کتاب‌خو‌انی در بلندترین شب سال

کتاب‌خوانی در فرهنگ و آئین ایرانیان، از گذشته‌های دور، یکی از زیباترین فرهنگ‌ها به‌شمار می‌آید و در شب یلدا که بلندترین شب سال نامیده می‌شود، همه اقوام دورهم جمع می‌شدند و شاهنامه می‌خواندند. فردوسی در «شاهنامه» سترگش نیز به آئین‌های ایران‌زمین وابستگی بسیار داشته و در پاسداشت این جشن‌ها و آئین‌ها می‌کوشید. امروزه نیز در زندگی‌هایی که مشغله‌های بسیاری دارد، کمتر پیش می‌آید اعضای خانواده دورهم جمع شوند و ساعاتی را باهم بگذرانند؛ پس باید شب یلدا را فرصتی مهم دانست و از «بودن کنار هم» لذت برد. دراین‌شب، افزون‌بر آئینی که به‌جا‌آوردن آن‌ها میان ایرانیان از آداب‌ورسوم دیرینه است؛ می‌توان به شاهنامه‌خوانی، شعرخوانی و حافظ‌خوانی پرداخت و کتاب و کتاب‌خوانی را میان اعضای خانواده رواج داد و بلندترین شب سال را فقط به خوردن آجیل و شیرینی یا انار و هندوانه نگذراند؛ بلکه فاصله یک‌دقیقه‌ای آخرین‌شب پائیز با نخستین‌روز زمستان را با خواندن چند صفحه کتاب سپری کرد.

ابوریحان بیرونی؛ دانشمند قرن 4 هجری شمسی در «آثارالباقیه» درباره شب یلدا نوشته است: «و نام این‌روز، میلاد اکبر است و مقصود از آن، انقلاب شَتوی (زمستانی)‌ست. گویند دراین‌روز، نور از حد نقصان به حد زیادت خارج می‌شود و آدمیان به نَشو و نما آغاز می‌کنند و پری‌ها (دیوها) به ذَبول و فنا رو‌می‌آورند. این جشن را؛ یعنی روز اول دی‌ماه را، نود‌روز نیز می‌گویند؛ چون میان آن تا نوروز درست 90روز فاصله است. دی‌ماه و آن‌را خور‌ماه نیز می‌گویند. اولین‌روز آن خرم‌روز (خُره‌روز) است و این‌روز و این‌ماه هر‌دو به‌نام خدای بزرگ است».
محمدحسین خلف تبریزی؛ مؤلف واژه‌نامه «برهان قاطع» است. این واژه‌نامه در سال ۱۰۳۰ هجری شمسی نوشته شده و یلدا را این‌طور معنی کرده است: «یلدا، شب اول زمستان و شب آخر پائیز است که اول جَدی و آخر قوس باشد؛ و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال؛ و درآن‌شب یا نزدیک به آن‌شب، آفتاب به برج جدی تحویل می‌کند؛ و گویند آن‌شب به‌غایت شوم و نامبارک است؛ و بعضی گفته‌اند شب یلدا یازدهم جدی‌ست».
علی بلوکباشی، از پژوهشگران و مردم‌شناسان نامداری‌ست که در کتابی مجزا تحت‌عنوان «شب یلدا» به این‌شب پرداخته و تلاش کرده تا ارتباط شب یلدا با مهر، میتراییسم و مسیحیت را بیان کند. وی می‌گوید: «اگر از کلمه یلدا آغاز کنیم، این کلمه در زبان عبری به‌معنای دختر آمده. درعین‌حال، واژه للدت که یلدا نیز از آن برگرفته شده، معنای تولد و زایش می‌دهد؛ پس معلوم است که این جشن، از ایران به بین‌النهرین رفته و فاصله‌ای نیز با تولد حضرت مسیح‌(ع) ندارد و این ارتباطات کاملاً محسوس است. وی معتقد است ‌که از راه منابع مکتوب از چگونگی آئین‌های جشن زمستانی، یلدا در میان مردم تا پیش از سده‌ سوم و چهارم هجری، خبر و آگاهی چندانی به ما نرسیده است. تاریخ پیدایی جشن زمستانی از پدیداری آئین مهر هم ظاهراً پیش‌تر می‌رود. می‌توان پیشینه این جشن را با تاریخ آئین گرامیداشت زادروز خورشید در اولین‌روز آغاز انقلاب زمستانی و بعدها هنگام خُرم‌روز، روز آغاز ماه دی منسوب به خورشید، میان ایرانیان برزگر و دهقانان هم‌زمان دانست. از چگونگی آئین‌های جشن زمستانی یلدا در میان مردم تا پیش از سده‌های سوم و چهارم هجری، ‌جز شرحی کوتاه از جشن زمستانی آذرجشن که طبق گفته زادویه در آغاز فصل زمستان؛ در اول شهریورماه برپا می‌داشتند، خبر و آگاهی چندانی از راه منابع مکتوب به ما نرسیده است. کم‌پرداختن نویسندگان به جشن یلدا و آئین‌های مربوط‌به‌آن و خاموشی‌گزینی منابع تاریخی درباره آن، دقیقاً برای ما روشن نیست. شاید به‌سبب نداشتن شواهد و اسناد کافی و روستایی‌بودن این جشن زمستانی و تعلق آن به توده مردم شبان و برزگر یا بی‌علاقگی دستگاه‌های حکومتی و درباری آن‌دوران و بی‌تفاوتی اصحاب قلم وابسته به حکومت‌ها به این جشن بوده باشد».
