زندگی‌کردن با افرادی که دچار عدم‌توجه و تمرکز هستند

دکتر علی‌اصغر شاملو؛ روانشناس

زمانی‌که می‌خواهید یا مجبورید با فردی زندگی کنید؛ مثلاً با فرزند یا همسرمان که دچار بیماری عدم‌توجه و تمرکز با بیش‌فعالی یا بدون بیش‌فعالی‌ست، باید بدانید که تصمیمی بس مهم، پرمسئولیت و گاه پردردسر را پذیرفته‌اید؛ چرا‌که نمی‌توانید پیش‌بینی کنید یک اشتباه کوچک ازسوی شما چه واکنشی از طرف مقابل به‌وجود خواهد آورد یا برعکس در مقابل رفتار غیر‌منتظره فرد مورد‌نظرتان شما چه واکنشی نشان خواهید داد. درک و پذیرش رفتار و احساسات افرادی‌که دچار این ویژگی هستند، برای دیگران ساده نیست. همه پیشامدها و حوادث درنظر این‌افراد بسیار‌پیچیده‌تر و با آهنگی فشرده‌تر اتفاق می‌افتد. با‌وجودی‌که از‌نظر هوشی چیزی کمتر از بقیه ندارند، ولی دائم باید هم رشد کنند، هم سازنده باشند و هم‌زمان نیز بیندیشند. به‌نظر می‌آید که آن‌ها نمی‌توانند ازنظر فکری هیچ‌وقت استراحت کنند. آیا می‌توانید تصور کنید زمانی را که مغز شما با سرعت زیاد یا به‌گفته دیگر با دور بالا (مانند زمانی‌که پایتان را روی گاز ماشین فشار می‌دهید و عقربه دور ماشین به بالا می‌رود) کار می‌کند و هرگز نمی‌توانید دور فعالیت مغزتان را کم کنید؟ عدم‌توجه و تمرکز با بیش‌فعالی و بدون بیش‌فعالی شرایط فعالیت مغز را برای فردی‌که دچار این بیماری شده است، به‌شکل مثالی که گفته شد درمی‌آورد. افکار و حواس این‌افراد به‌راحتی از موضوعی که سرگرم آن هستند پرت می‌شود و حتی گاهی ممکن است مسائلی را به‌دشواری به‌یاد بیاورند. اغلب دیده می‌شود که حتی اگر فرد به مشکلش آگاه باشد، خودش یا خانواده‌اش این‌موضوع را پنهان می‌کنند؛ درنتیجه امکان استفاده و برخورد درست را از دست می‌دهند. از قدیم گفته‌اند که عشق واقعی‌، عشق بی‌قید‌و‌شرط است؛ اما درمورد عشق‌ورزی به کسی‌که دچار عدم‌توجه و تمرکز با بیش‌فعالی یا بدون آن است؛ امکان دارد درستی این ضرب‌المثل با چالش روبه‌رو شود، حتی اگر آن شخص خواهر، برادر، فرزند، والد یا همسر ما باشد. زمانی‌که روان‌پزشک یا روان‌شناس درمورد فردی، تشخیص بیش‌فعالی یا عدم‌توجه و تمرکز بدهند، حتماً باید افرادی را که تمایل دارند در کنار او زندگی کنند از چگونگی برخورد با او آگاه سازند و به آن‌ها بیاموزند که چه انتظاراتی از چنین‌فردی می‌توانند داشته باشند. نزدیکان او باید آگاه باشند که در کنار این فرد باید به‌گونه‌ای متفاوت بیندیشند و رفتار کنند. فهم و درک باورها، ویژگی‌ها و احساسات و چرایی و چگونگی رفتار آن‌ها زندگی در کنارشان را بسیار‌ساده‌تر می‌کند. از‌این‌رو بهتر و درست‌تر آن‌است‌که ما بدانیم که چنین فردی چگونه می‌اندیشد. در ادامه به مواردی اشاره می‌کنیم که زندگی را برای هردو فرد آسوده‌تر می‌کند. 1. فراموش نکنیم فعالیت‌های مغز فردی‌که با بیش‌فعالی و عدم‌توجه و تمرکز درگیر است، همیشه باسرعت بسیار و دور بالا کار