمانگر میگوییم. رواندرمانگر میتواند با توجه به تخصصی که دارد روانپزشک باشد و دارو تجویز کند یا با رواندرمانی به درمانجو کمک کند.
روانپزشک؛ درمان بیماریهای روانی با دارو
روانپزشک در واقع پزشکیست که با افراد مبتلا به بیماریهای روانی سروکار دارد. تخصص او در پیشگیری، تشخیص و درمان این بیماریهاست. روانپزشکها پزشک محسوب میشوند، به همین دلیل میتوانند دارو تجویز کنند. در نتیجه، افراد دارای مشکلات بالینی مانند اسکیزوفرنی و افسردگی شیدایی (اختلال دوقطبی) باید به روانپزشک مراجعه کنند، زیرا درمان این بیماری ها حتما به دارو نیاز دارد. بهعنوان نمونهای دیگر، اگر کسی بهدلیل سکته قلبی افسردگی گرفته باشد، میتواند به روانپزشک مراجعه کند، زیرا روانپزشک هم از سکته و هم از افسردگی درک درستی دارد. روانپزشک مدرک پزشکی دارد و برخلاف رواندرمانگرانِ دیگر از جمله روانشناس و روانکاو، میتواند داروهای مربوط به بیماریهای روانی را تجویز کند. روانپزشک برای گذراندن دوره آموزش روانپزشکی، باید چهارسال در رشته پزشکی تحصیل کند و سپس، یکسال دوره کارآموزی (انترنی) و بعد از آن، حداقل سهسال آموزش تخصصی را بهعنوان رزیدنت روانپزشکی بگذراند. روانپزشک آموزش دیده است تا مشکلات بهداشت روان را از سایر بیماریهای زمینهای که ممکن است همزمان با علائم روانپزشکی ظاهر شوند از هم تفکیک کند. همچنین باید اثرات بیماری روانی بر سایر بیماریهای جسمی مانند بیماری های قلبی، فشار خون بالا و اثر داروها بر بدن مانند وزن، قند خون، فشار خون، خواب، عملکرد کلیه یا کبد را پایش و کنترل کند. بسیاری از اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، ADHD (بیشفعالی) و اختلال دوقطبی تا حد زیادی با داروها قابلدرماناند؛ یعنی تمرکز درمان بیشتر روی کنترل با داروست. گاهی برای درمان یک بیماری روانی، دارو بهتنهایی کافی است؛ اما در مواقعی دیگر به ترکیبی از دارو و رواندرمانی یا مشاوره نیاز است. در این صورت ممکن است روانپزشک خودش رواندرمانی را هم برایتان انجام دهد یا شما را به مشاور یا متخصصان دیگری در زمینه بهداشت روان ارجاع دهد. روانپزشکان طیف گستردهای از مباحث مربوط به بهداشت روان، اعتیاد، سوءمصرف مواد و نظایر آنها را پوشش میدهند و به افرادی که مشکلات آنی مانند حملات پانیک (اختلال هراس)، افکار خودکشی یا احساس غم و اضطراب طولانیمدت سراغشان میآید کمک میکنند.
روانشناس؛ رفتاردرمانی، گفتاردرمانی
روانشناس کسیست که بهطور تخصصی در رشته روانشناسی تحصیل کرده باشد. فرق روانشناس با روانپزشک این است که روانشناسان برخلاف روانپزشکان پزشک نیستند و بنابراین، صلاحیت تجویز دارو یا نوشتن نسخه و انجام اقدامات پزشکی را ندارند. به همین دلیل بیشترِ روانشناسان اغلب با روانپزشک یا پزشک دیگری که میتواند درمان پزشکیِ بیماریهای روانی را انجام دهد همکاری میکنند. روانشناس بیشتر با مسائل هیجانی سروکار دارد تا با مشکلات بالینی. نکتهای مهم را فراموش نکنید: افرادی که نزد روانشناس میروند «درمانجو» و افرادی که نزد روانپزشک میروند «بیمار» هستند. در دوران کارشناسی، شیوههای ارزیابی و درمان اختلالات هیجانی را به دانشجویان آموزش میدهند. پس از اتمام این دوره، روانشناسان بالینی دوره انترنی یا کارآموزی را به پایان میرسانند که دو تا سه سال طول میکشد و سپس، آموزشهای بیشتری را در روشهای درمان، نظریه روانشناسی و رفتاردرمانی میبینند. دهد که شامل مسائل مربوط به سلامت روان، اختلالات رشد و استرس در روابط با دیگران میشود. روانشناس با انجام تست، ارزیابی و تحقیق میتواند دلایل برخی مشکلات را مشخص کند؛ برای نمونه، اگر کودک شما مشکل یادگیری یا اختلال رشد دارد، روانشناس با این تستها میتواند دلایل آنها را روشن کند. روانشناس پزشک نیست و دارو تجویز نمیکند. روشهای درمانیای که روانشناس از آنها استفاده میکند بیشتر روی گفتاردرمانی، انجام آزمونهای روانشناسی و ارزیابی آنها تمرکز دارد. مدیریت استرس، درمان اعتمادبهنفس ضعیف و اختلالات رشد در کودکان از جمله مواردیاند که میتوانید برای درمان آنها به روانشناس مراجعه کنید.
روانکاو؛ ریشهیابی و درمان مشکلات روانی
روانکاوها رواندرمانگرانیاند که از نظریههای فروید و سایر نظریهپردازان علم روانکاوی پیروی میکنند. نظریه فروید میگوید دلیل بیماریهای روانی خاطرات دردناک کودکی در ضمیر ناخودآگاه ماست. روانکاوها هم مانند روانشناسان معمولا با مسائل هیجانی سروکار دارند و دارو تجویز نمیکنند. با این حال فرق روانشناس با روانکاو در نوع رویکرد آنها برای درمان بیماریهاست. روانشناس معمولا با ریشه مشکلات افراد کاری ندارد، اما روانکاو عمیقا مشکلات درمانجو را بررسی میکند. روانکاو باید بعد از دریافت مدرک روانشناسی که درباره آن صحبت کردیم، آموزشهای ویژه گستردهای را در روشهای درمانی عمیق برای ریشهیابی مشکلات افراد ادامه دهد و آموزشهای تخصصی را در این باره ببیند. دانشجویان روانکاوی خودشان هم باید تحت روانکاوی عمیق قرار بگیرند. برخی گمان میکنند روانکاوها فقط به حرفهای درمانجو گوش میدهند و یکسری توصیهها یا نظرات را ارائه میکنند، در حالی که اینطور نیست. این درمانگران، که گاهی به تحلیلگران رابطهای شناخته میشوند، بیشتر برای حل مشکلات حال حاضر افراد و با نحوه تأثیرپذیریِ آنها از تجارب گذشتهشان سروکار دارند. روانکاو بررسی میکند افراد چگونه با روشهایی که صرفا ترس و الگوهای فعلیشان را تقویت میکند و منحر به تعامل با دیگران شود. روانکاو بهدنبال راههای جدید برای دیدن خودِ درون فرد است. رابطه درمانی یکی از این روشهاست. روانکاو مانند روانشناس صلاحیت تجویز دارو را ندارد. روشهایی که روانکاو به کار میگیرد با سایر روشهای رواندرمانی مانند درمان شناختی ـ رفتاری متفاوت است. روانکاو بهجای آنکه فقط در فکر تسکین علائم باشد، بر ریشه مشکلات تأکید میکند.