زنده‌یاد محمود روح‌الامینی در کتاب «آئین‌ها و جشن‌های کهن در ایران امروز»، از حضور و ادامه حیات آئین‌های کهن ایرانی در جامعه کنونی ایرانی سخن رانده و نگاهی مردم‌شناسانه به این دو عنصر فرهنگ‌عامه و تداوم و احیای آن‌ها در دوران معاصر دارد. جشن نوروز، شب یلدا، گاهنبارها، جشن سده آئین‌های سالانه مسیحیان در قره‌کلیسا، قالی‌شویان مشهد اردهال و پیوند میان جشن‌ها با باورهای دینی، از موضوعاتی هستند که دراین‌کتاب مفصلاً به آن‌ها پرداخته شده است. وی می‌گوید: «آئین‌ها و جشن‌ها در زمره مهم‌ترین عناصر فرهنگ‌عامه‌اند و یکی از زمینه‌های جذاب پژوهش‌های مردم‌شناسی و فرهنگ و آداب‌ورسوم به‌شمار می‌روند. امروزه بسیاری از مردم‌شناسان و پژوهشگران حوزه فرهنگ برای شناخت هرچه‌بیشتر اقوام و فرهنگ ایرانی، به بررسی آداب و آئین کهن و ریشه‌دار به‌جا‌‌مانده از مردم سرزمینمان می‌پردازند؛ چراکه آگاهی‌های ارزنده و داده‌های فراوانی را دراختیارشان قرار می‌دهد. در سرزمین کهن و رنگارنگ ایران که اقوام و اقالیم گوناگون دارد، کمتر جشنی را می‌توان یافت که در دو نقطه کاملاً یکسان برگزار شود؛ اما معمولاً هدف جامعه‌شناسان و فرهنگ‌شناسان علاوه‌بر مطالعه تفاوت‌ها و جزئیات آئین‌ها در هر منطقه، هر شهر و هر سرزمین، یافتن نقاط اشتراک در راه و روش‌ها و ریشه‌ها و معناهایی‌ست که آئین‌ها دارند؛ اشتراکاتی مانند زیاده‌روی در فراهم‌کردن خوراک، در خوردن، در آشامیدن، در خندیدن، در دست‌زدن و پای‌کوبی و با شور و هیجان گروهی، کم‌وزیاد و دگرگون‌شدن عادت‌ها و حرمت‌های خوردنی و آشامیدنی؛ در روزهای جشن، به‌بازی‌گرفتن و مسخره‌کردن قدرت و حکومت، با وارونه‌جلوه‌دادن روابط اجتماعی و سیاسی و تظاهر به سرکشی و نافرمانی».
حمید سفیدگر شهانقی در کتاب «جشن شب یلدا در ایران» به بررسی آئین‌ها و مراسم مختلف شب یلدا یا «شب چله» بین اقوام مختلف ایرانی پرداخته است. وی می‌گوید: «شب یلدا یا شب چله، آخرین‌شب آذرماه و درازترین شب سال است؛ شبی که صبح فردایش، آغاز زمستان است. زمستانی که سرما و تاریکی و ظلمت آن ماه‌ها بر دل‌وجان و خان‌و‌مان انسان ایرانی چیره خواهد شد و برای دفع این مجمع‌الاشرار، راهی جز برگزاری جشنی همگانی و طولانی نبود و اقوام مختلف ساکن در فلات ایران نیز همین‌کار را می‌کردند و به جشن و شب‌نشینی می‌پرداختند. شب یلدا در نیم‌کره شمالی مصادف با انقلاب زمستانی‌ست و ازاین‌رو، بعد از شب یلدا، طول روزها بیشتر و طول شب‌ها کوتاه‌تر می‌شود. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا، با دمیدن خورشید، روزها بلندتر شده و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پائیز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن، جشن بزرگی بر‌پا می‌کردند. بررسی جشن‌های اقوام و ملل دیگر نشان می‌دهد جشن شب چله، با اسامی مختلف در مناطق دیگری از جهان نیز رایج بوده است. به‌اعتقاد برخی مورخان؛ بیشتر آداب‌ورسوم دین مسیحیت، از میتراییسم گرفته شده است؛ مانند شباهت تولد مسیح در یک آغل با تولد میترا در غار و شباهت کلاه بابانوئل با کلاه موبدان آئین مهر. بررسی‌ها همچنین نشان می‌دهد درحدود ۴۰۰۰‌سال‌پیش در مصر باستان، جشن زایش خورشید، مصادف با شب یلدا، برگزار می‌شد. مصریان دراین‌هنگام از سال به‌مدت ۱۲‌روز، به‌نشانه ۱۲‌ماه سال خورشیدی، به جشن و پای‌کوبی می‌پرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی می‌داشتند».
