تیتر خبرهای این صفحه

روانشناسی هوش و انواع هوش

در روان‌شناسی هوش‌، هوش یک توانایی ذهنی‌ست که قابلیت‌های متنوعی چون استدلال، توانایی، استفاده از زبان، یادگیری، برنامه‌ریزی، حل مسئله و … که البته نظریه‌های هوش دررابطه‌با تعریف قطعی از هوش درطول‌تاریخ تغییر کرده‌اند و یک تعریف ثابت از هوش نداریم. دراین‌بین باید درنظر داشت که مفهوم هوش را باهوش هیجانی اشتباه نگیریم. به‌گزارش انگار‌که؛ هوش هیجانی بخش خیلی‌مهمی از هوش است که شامل توانایی شناخت، ادراک، تنظیم هیجانات (احساسات) و استفاده از آن‌ها در زندگی روزمره است که از چهار مهارت تشکیل می‌شود؛ خودآگاهی: توانایی تشخیص هیجانات خود، خودمدیریتی: مدیریت واکنش‌های هیجانی خود،‌ آگاهی اجتماعی: توانایی تشخیص دقیق هیجانات دیگران، مدیریت رابطه: به‌کارگیری آگاهی از هیجانات دیگران به‌منظور موفقیت در تعاملات. براساس تحقیقات انجام‌شده، ضریب هوشی در برخی مناطق بالاتر از مناطق دیگر است؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که علاوه برژنتیک و عوامل زیستی‌، عوامل محیطی هم بر هوش تأثیر می‌گذارند. عوامل محیطی عبارتنداز؛ اجتماعی: یعنی محیط فرهنگی، اینکه مردم چگونه زندگی می‌کنند، چه ارزش‌هایی دارند و چه کاری انجام می‌دهند. 

خانواده: همان‌طور‌که درمقالات قبلی گفته‌شده، رشد به‌هنجار و درست کودک، نیازمند مراقبت درست و مسئولانه است. روابط عاطفی: یکی از عواملی که بر رشد عقلانی و هوش تأثیر می‌گذارد، روابط عاطفی‌ست که کودک با والدین و اعضای خانواده برقرار می‌کند که درصورت نابهنجاری، ازهم‌گسیختگی و شرایط متفاوت یا بد خانواده از این رشد محروم می‌شود. اقتصادی-اجتماعی: سطح تحصیلات، شغل، میزان درآمد پدر و مادر‌، جمعیت خانواده، ترتیب تولد فرزندان، محل سکونت، شباهت و تفاوت‌های فرهنگی پدر و مادر، انتظارات والدین از کودکان‌، روش‌های تربیتی، داشتن فرصت‌های آموزشی و… تأثیرات مهمی بر هوش و رشد عقلانی دارند.

 

تفاوت جنسی و دوران طلایی در رشد هوش
در روان‌شناسی هوش براساس تحقیقاتی که انجام‌شده به این نتیجه رسیده‌اند که ازنظر هوش کلی بین دو جنس تفاوتی وجود ندارد؛ اما از‌نظر برخی فعالیت‌ها تفاوت وجود دارد؛ مثلاً دختران در روانی‌ کلام، خواندن، فهمیدن، مهارت سریع‌بودن دست‌ها و … و پسران در استدلال ریاضی، استعداد فنی، هماهنگی حرکات عضلانی درشت، مهارت دارند؛ اما نکته مهم و قابل‌توجهی که در اینجا باید درنظر داشت این‌است‌که این تفاوت‌ها ناشی از روش‌های متفاوت تربیت دختران و پسران است. تحقیقات نشان‌داده؛ تجارب و تعالیم دوران کودکی رشد و تکامل مغزی را تسریع و تقویت می‌کنند‌. پدرو مادر با تحریک ذهنی کودک نقش بسیارمهمی در تقویت هوش او ایفا می‌کنند و برای این‌کار تنها هفت‌سال اولیه زمان دارند که در این هفت‌سال دوسال اولیه از اهمیت بیشتری برخوردار است. بعد از این دوران، هوش کودک مانند نرم‌افزاری عمل می‌کند که پردازش شده و برای بهره‌برداری آماده است.