می‌کند و به‌تنهایی توانایی جلوگیری این‌شکل از فعالیت را ندارد. درنتیجه او سریع‌تر از شما می‌خواهد کارها را انجام دهد و اگر شما به‌آرامی کارها را انجام دهید، او را پرخاشگر می‌کند. 2. زمانی‌که با هم گفت‌وگو می‌کنید او به حرف‌های شما به‌دقت گوش می‌دهد؛ به چشم‌ها و حرکت لبان شما خیره می‌شود؛ اما معنایش این‌نیست‌که او متوجه گفته‌های شما می‌شود؛ چرا‌که ممکن است هم‌زمان و شاید هم زودتر از شما، افکار و رؤیاهایش او را به دنیای دیگری برده باشند؛ ازاین‌رو از او دلخور نشوید که چرا به گفته‌ها و خواسته‌های شما بی‌اهمیت است. 3. فرد بیش‌فعال در بیشتر موارد کار را درست شروع می‌کند؛ ولی در بین راه مسیرش را عوض می‌کند؛ درنتیجه توانایی به‌اتمام‌رساندن کار را به‌شکلی‌مطلوب در بیشتر موارد نخواهد داشت. پس شما او را فردی بی‌مسئولیت نپندارید؛ چرا‌که برعکس او فردی بامسئولیت است؛ اما حواسش صددرصد به‌ گفته‌های شما نبوده و در انجام خواسته‌های شما موارد دیگری توجه او را جلب کرده است و او خصومت شخصی با شما ندارد و نمی‌خواسته شما را بیازارد. 4. باید بدانیم که آن‌ها بسیار‌عمیق می‌اندیشند و نسبت به پیشامدهای پیرامونشان بسیارحساس هستند؛ از‌این‌رو یک خبر معمولی بد می‌تواند آن‌ها را بسیار و بیش‌از‌دیگران اندوهگین کند. 5. مسائلی که برایشان بسیارحساس و نگران‌کننده است، می‌تواند آن‌ها را به‌سرعت پرخاشگر و ناراضی کند؛ درنتیجه تمرکز در درس، کار و روابط اجتماعی برایشان بسیاردشوار می‌شود. 6. فقط در موضوعی که برایشان جالب است‌، می‌توانند بسیار بیش‌از‌دیگران تمرکز کنند و این شاید برای دیگران عجیب‌وغریب به‌نظر بیاید. پس آن‌ها بی‌مسئولیت و سهل‌انگار نیستند؛ بلکه موضوعات دیگری حواسشان را پرت کرده است. 7. زمانی‌که در مورد ویژه‌ای تمرکز دارند، آن کار را هم به‌خوبی انجام می‌دهند و هم آن‌را تا آخر ادامه می‌دهند. پس بهتر است بدانیم که آن‌ها چه علائق و سلایقی دارند. 8. این‌افراد، توانایی اداره احساسات خود را در بیشتر موارد را از دست می‌دهند و برای مدیریت احساسات و افکارشان نیاز به زمان بیشتری درمقایسه‌با دیگران دارند. پس نباید آن‌ها را استرسی و مضطرب کنیم. 9. ناتوانی در مدیریت احساساتشان باعث می‌شود که گاهی در کلام، کنترل خود را از دست می‌دهند و مواردی را بیان می‌کنند که مناسب زمان و مکان نیست؛ درنتیجه پشمیان می‌شوند؛ البته برایشان بسیاردشوار است که پیش از پشیمانی جلوی گفتار نادرست و نابجای خود را بگیرند. 10. در روابط اجتماعی خیلی فعال نیستند و همیشه نگران این هستند که در این روابط، مواردی پیش بیاید که باعث ناراحتی آن‌ها شود یا  رفتاری کنند که باعث پشیمانی‌شان شود؛ از‌این‌رو در‌سایه‌بودن را ترجیح می‌دهند؛ چرا‌که احساس امنیت بیشتری در سایه می‌کنند. پس خیلی از آن‌ها نخواهیم که با دیگران معاشرت کنند؛ مگر اینکه آن افراد را خودشان برای رفت‌و‌آمد انتخاب کرده باشند.