بصیر کوشکی؛ از پژوهشگرانی‌ست که در «سنت‌های ماندگار: مهر، نوروز، یلدا و چهارشنبه‌سوری» به این جشن در تاریخ دیرینه ایران پرداخته. سرزمین ایران با تمدنی چندین‌هزارساله، مهد آئین‌ها، باورها و اندیشه‌های کهن است که بسیاری‌ازآن‌ها تابه‌امروز پایدار مانده است. مراسم آئینی مختلفی نظیرِ جشن نوروز، مهرگان، شب یلدا و چهارشنبه‌سوری، بخشی از فرهنگ دیرپای ایرانی‌ست که دراین‌کتاب به آن‌ها پرداخته شده است. مطالب کتاب، با بررسی جشن نوروز در اول بهار آغاز می‌شود. نویسنده در متون مختلف مانند شاهنامه فردوسی، روایت مذهبی و ... ردپای نوروز را دنبال کرده و به آداب‌ورسوم خاص برپایی این جشن درطول‌تاریخ می‌پردازد. وی نوروز را جشنی مردمی و فلسفه ایجاد و شکل‌گیری آن‌را سالگرد آفرینش انسان به‌دست اهورامزدا (خدای ایرانیان باستان) می‌داند؛ گویی نوروز، نخستین‌روز آفرینش است. دومین فصل کتاب، به مراسم جشن شب یلدا اختصاص دارد. مراسم شب یلدا که طولانی‌ترین شب سال در تقویم ایرانیان باستان است، با زایش مهر (خورشید) درارتباط است. نویسنده ضمن معرفی ایزد مهر (میثره/‌میترا) در ایران باستان و گسترش آئین پرستش آن تا اروپا، به‌مفهوم نور و روشنایی به‌عنوان نمادی از خرد در باور ایرانیان باستان پرداخته و نهایتاً به مراسم مخصوص این جشن در ایران و به‌ویژه در ناحیه لرستان اشاره کرده که به‌اعتقاد وی؛ شب یلدا، شب اتحاد و همبستگی ایرانیان و هنگام پیروزی عشق و نور بر تاریکی و پلیدی‌ست.
«جشن یلدا» اثر جمشید صداقت‌کیش نیز از دیگر کتبی‌ست که به بررسی این جشن میان ایرانیان پرداخته است. نویسنده جهت تبیین فلسفه پیدایش جشن شب یلدا، اول، جشن‌هایی را که روزگاران دور در ماه دی برگزار می‌شده، معرفی و سپس ضمن شرح واژه یلدا در ادبیات فارسی، گستره این جشن را در ایران‌زمین و در قلمرو فرهنگ و تمدن ایران موردمطالعه قرار داده. دراین‌‌راه، آداب‌ورسوم رایج در ایران و کشورهای همسایه مطرح و برخی از خوراکی‌های مورداستفاده درآن‌شب، معرفی و نحوه تهیه برخی‌ازآن‌ها بیان شده است. درپایان نیز به برخی از سرگرمی‌های آن‌شب اشاره و نمونه‌هایی از باورهای رایج درباره آن‌شب بازگو شده است. کتاب با تصاویری از جشن‌های یلدای ایرانیان مستند شده است.
مجتبی برزآبادی‌فراهانی نیز در کتاب «یلدا و شب چله از آغاز تا امروز»، به این جشن کهن از دیرباز تا به روزگار کنونی پرداخته؛ و پیشینه یلدا بااستنادبه مقالات و منابع مختلف در سه فصل تدوین شده. وی می‌نویسد: «یکی از شب‌هایی که از دیرباز مورداحترام مردم ایران‌زمین بوده و آن‌شب را جشن می‌گرفته‌اند و گاه تا بامداد به سرور و شادمانی می‌پرداختند، شب چله یا یلداست. دراین‌شب که از سپیده‌دم تاریخ تا امروز برای ما به‌یادگار مانده، ازنظر ایرانیان نحس بود (جهان‌فروری) علاوه‌براینکه مردم ایران در سرمای زمستان از دیدار خورشید محروم بودند، طبق عقاید مذهبی؛ می‌پنداشتند که این‌شب، طولانی‌ترین حمله اهریمن را دربردارد و چون فردای آن‌شب، روشنایی غالب می‌شد و روز طولانی‌تر می‌گشت، مردم برای دفع نحوست آن‌شب و بازآمدن خورشید در فردای آن‌شب به شادی می‌نشستند و گردهم به دور آتش جمع می‌شدند و درانتظار برآمدن خورشید و درواقع زایش دوباره آن بودند که نحوست شب دراز را با تولد خود از میان می‌برد. اولین کسی‌که دراین‌باره سخن گفته است، ابوریحان بیرونی‌ست که ‌آن‌را میلاد اکبر نامید. بعدها این‌شب و روز، با میلاد حضرت عیسی مسیح‌(ع) در هم آمیخت و با مسیحیان سریانی، به ایران بازگشت و یلدا نامیده شد»./ ایبنا

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه