تهدید سیل و سونامی برای نیمی از جمعیت جهان تا سال ۲۰۳۰
هرساله در تاریخ ۵ نوامبر «روز جهانی آگاهی از سونامی» گرامی داشته میشود. درواقع، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در دسامبر سال ۲۰۱۵، پنجم نوامبر را بهعنوان «روز جهانی آگاهی از سونامی» تعیین کرد. اینروز بهپیشنهاد ژاپن و بهمنظور دعوت از جوامع و نهادهای بینالمللی برای افزایش آگاهی نسبت به سونامی و بهاشتراکگذاری رویکردهای نوآورانه برای کاهش خطرات ناشی از وقوع این بلای طبیعی تعیین شد. بهگزارش سایت اطلاعرسانی یونسکو (UNESCO)؛ کمیسیون بیندولتی اقیانوسشناسی یونسکو (IOC-UNESCO) درتلاش است تا آسیبپذیری مناطق ساحلی را در برابر وقوع سونامی در چهار حوزه اقیانوسی کاهش دهد. طبق تخمینها؛ تا سال ۲۰۳۰، حدود ۵۰درصد از جمعیت جهان درمعرضخطر سیلاب قرار خواهند گرفت. همچنین در ۱۰۰سالگذشته وقوع ۵۸ سونامی، باعث جانباختن بیش از ۲۶۰هزارنفر شده است. شدیدترین سونامی در سال ۲۰۰۴ در اقیانوس هند رخ داده که طبق آمارهای رسمی؛ باعث جانباختن حدود ۲۲۷هزارنفر در ۱۴ کشور جهان شده است. کمیسیون بیندولتی اقیانوسشناسی یونسکو طی سالهای گذشته مجموعهای از فیلمهای آموزشی را بهمنظور افزایش آگاهی درمورد سونامی میان بیش از ۷۰۰میلیوننفر از جمعیت جهان که در مناطق ساحلی کمارتفاع و جزایر کوچک زندگی میکنند، منتشر کرده است. بهگزارش سایت اطلاعرسانی برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد؛ گسترش همکاریهای جهانی بین جوامع درحالتوسعه کمک میکند ۱۰۰درصد جوامعِ درمعرضخطر سونامی تا سال ۲۰۳۰، برای مقابله با این بلای طبیعی آماده و مقاوم شوند.
فلات ایران با قرارگیری میان دو پهنه آبی گسترده؛ و بهعنوان نقطه تلاقی صفحه اوراسیا و عربستان، همواره درمعرضخطرات و بلایای طبیعی بیشمار بوده. زلزله بهعنوان یکی از اصلیترین چالشهای طبیعی گاهوبیگاه میهمان ناخوانده منازل ایرانیان میشود. ازسویی، وجود رودخانهها و شریانهای آبی مهم در کشور ما، پتانسیل مواجهه با سیلاب را نیز افزایش داده است. طبق بررسیهای سازمان ملل؛ اصلیترین بلایای طبیعی که برای کشور ایران ذکر شده، «خشکسالی، سیل و زلزله» هستند. «سیلاب»، پدیدهایست که رخدادن آن همواره در نقاطی که با محل گذر آب تداخل دارند، قابلانتظار است؛ اما سؤال اساسی اینجاست که چرا در سالهای اخیر، دفعات وقوع این پدیده بیشازقبل شده؟ تجاوز به حریم و خانه هرچیزی، پاسخ مالک را درپی خواهد داشت. تجاوز به خانه رود و تصاحب حریم آن نیز اشتباهیست که بهایش، بازپسگیری بیرحمانه حریم توسط سیل است؛ البته دستکاری زیستگاهها نیز باعث افزایش قدرت تخریب سیل میشود.
حسین رفیع؛ کارشناس حوزه آب میگوید: «وقتی سیلهای طبیعی باعث تخریب میشوند که در دشتهای سیلابی توسعه زمینهای کشاورزی، باغات و ساختوساز صورت گیرد. درواقع، تجاوز به حریم مناطقی که طبیعتاً سیلخیز هستند، باعث میشود سیل که عاملی طبیعیست، خساراتی به سازهها و فعالیتهای انسانی وارد کند». مسعود باقرزاده کریمی (رئیس حوضه آبریز دریاچه ارومیه و مدیرکل سابق دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست) نیز به نقش تالابها در کنترل سیلاب اشاره میکند و بااشارهبه حال ناخوش برخی تالابهای کشور؛ ازجمله تالاب انزلی میگوید: «آنچه میتواند در آینده تهدیدی جدی برای این تالاب و روستاهای اطراف باشد، ازدسترفتن قدرت کنترلکنندگی سیل است؛ سیلابهایی که ازطریق ۱۱ رودخانه سمت این تالاب حرکت میکند، در مخزنی اسفنجی ذخیره و بهتدریج وارد دریا میشود؛ اما حدود ۸۰درصد این مخزن بهدلیل انباشت رسوبات، پر شده است و ظرفیت نگهداری آب را ندارد». رضا سیاهمنصور (عضو هیئتعلمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور) نیز به تبعات ایجاد تغییرات در جنگلها اشاره میکند و میگوید: «وقتی دست به تغییر ماهیت زمینهای جنگلی میزنیم، آنها را برابر هجوم آب آسیبپذیر میکنیم. باتوجهبهاینکه عرصههای جنگلی و مرتعی کشور، اغلب در شیب قرار گرفته است، ازبینبردن پوشش گیاهی سبب میشود این اراضی در برابر سیل آسیبپذیر؛ و خاک اینمناطق با وقوع سیل، شسته شود».
اظهارات این کارشناسان نشان میدهد که ردپای انسان در تشدید اثرات مخرب سیل، پررنگتر ازقبل شده است. با گذشت سالها و ازبینرفتن موانع طبیعی که در خط مقدم مقابله با جریان سیل قرار داشتهاند، امروز انسان و محل زندگی او بیشازپیش درمعرضخطر سیل هستند. برخی سوءمدیریتها و ذهنیت انسانگرا که طبیعت و جهان اطراف را خدمتگزار انسان میپندارد، نهتنها در ابعاد ملی؛ بلکه در ابعاد جهانی نیز سبب تغییراتی شده که زمان لازم برای جبران آن، از عمر چند نسل بشر نیز تجاوز میکند. تغییرات اقلیمی نیز با سایر حوادث آبوهوایی مخرب مانند طوفانهای مکرر و شدیدتر، سیل، باران و طوفانهای زمستانی همراه است. هرچند تغییر در آبوهوا و گرمشدن زمین شاید بهعنوان بخشی از فرایندهای طبیعی و درپی نوسانات شدت نور خورشید، انحراف در مسیر حرکت زمین و فعالیتهای آتشفشانی ایجاد شود؛ اما اقلیم پس از انقلاب صنعتی و افزایش مصرف سوختهای فسیلی بهطرز فزایندهای تحتتأثیر فعالیتهای انسانی قرار گرفته است.
تا اینجا شاید پاسخ به سؤال اصلی ما، کمی سادهتر باشد. بهنظر میرسد که دربهترینحالت مواجهه با سیل، بهایی اندک برای ظلم ما در حق طبیعت باشد. مرحوم پرویز کردوانی (پدر علم کویرشناسی) گفته است: «قنات، شیر زمین را میدوشد؛ درحالیکه چاه، خون زمین را میمکد». امروز بهسختی میتوان منطقهای را نام برد که با مشکل آب سروکار نداشته باشد. اینشرایط سبب شده است که خشکسالی بهعنوان یکی از اصلیترین چالشهای محیط زیست ایران مطرح شود. چاههای غیرمجاز بیشماری که انگلوار خون زمین را میمکند و برخی تصمیمهای مدیریتی کنار مشکلات جهانشمول همچون تغییرات اقلیمی، باعث شدهاند که ایران بیشازهرزمان بحران آب را حس کند؛ بحرانی که همینجا خاتمه نمییابد و عوارض آن مانند تخلیه سفرههای آب زیرزمینی، ما را با واژهای جدید بهنام «فرونشست» آشنا میکند. ایران، بنا به موقعیت جغرافیایی، اقلیمی خشک و نیمهخشک دارد؛ اما حاکمیت خشکسالی طی سالهای اخیر نیز این سرزمین را تشنهتر از پیش کرده است. با کاهش بارندگیها بسیاری از شهرها و روستاهای کشور با تنش آبی مواجه شدهاند و طبق اعلام سازمان هواشناسی؛ اینوضعیت همچنان در بسیاری از شهرها و روستاها تداوم دارد؛ بنابراین حتی در نیمه دوم سال نیز نیازمند مدیریت مصرف آب هستیم. فرونشست زمین که از آن بهعنوان «زلزله خاموش» نیز یاد میشود، تقریباً تمام دشتهای کشور که آب شیرین زیرزمینی دارند را درمعرضخطر جدی قرار داده. نشست زمین بهعنوان یک پدیده بسیارخطرناک، ۲۹ استان کشور را درگیر کرده است و بهعنوان آخرین و غیرقابلبازگشتترین مرحله از فرآیند بیابانزایی شناخته میشود. این پدیده شامل فروریزش یا نشست روبهپائین سطح زمین بوده که بیشتر تحتتأثیر فعالیتهای انسانی و براثر برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی و کاهش این منابع آبی رخ میدهد. اعلام هشدار نسبت به فرونشست زمین در شهرها و استانهای مختلف درحالی روزبهروز بیشتر میشود که دشتهای جنوب استان تهران نیز چندسالیست براثر برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی، با این پدیده دستبهگریبان شده. طبق آمار؛ حدوداً هرسال بین ۲۵سانتیمتر در دشتهای تهران فرونشست صورت میگیرد و سطح آب در این دشتها نیز از ۴۵سانتیمتر تا ۱.۵متر درحالکاهش است و آنطورکه مسئولان اعلام کردهاند؛ تهران روزی یکمیلیمتر دچار فرونشست میشود که عدد زیادیست و همینموضوع اهمیت توجه به چاههای غیرمجاز را نشان میدهد. بعد از وقوع فرونشست، عملاً راهی برای بازگشت نیست و تنها با مدیریت سریع برداشتهای غیرمجاز، مسدودسازی چاههای غیرمجاز و توسعه طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری میتوان جلوی تشدید و ادامه آنرا گرفت.
در کنار استفاده بیحسابوکتاب از آبهای زیرزمینی، سدسازی که ازقضا در کشور ما محبوبیت زیادی نیز دارد، مزیدبرعلت شده تا بحرانهایی مانند بیابانزایی گریبان ما را بگیرد. در سالهای اخیر، برخی سدسازیهای غیراصولی باعث شده سازهای که برای کنترل منابع آبی طراحی شده، خود تبدیل به یک چالش زیستمحیطی شود. شاهد مثال آن، سد «گتوند» است که بدونتوجه به توپوگرافی زمین ساخته شد و ایرادات اینپروژه نقد مردم و کارشناسان را بههمراه داشت. هوشنگ جزی (مدیرکل دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری) بااشارهبهاینکه سدسازی از دیگر روشهای حفظ آب در کشورهای مختلف دنیاست، میگوید: «سدسازی، استانداردهای خاص خود را دارد. ابتدا باید مشخص کنیم چنددرصد از آب قابلدسترس را میتوان در سدها نگهداری کرد. معمولاً گفته میشود که میتوان حدود ۴۰درصد از آب قابلدسترس را در سدها ذخیره کرد که اینمقدار در ایران چیزی حدود ۴۰میلیاردمترمکعب است. اگر سدهای ما در کشور ظرفیتی بیش ازاینمقدار داشته باشند، به اکوسیستم فشار وارد میشود». وی باتأکیدبراینکه تبخیر آب در کشور ما سهبرابر متوسط جهانیست، میگوید: «دراینشرایط نمیتوانیم در کشور آب را روی سطح زمین ذخیره کنیم و باید در کنار سدسازیهای اصولی، از روشهای مکملی استفاده کنیم تا آب را به داخل زمین نفوذ دهیم. متأسفانه در ایران از فنون نفوذ آب به درون زمین غفلت شده و بههمیندلیل سدسازی در کشور رواج دارد».
با کمی حسابوکتاب و درکنارهمقراردادن تکههای پازل، میتوان نتیجه گرفت هرچند بلایای طبیعی و رخدادن آنها خارج از اراده و اختیار ماست؛ اما اقدامات نادرست و غیراصولی ما میتواند تعداد و شدت برخیازآنها را افزایش دهد. انقلاب صنعتی و دستاوردهای آن که با تحول ایدئولوژی بشر در قرن 19 اتفاق افتاد، هرچند باعث افزایش سطح کیفی زندگی بشر شده؛ اما بیشک اتخاذ سیاستهای کلان تنها بادرنظرگرفتن اهداف انسان و نادیدهگرفتن محیط زیست دیر یا زود گریبانگیر ما خواهد شد. /ایسنا