11. در نگاه اول بسیار‌سطحی به دنیا نگاه می‌کنند؛ درصورتی‌که دید و نگاه آن‌ها بسیارژرف‌تر از معمول است. موسیقی‌دانان، هنرمندان، مبتکران و دانشمندان زیادی هستند که به عدم‌توجه و تمرکز دچار بوده یا هستند. پس نباید آن‌ها را افرادی بی‌دست‌و‌پا تلقی کنیم. 12. فردی‌که عدم‌توجه و تمرکز دارد، در بیشتر موارد، دشواری‌ها و راه مقابله با آن‌ها را بسیار متفاوت‌تر از دیگران می‌بینند؛ از‌این‌رو فردی‌که با آن‌ها زندگی می‌کند به این‌نکته باید توجه کند که این‌افراد راه‌حل‌های خودشان را ارائه می‌دهند. 13. افرادی‌که توجه و تمرکز ندارند با بیش‌فعالی یا بدون بیش‌فعالی همواره درحال‌فعالیت هستند. مثلاً پاهایشان را تکان می‌دهند. با موهایشان بازی می‌کنند و این‌موضوع شاید برای دیگران کمی ناراحت‌کننده و پرسش‌برانگیز باشد؛ درصورتی‌که این حرکات برای آن‌ها نوعی فعالیت فیزیکی‌ست؛ درنتیجه باید این حرکات آن‌ها را عادی دانست و از دست آن‌ها دلخور نشد. 14. یکی از نشانگان برجسته چنین افرادی پائین‌بودن آستانه تحمل آن‌ها‌ست. آن‌ها تمایل دارند که کارها به‌سرعت انجام شوند و زمانی‌که دیگران کارها را به‌آرامی انجام می‌دهند، این‌افراد دلخور و کمی عصبانی و پرخاشگر می‌شوند. درک این‌نکته و هماهنگی با آن‌ها در‌این‌مورد، زندگی در کنار آن‌ها را بسیارساده می‌کند. 15. این‌افراد ازنظر فیزیکی، بسیارحساس هستند؛ به‌گونه‌ای‌که گاهی ممکن است به‌سرعت از کار فیزیکی احساس خستگی کنند و این به‌معنای آن‌نیست‌که ضعف فیزیکی دارند؛ بلکه به‌معنای آن‌است‌که انتظار دارند کارها به‌سرعت انجام شود. 16. در کارها و مشغولیات روزانه ساختار مشخص و سازمان‌دهی و نظم ندارند؛ از‌این‌رو اگر فرصت پیدا کنند، کارهای انجام‌نشده آن‌ها بسیارزیاد می‌شود؛ درنتیجه کسانی‌که با این‌افراد زندگی می‌کنند باید مراقب کارهای مهم پشت‌گوش‌انداخته و انجام‌نشده آن‌ها باشند. 17. نیاز به فضای زیاد برای حرکت دارند و این‌موضوع می‌تواند دیگر اعضای خانواده را کمی عصبانی و آزرده کند. این‌افراد می‌خواهند مثلاً در حین حرکت با تلفن حرف بزنند و در حین حرکت چند کار را هم‌زمان باهم انجام دهند. آن‌ها کارها را بسیار‌خوب انجام می‌دهند؛ اگر فرصت درست و مناسب به آن‌ها داده شود. 18. در انجام کارها گاهی بی‌مسئولیت به‌نظر می‌‌آیند؛ درصورتی‌که به‌هیچ‌وجه بی‌مسئولیت نیستند. افکار آن‌ها به‌شدت درگیر مسائل و گزینه‌های دیگری‌ست و درنتیجه چون آن‌ها زیاد فکر می‌کنند، برایشان ساده نیست که تصمیم درست درمورد انجام کارها براساس جدول ترجیحات خانواده انجام بدهند. نزدیکان آن‌ها باید مراقب امور مهم زندگی باشند. 19. تضادی که در رفتار و حافظه آن‌ها دیده می‌شود، آن‌است‌که کارهای ساده مثلاً خرید نان و شیر روزانه را فراموش می‌کنند؛ ممکن است لباس‌هایشان را سرجایشان نگذارند؛ ولی تفسیر برنامه‌های تلویزیونی دلخواهشان را به‌راحتی به‌یاد می‌آورند. دلیل این کارشان، مشکل حافظه‌شان نیست؛ بلکه مشغولیات ذهنی بیش‌از‌اندازه آن‌هاست. 20. فردی‌که با عدم‌توجه و تمرکز درگیر است، در بیشتر موارد احساسات و افکار صادقانه دارد و در ابراز آن‌ها با همه وجود‌ش آن کارها را انجام می‌دهد؛ ازاین‌رو از ابراز علاقه صادقانه آن‌ها باید استقبال کرد.

 

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه