روانشناسی
ذهن قوی بهتر است یا هوش هیجانی قوی؟!
علی مددیانپاک
تقریباً هرهفته، مردم از من درباره تفاوت بین «هوش هیجانی» و ذهن قوی سؤال میپرسند. این سؤال خوبیست چون دربارهی اینکه چه چیزی ذهن قوی معنا میشود و اینکه چطور هوش هیجانی افزایش مییابد، تصورات غلط زیاد و افسانههایی وجود دارد! تعریف هوش هیجانی، طی سالها تغییر پیدا کرده و متحول شده است. فرهنگ لغت کمبریج یک تعریف اساسی ارائه میدهد: «توانایی درک شیوهای که مردم احساس و واکنش میکنند و از این مهارت در انجام قضاوتها و اجتنابها یا حل مسائل خود استفاده میکنند». اگرچه مفهوم «هوش هیجانی» در دههی 1960 میلادی پا به عرصهی وجود گذاشت، اما تا سال 1995 این اصطلاح عمومیت نیافت. در اینسال، کتاب دانیل گُلمن (Daniel Golman) بهنام «هوش هیجانی: چرا EI میتواند مهمتر از IQ باشد» منتشر شد و به یک کتاب پرفروش و بسیار محبوب در سطح عموم تبدیل شد. بااینحال، درطول اینسالها، بسیاریازافراد از اظهارات گُلمن اشتباه برداشت کردهاند. درحالیکه او تصریح میکند که هوش هیجانی، به مردم یک مزیت رقابتی در محیطهای خاص ارائه میکند، او شفافسازی میکند که هوش هیجانی یا EQ بالا ضرورتاً منجر به پیشرفت تحصیلی بالاتر یا نمرات ورودی به کالج (SAT) بهتر نمیشود؛ اینها مواردی هستند که به IQ فرد بستگی دارند. گُلمن پنج مؤلفه هوش هیجانی را مشخص کرد: خودآگاهی، انگیزش درونی، خودتنظیمی (یا مدیریت بر خود)، همدلی، مهارتهای اجتماعی. نیرومندی یا قدرت ذهن، اغلب بهجای ارادهمندی استفاده میشود؛ اما بسته به اینکه شخص ارادهمندی را چطور تعریف میکند، فرصت خوبیست تا بداند این اصطلاحات یکی نیستند. قویبودن بهلحاظ ذهنی، ربطی به اقدام و عمل سخت ندارد. بلکه این اصطلاح، درباره آگاهبودن از هیجانها، یادگیری از تجارب دردناک و زندگی براساس ارزشهایتان است. نیرومندی ذهنی سه قسمت اصلی دارد: 1. نظمبخشی به افکارتان: تنظیم افکارتان شامل یادگیری اینکه چطور به مغزتان بیاموزید تا به شیوهای مفید فکر کند؛ که ممکن است به معنی نادیدهگرفتن خودتردیدی یا جایگزینی خودانتقادگری با خودشفقتگری باشد. 2. مدیریت بر هیجانهایتان: آگاهبودن از هیجانهایتان به شما اجازه میدهد تا درک کنید که چطور آن احساسها بر شیوهای که فکر و رفتار میکنید، نفوذ دارند. این ممکن است شامل پذیرش احساسها؛ حتی وقتیکه ناراحتکننده هستند، باشد، یا این ممکن است درباره اقدام متضاد با احساستان باشد، زمانیکه چنین احساسهایی چندان بهنفع شما عمل نمیکنند. 3. رفتار سازنده و مولد: انتخاب انجام عملی که زندگیتان را بهبود میدهد (حتی وقتیکه شما در انجام آنکار با انگیزش دستبهگریبانید یا لذت آنکار با تأخیر همراه است)، کلید ذهن نیرومند است؛ اما تفاوت بزرگ این دو در چیست؟ هوش هیجانی، قسمتی از نیرومندی ذهنیست؛ اما نیرومندی ذهن، فراتر از هیجانها و جایی که افکار و رفتار هستند؛ میرود که کیفیت کلی زندگیتان را تحتتأثیر قرار میدهد. نیرومندی ذهنی، مستلزم رشددادن عادتهای روزانهایست که عضلهی ذهنی را میسازند. عضله ذهنی که ممکن است تسلیم عادتهای بد شوند که مانع پیشرفت شما خواهند شد. خبر خوب ایناستکه هرکسی میتواند هوش هیجانی خود را افزایش داده و نیرومندی ذهنی را بسازد و آن مهارتها، بهطورحرفهای و همچنین شخصی، در خدمت شما خواهند بود./ طبلینک