جواد عزتی در یک نگاه
تولد: 20 دی 1360 در تهران
حرفه: بازیگر
تحصیلات: فارغ‌التحصیل رشته تئاتر از دانشگاه سوره
او در محدوده محله «هاشمی» تهران متولد و بزرگ شد؛ در مصاحبه‌ای با روزنامه «همشهری» درباره کودکی‌اش گفته: «وقتی شش؛هفت‌ساله بودم، به کانون پرورش‌فکری در محله هاشمی می‌رفتم. آن‌زمان حضور بچه‌ها در کانون، برای خانواده‌ها اعتبار داشت»؛ و در مصاحبه‌ای دیگر با مجله «خانواده سبز» این‌گونه از کودکی‌هایش یاد کرده است: «دوران کودکی‌ام، آرام‌تر از حالا بودم. به‌نظر می‌رسد حالا شیطنت‌هایم بیشتر شده. کودکی من به‌آرامی گذشت؛ طوری‌که هیچ‌چیز را خراب نکردم. در بین بازی‌های کودکانه، هفت‌سنگ را؛ هم بیشتر بازی می‌کردم و هم بیشتر دوست داشتم. یادم می‌آید عاشق تماشای تلویزیون و به‌خصوص کارتون‌ها بودم». پدر جواد عزتی، ۲۹ اسفند سال 97 درگذشت. او درباره رابطه‌اش با پدرش گفته بود: «رابطه من و پدرم خیلی دوستانه است. همیشه به‌دلیل علاقه‌ام به او سعی کردم بهترین الگوی زندگی‌ام را پدرم قرار دهم و از او یاد بگیرم. خدا‌را‌شکر که الگوی خوبی مثل پدرم کسب کردم. پدرم در انتخاب علاقه‌ام (بازیگری) نقشی نداشت؛ یا بهتر بگویم او بیشتر در ساختار شخصیتی من نقش داشت». او و «مه‌لقا باقری» در سال 95 ازدواج کردند. همسرش درباره نحوه آشنایی‌شان گفته است: «این آشنایی مربوط به پایان‌نامه لیسانس من است که برای اجرای نمایش پایان‌نامه‌ام، جواد لطف کرد؛ البته قبل از این‌موضوع در‌حد سلام‌و‌علیک و به‌عنوان همکار با هم آشنایی داشتیم؛ اما پایان‌نامه‌ام سبب آشنایی بیشتر شد و به‌این‌نتیجه رسیدیم که برای هم مناسب هستیم. دوره‌ای را برای شناخت هم گذاشتیم و بعد از تکمیل این شناخت، تصمیم به ازدواج گرفتیم». برادرش را نیز در ۱۱ خردادماه ۱۴۰۰ بر‌اثر ایست قلبی از دست داد.
پدرم با‌آنکه سیگاری نبود؛ اما تأکید داشت برای کارهای بنایی خانه، حتماً از بنای سیگاری استفاده کنیم؛ زیرا معتقد بود چنین بنایی بعد از چیدن هر ردیف آجر، یک سیگار می‌گیراند و در‌این‌فاصله دیواری که چیده را ورانداز می‌کند تا از کج‌نبودن آن مطمئن شود.
او چهاربار در مجموعه‌های ساخته‌شده توسط مهران مدیری، در نقش پیرمرد ظاهر شد: «باغ مظفر»، «مرد هزارچهره»، «گنج‌مظفر» و «قهوه تلخ».
به‌رغم نامزدی‌های متعدد؛ تنها دوبار موفق به کسب جوایز در جشنواره‌های هنری شده است: سال 96 به‌عنوان بهترین بازیگر مرد در «جشن حافظ» به‌خاطر بازی در فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» و سال 95 به‌عنوان بهترین بازیگر مرد در جشنواره چلسی آمریکا به‌خاطر بازی در فیلم «پارادایس». او در «جشن حافظ» سال‌های 95، 97، 98 و 99 به‌ترتیب برای بازی در آثار سینماییِ «در مدت معلوم»، «لاتاری»، «هزارپا» و «ماجرای نیمروز: رد خون» نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد شده بود. سال 97 در دو رویداد «جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت» و «جشن انجمن منتقدان و نویسندگان» برای بازی در فیلم «تنگه ابوقریب» نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد شده بود و نامزدی همین عنوان را برای «ماجرای نیمروز: رد خون» (سال 98) در «جشنواره بین‌المللی فیلم شهر» را نیز در کارنامه دارد. او سال 95 در «جشنواره رنگین‌کمان چین» به‌خاطر بازی در «زاپاس» نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد شده بود. او در «جشنواره فیلم فجر» نیز درخشیده و برای سه فیلم «ماجرای نیمروز»، «ماجرای نیمروز: رد خون» و «آتابای» نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد بوده است. سال 94 در «جشن حافظ» با «دردسرهای عظیم» توانست نامزد عنوان بهترین بازیگر مرد کمدی تلویزیونی شود و در سال 96 نیز در «جشن خانه سینما» نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به‌خاطر «ماجرای نیمروز» شده بود.
با حضور در دوازدهمین قسمت برنامه «همرفیق» از «سروش صحت» به‌عنوان دوست صمیمی‌‌اش نام برد.
در سال 96/97 با فیلم «آینه‌بغل» که ظرف سه‌روز فروشی بیش از یک‌میلیاردتومان را ثبت کرد؛ و بعد‌از‌آن، با اکران موفق «اکسیدان» در گیشه، پرفروش‌ترین بازیگر سال شد.
مدتی به‌همراه هادی کاظمی که درکنارهم نقش پیرمردهای «قهوه تلخ» را داشتند؛ رستورانی به‌نام «لیالی» را افتتاح کردند که مختص غذاهای عربی بود؛ که البته پس از وقوع آتش‌سوزی، این همکاری ادامه نیافت. او سپس رستورانی با نام «ترنج» را راه‌اندازی کرد که آن نیز پس‌ازمدتی بسته شد.
سر سریال «میان ماندن و رفتن» ساخته بهروز شعیبی در سال 88؛ به‌عنوان بازیگردان حضور داشت و آنجا به‌نوعی متوجه استعداد بازیگریِ «ساعد سهیلی» شد و او را به کارگردان معرفی کرد.
در دو نمایش به‌کارگردانیِ همسرش بازی کرده است: «زندانی خیابان دوم» (96) و «ساحره سوزان» (82)
به‌ادعای خودش؛ در دوره جوانی، در همه پارک‌های تهران نمایش خیابانی اجرا کرده است؛ به‌خصوص در پارک هاشمی و سی‌متری‌جی، چون محله‌اش بود.