نظریه جذاب هوش از گاردنر
در روان‌شناسی هوش، طبق نظریه گاردنر، برای به‌دست‌آوردن تمام قابلیت‌ها و استعدادهای یک فرد، نباید تنها به بررسی ضریب هوشی پرداخت؛ بلکه انواع هوش‌های دیگر او مثل هوش موسیقیایی، هوش درون‌فردی، هوش تصویری-فضایی و هوش کلامی- زبانی نیز باید در نظر گرفته شود. در اینجا با هشت نوع هوش مختلفی که گاردنر تعریف کرده است؛ بیشتر آشنا می‌شویم.

هوش تصویری- فضایی 
نقاط قوت: قدرت تشخیص تصویری و فضایی
کسانی که هوش تصویری-فضایی بالایی دارند، در تجسّم چیزها قوی هستند. این افراد معمولاً جهت‌یابی خوبی دارند و با نقشه‌ها، نمودارها، عکس‌ها و تصاویر ویدئویی مشکلی ندارند. ازجمله  ویژگی‌های هوش تصویری-فضایی عبارتند از‌؛ لذت‌بردن از خواندن و نوشتن، مهارت در درست‌کردن پازل، مهارت در تفسیر عکس، گراف و نمودار، لذت‌بردن از رسم، نقاشی و هنرهای تجسمی، تشخیص راحت الگوها. بر‌همین‌اساس از مناسب‌ترین انتخاب های شغلی برای این گروه می‌توان به معمار،‌ هنرمند و مهندس اشاره داشت.
 
هوش کلامی - زبانی 
نقاط قوت: کلمات، زبان و نویسندگی
در روان‌شناسی هوش، کسانی که هوش کلامی- زبانی بالایی دارند، به‌خوبی می‌توانند از کلمات، به هنگام نوشتن و حرف‌زدن، استفاده کنند. این‌افراد غالباً در نوشتن داستان، به‌خاطر‌سپردن اطلاعات و خواندن مهارت دارند.  ازجمله ویژگی‌های هوش کلامی- زبانی عبارتند از؛ مهارت در به‌یادآوردن اطلاعات نوشته یا گفته شده، لذت‌بردن از خواندن و نوشتن،‌ مهارت در مباحثه یا صحبت‌های متقاعد‌کننده،  توانائی در توضیح‌دادن مسائل،‌ استفاده از شوخ‌طبعی به هنگام بیان داستان‌ها. انتخاب‌های شغلی مناسب این گروه نیز شامل نویسنده و روزنامه‌نگار،‌ وکیل و معلم است.
 
هوش منطقی - ریاضی 
نقاط قوت: تحلیل مسائل و عملیات ریاضی
در روان‌شناسی هوش، کسانی که هوش منطقی-‌ریاضی بالایی دارند، در استدلال، شناسایی الگوها و تحلیل منطقی مسائل قوی هستند. این افراد به تفکر درباره مفهوم اعداد، روابط و الگوها علاقه‌مندند. ازجمله ویژگی‌های هوش منطقی- ریاضی عبارتند از؛ مهارت زیاد در حل مسئله،‌ لذت‌بردن از تفکر درباره ایده‌های انتزاعی،‌ علاقه‌مندی به انجام آزمایش‌های علمی،‌ مهارت در انجام محاسبات پیچیده. انتخاب‌های شغلی این گروه نیز نظیر دانشمند،  ریاضیدان،‌  برنامه‌نویس رایانه، مهندس،‌ حسابدار است.

هوش اندامی- جنبشی 
نقاط قوت: تحرک فیزیکی، کنترل حرکات
کسانی که هوش اندامی-‌جنبشی بالایی دارند، در حرکت‌های بدنی، انجام عملیات و کنترل فیزیکی قوی هستند. این افراد در هماهنگ‌سازی چشم و دست مهارت دارند و افراد چالاک و تردستی هستند. ازجمله ویژگی‌های هوش اندامی-‌جنبشی عبارتند از؛ مهارت در ورزش و رقص، لذت‌بردن از ساختن چیزها با دست،‌ هماهنگی فیزیکی عالی،‌ به‌خاطر‌سپردن چیزها از‌طریق انجام‌دادن آن‌ها، به‌جای گوش‌کردن یا دیدن. انتخاب‌های شغلی مناسب برای این گروه شامل رقصنده،‌ هنرپیشه،  مجسمه‌ساز و پیمانکار است.
 
هوش موسیقیایی 
نقاط قوت: ریتم و موسیقی
کسانی که هوش موسیقیایی بالایی دارند، در فکر‌کردن به الگوها، ریتم‌ها و صداها قوی هستند. این افراد از موسیقی لذت می‌برند و معمولاً در نواختن سازهای موسیقی و آهنگسازی مهارت دارند. ازجمله ویژگی‌های هوش موسیقیایی عبارتند از؛ لذت‌بردن از آوارخوانی و نواختن سازهای موسیقی،   تشخیص آسان الگوها و نت‌های موسیقی، توانایی به‌خاطرسپردن آهنگ‌ها و ملودی‌ها، درک عمیق از ساختار، ریتم و نت‌های موسیقی، انتخاب‌های شغلی این گروه هوشی نیز می‌تواند موسیقیدان، آهنگساز، خواننده، معلم موسیقی و  رهبر ارکستر باشد.

هوش میان‌فردی 
نقاط قوت: ارتباط برقرار‌کردن و درک دیگران
کسانی که هوش میان‌فردی بالایی دارند، در تعامل با دیگران و درک آن‌ها قوی هستند. این افراد در سنجش هیجانات، انگیزه‌ها، تمایلات و منظور کسانی که دور و برشان هستند، مهارت دارند. ازجمله  ویژگی‌های هوش میان‌فردی عبارتند از؛ مهارت در برقراری ارتباط کلامی، مهارت در ارتباط غیرکلامی، نگاه‌کردن به موقعیت‌ها از زوایای مختلف، ایجاد روابط مثبت با دیگران، مهارت در فرو‌نشاندن اختلافات در داخل گروه‌ها. انتخاب‌های شغلی مناسب افراد برخوردار از چنین هوشی روان‌شناس، فیلسوف، مشاور، فروشنده و سیاستمدار است.

‌هوش درون‌فردی 
نقاط قوت: درون‌نگری و خودآزمایی
در روانشناسی هوش، کسانی که هوش درون‌فردی بالایی دارند، آگاهی خوبی از وضعیت هیجانی، احساسات و انگیزه‌های خود دارند. این افراد از خودآزمایی، تخیل روزانه، کند‌و‌کاو‌کردن روابط خود با دیگران و برآورد توانائی‌های فردی خود لذت می‌برند. ازجمله ویژگی‌های هوش درون‌فردی عبارتند از؛ مهارت در تحلیل نقاط قوت و ضعف خود؛  لذت‌بردن از تجزیه‌و‌تحلیل نظریه‌ها و ایده‌ها، خودآگاهی زیاد،‌ داشتن درک روشن از ریشه انگیزه‌ها و احساسات خود.‌ انتخاب‌های شغلی مناسب این گروه نیز شامل فیلسوف،‌ نویسنده،‌ نظریه‌پرداز و دانشمند است.

هوش طبیعت‌گرا 
نقاط قوت: یافتن الگوها 
و روابطی که با طبیعت وجود دارد
در روان‌شناسی هوش، هوش طبیعت‌گرا آخرین نوع هوشی‌ست که گاردنر درنظریه خود به هفت نوع قبلی افزوده و با مقاومت و مخالفت بیشتری نسبت به بقیه روبرو گردیده است. به‌گفته گاردنر؛ کسانی که دارای هوش طبیعت‌گرای بالایی هستند، سازگاری بیشتری با طبیعت دارند و معمولاً به پرورش، کشف محیط و یادگیری درباره موجودات علاقه‌مندند. این افراد به سرعت از جزئی‌ترین تغییرات در محیط‌شان آگاه می‌شوند. ازجمله ویژگی‌های هوش طبیعت‌گرا عبارتند از؛ علاقه‌مند به موضوعاتی از قبیل گیاه‌شناسی، زیست‌شناسی و جانورشناسی، مهارت در رده‌بندی و فهرست‌بندی اطلاعات، لذت‌بردن از باغبانی، کشف طبیعت، پیاده‌روی و چادر زدن در طبیعت، بی‌علاقگی به یادگیری موضوعات بی‌ارتباط با طبیعت. انتخاب‌های شغلی این گروه نیز نظیر زیست‌شناس، حفاظت از محیط زیست، باغبان و مزرعه‌دار است. 
باتوجه به مطالب گفته‌شده؛ اینکه عوامل محیطی گفته‌شده کدام هوش را در یک فرد تقویت می‌کند، نقش مهمی در بهره‌مندی فرد از هرنوع هوش ایفا می‌کنند؛ البته نقش عوامل زیستی و ژنتیکی راهم باید در‌نظر داشت./ میثم صالحی 

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه