ابتکارهای جهانی برای حرکت به‌سوی «شفافیت مالی»

سید مهدی میرحسینی

امروزه سهامداران و سرمایه‌گذاران انتظار دارند که بتوانند دقیقاً درک کنند یک شرکت، نهاد، موسسه یا سازمان چگونه دارایی‌ها، درآمدها و بدهی‌های خود را مدیریت می‌کند و این انتظار شامل کسانی می‌شود که می‌خواهند سرمایه‌گذاری‌های خود را درطول‌زمان مورد نظارت شفاف قرار داده و عملکرد شرکت را ارزیابی کنند. ازسوی‌دیگر، مردم و شهروندان عادی یک کشور نیز انتظار دارند نسبت به هزینه‌کردِ درآمدهای دولت که بخشی‌ازآن توسط مالیات‌های پرداختی مردم تأمین می‌شود، شاهد گزارشگری‌های دقیق و شفاف مالی باشند؛ لذا به‌نظر می‌رسد، شفافیت مالی، بستری مهم برای نیل به‌سوی تعامل سازنده شرکت‌ها، نهادها، سازمان‌ها و دولت یک کشور با سرمایه‌گذاران و اشخاص حقیقی و مردم خواهد بود. در‌این‌نوشتار سراغ بررسی مزایای این‌امر مهم، موانع رایج برای بهبود شفافیت مالی، عوامل مؤثر بر بهبود شفافیت مالی، موشکافی فرآیند گذار به شفافیت مالی و تبیین تلاش‌های جهانی در حرکت به‌سوی شفافیت مالی می‌رویم.

مزایای شفافیت مالی
این‌امر در دو حوزه حاکمیتی و سازمانی قابل‌بررسی‌ست؛ که در حوزه حاکمیتی، مزیت‌های شفافیت مالی عبارت‌است‌از:
1. با وجود شفافیت مالی در سطح ملی، شاهد همگرایی آحاد مردم هنگام مواجه با چالش‌های اقتصادی داخلی و بین‌المللی یک کشور خواهیم بود و شهروندان بااستنادبه شفافیت گزارش‌های مالی و آگاهی کامل از شرایط اقتصادی دولت خود، آمادگی و تمایل بیشتری برای تحمل فشارهای اقتصادی حال‌حاضر و آتی خواهند داشت.
2. ارتقای سطح دانش مالی شهروندان و متعاقباً ارتقای عملکرد مالی عموم در حوزه‌های مختلف
3. افزایش شاخص‌های سرمایه اجتماعی در یک کشور
4. افزایش میزان تعهد و مسئولیت‌پذیری اجتماعی شهروندان
در حوزه سازمانی، مزایای شفافیت مالی شامل موارد زیر می‌شود:
1. وقتی گزارش‌های مالی آشکارا و شفاف به‌اشتراک گذاشته می‌شود، اقدامات و کنش‌های جمعی سازمانی در وضعیت بهتری انجام می‌گیرد.
2. شفافیت مالی، موجب افزایش اعتماد کارکنان به ساختار سازمانی و بنیان سازمان می‌شود.
3. با ایجاد بستر شفافیت مالی، امور مالی به‌طور فزاینده‌ای به‌عنوان یک ویژگی مثبت توسط کارکنان شرکت درک می‌شود.
4. کارکنان درک بهتری از نحوه عملکرد شرکت به‌دست آورده و متوجه می‌شوند که چگونه کنش‌ها سازمانی آن‌ها، درک تغییرات مالی، انطباق و پایبندی به اهداف شرکت، موجب رشد و موفقیت‌های بلندمدت سازمان شود.
5. شفافیت مالی موجب تسهیل در تصمیم‌گیری‌های مؤثر در سطوح مختلف یک سازمان می‌شود.
6. با دسترسی همه افراد به داده‌های یکسان، فرصت‌های همکاری و بینش گسترده‌تر در سطح سازمان فراهم می‌شود.
7. داشتن بینش درمورد داده‌های مالی، کارکنان را قادر می‌سازد تا تصمیمات چالش‌برانگیز را بادقت و احتمال موفقیت بالاتری اتخاذ کنند.
8. با بهبود سواد مالی کارکنان، آن‌ها مهارت‌های ارزشمندی به‌دست می‌آورند که می‌تواند هم شخصاً و هم حرفه‌ای مورداستفاده قرار گیرد.
9. با ایجاد بستر شفاف مالی، گروه‌های برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و اجرایی (صف و ستاد)، می‌توانند راحت‌تر تغییرات مالی را درک کرده، سازگارتر شوند و به اهداف، چشم‌انداز و آرمان شرکت متعهد بمانند.

موانع رایج برای بهبود شفافیت مالی
یکی از موانع رایج برای بهبود فرآیند شفافیت مالی، وجود کارتل‌های رانتی اقتصادی قدرتمند است که شفافیت مالی، منجر به ازبین‌رفتن و برچیده‌شدن بستر رانت‌خواری آن‌ها خواهد شد. این ساختارها، هیچ تمایلی به آگاهی‌بخشی عمومی شفاف درمورد عملکردهای مالی ندارند و با تمام ابزارهایی که دراختیار دارند می‌کوشند چنین اتفاقی روی ندهد. این‌موضوع می‌تواند هم در ساختارهای حاکمیتی و هم در ساختارهای سازمانی چالش‌برانگیز باشد. یکی از راه‌های مؤثر برای ازبین‌بردن چنین مانعی این‌است‌که ساختارهای حاکمیتی و سازمانی به‌سمتی حرکت کنند که امکان پیشبرد اهداف رشد و توسعه، بدون گزارشگری‌های شفاف مالی امکان‌پذیر نباشد. یکی‌دیگر از موانع بهبود شفافیت مالی به‌خصوص در سازمان‌ها این‌است‌که مدیران مالی نگران هستند که مبادا کارمندان غیرمالی، درکی از این‌اعدادوارقام نداشته باشند یا این گزارشگری، آن‌ها را از مسیر کارهای معمول روزانه خود دور کند که البته در سازمان‌های پیشرفته، این گزاره، یک تفکر ساده‌انگارانه و غلط محسوب می‌شود. این یک اصل نانوشته است که هیچ سازمانی بی‌نیاز از آموزش مفاهیم مالی به بخش‌های غیرمالی خود نخواهد بود؛ اما تحویل‌دادن یک‌دسته کاغذ با یک‌دسته از اعداد ممکن است لزوماً منجر به سواد مالی کارکنان نشود. لذا شما به یک سیستم شهودی و غیرپیچیده برای استفاده همه کارکنان نیاز دارید که مشاهده اطلاعات مالی و حتی مشارکت در محاسبات مالی را برای همه کارمندان ساده می‌کند؛ پس عدم‌تمایل به فراگیرشدن اطلاعات مالی شفاف بین شهروندان یک کشور یا کارکنان یک سازمان، خطری بزرگ در مسیر رشد و توسعه پایدار محسوب می‌شود که متولیان این‌امر می‌بایست هوشیارتر عمل کنند.

عوامل مؤثر بر بهبود شفافیت مالی
تحقیقات نشان می‌دهد که چهار عامل اصلی به بهبود شفافیت مالی کمک می‌کند:
1. فرآیندهای گذار سیاسی به‌سمت ساختارهای مالی دموکراتیک‌تر و رقابتی‌تر در یک نظام حاکمیتی
2. بحران‌های مالی و اقتصادی که دولت‌ها را مجبور می‌کند تا مکانیسم‌های تقویت‌شده‌ای را برای انضباط مالی و نظارت مستقل بر سازوکارهای مالی شفاف ایجاد کنند.
3. فساد حوزه مالی که به متولیان امر و افراد خواهان اصلاحات، فضای سیاسی می‌دهد تا اصلاحاتی را انجام دهند که دسترسی عمومی به اطلاعات مالی را بهبود بخشد.
4. فشارهای بین‌المللی و تحریم‌های ناشی از عدم گزارشگری شفاف مالی که متولیان ساختارهای مالی حاکمیت را برای عبور از این بحران، ترغیب و توانمند می‌سازد.
شواهد نشان می‌دهد که چگونه شفافیت بیشتر در مسائل مالی می‌تواند بر پاسخگویی دولت‌ها و سازمان‌ها و ارتقای کیفیت ارائه خدمات آن‌ها به شهروندان و کارکنان تأثیر بگذارد.

فرآیند گذار به شفافیت مالی
اولین‌قدم برای جلب شفافیت مالی، به‌اشتراک‌گذاشتن گزارش‌های مالی در ساده‌ترین و قابل‌فهم‌ترین حالت ممکن با شهروندان کشور یا کارکنان سازمان است. شما به‌عنوان متولی ‌امر، باید برنامه‌ریزی منظم و درعین‌حال مبتنی‌بر آموزش‌های فراگیر و ساده‌ساز داشته باشید. برای موفقیت دراین‌فرآیند گذار باید توضیح دهید سازوکار گزارش‌های مالی چگونه کار می‌کند، چرا آن‌ها را به‌اشتراک می‌گذارید و چگونه شهروندان یا کارکنان یک سازمان می‌توانند در تهیه و تبیین آن مشارکت کنند. در برنامه‌های مدون آموزشی شما باید نمونه‌هایی از گزارش‌ها را به آن‌ها نشان دهید و توضیح دهید که اصطلاحات و معیارهای کلیدی حوزه مالی به‌چه‌معنا هستند. دومین قدم برای گذار به شفافیت مالی این‌است‌که اجازه دهید شهروندان یا کارکنان سازمان شما، سؤالاتی را نه‌تنها درمورد اصطلاحات و رویه‌های مالی، بلکه درمورد استدلال و ادله‌ای که در پسِ برخی از مخارج و درآمدهایی که به‌ظاهر غیرشفاف هستند، بپرسند. ممکن است درابتدا برای شما ناراحت‌کننده و غیرمرسوم باشد اما این پرسشگری هدفمند از نهاد حاکمیت یا سازمان، کلید ایجاد فرهنگ شفافیت مالی‌ست. مردم و کارکنان شما می‌خواهند بدانند مشارکت یا ایده آن‌ها در روند شفاف‌سازی چه‌میزان برایتان اهمیت دارد. به‌اصطلاح می‌خواهند دریابند که به‌چه‌میزان دراین‌محور شفاف زایی، جدی گرفته می‌شوند. هر‌چه‌ میزان اعتمادبخشی شما به مردم و کارکنان بیشتر باشد، همراهی آن‌ها با شما بیشتر خواهد بود. پس حتماً مطمئن شوید که آن‌ها باور دارند شما از نظرات و سؤالات آن‌ها درمورد گزارش‌ها و داده‌های مالی استقبال می‌کنید.

تلاش‌های جهانی برای حرکت به‌سوی شفافیت مالی
در چندسال‌گذشته شاهد انبوهی ابتکارات بین‌المللی جدید با هدف ارتقای شفافیت در اقدامات حوزه مالی دولت‌ها و سازمان‌ها بوده‌ایم. ابتکارات جهانی برای نیل به‌سوی شفافیت مالی، بازیگران کلیدی این‌حوزه شامل دولت‌ها، نظام‌های حاکمیتی باز و بسته، سازمان‌های چندملیتی، خصوصی، دولتی و نیمه‌دولتی را برای طراحی و ترویج هنجارهای جهانی بهبودیافته جهت ارتقای شفافیت و افزایش مشارکت شهروندان در مدیریت عمومی را گردهم آورده است. همه این تلاش‌ها و ابتکارات از اعتقاد جمعی به دو آرمان مهم سرچشمه می‌گیرد:
اول‌اینکه دسترسی به اطلاعات حاکمیتی (ازجمله ریز اطلاعات مالی بودجه سالانه دولت‌ها)، یک حق شهروندی محسوب می‌شود که در ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر ‌صراحتاً اشاره شده است.
دوم‌اینکه شفافیت مالی و دسترسی به اطلاعات، به شهروندان این امکان را می‌دهد که با فرآیندهای سیاست‌گذاری و نظارت بر اقدامات دولت درگیر شوند که منجر به بهبود پاسخگویی دولت‌ها و نتایج بهتر در فرآیند توسعه پایدار و متوازن در هر کشوری خواهد شد.
پویش «مشارکت دولت باز» که در سال 2011 راه‌اندازی شد، جزو اولین اقدامات عمومی جدی و مهم در حوزه شفافیت مالی به‌شمار می‌رود. دراین‌پویش که اکنون بیش از 70 کشور را در عضویت دارد، جوامع مبتنی‌بر یک اساسنامه یکپارچه، متعهد شده‌اند شفافیت مالی را هم در عملکرد و هم در گزارشگری و ارائه اسناد ارتقا دهند و امکان بررسی مستقل ساختارهای مالی خود را فراهم کنند. در ادامه این تلاش‌ها در چندسال‌گذشته، سازمان «مشارکت بین‌المللی بودجه» (IBP) درراستای دستیابی به هر‌دو آرمان، سخت تلاش کرده. این سازمان از سال 2006، یک بررسی دوسالانه برای ارزیابی و مقایسه سطوح شفافیت بودجه در طیف وسیعی از کشورهای جهان که عمدتاً کشورهای درحال‌توسعه‌اند را آغاز کرده است. نتایج این بررسی‌های دوسالانه که در قالب «شاخص بودجه باز» ارائه می‌شود، به تقبیح مشکلاتی که شهروندان و کارکنان سازمان‌ها در دسترسی به اطلاعات مالی شفاف با آن مواجه‌اند، کمک کرده است. همچنین باتوجه‌به کمبود و نقصان تحقیقات و پژوهش‌های هدفمند در حوزه شفافیت مالی، سازمان پژوهش‌های مالی ایالات‌متحده در سال 2019 تصمیم گرفت با برخی از بهترین محققان دراین‌زمینه همکاری کند تا به عمق وسیع‌تری از روند بهبود شفافیت مالی پی ببرد. نتایج تلاش‌های سه‌ساله سازمان، شامل تحلیل‌های کمی و مطالعات موردی عمیق درمورد جوامع منتخب جهان، در قالب کتابی باعنوان «بودجه‌های باز: شفافیت اقتصاد سیاسی، مشارکت و پاسخگویی» رونمایی شد. نیز راه‌اندازی کمپین‌های مستقلی در کل جهان، موجب حرکت روبه‌جلو در شفافیت مالی در جهان شده است؛ مثلاً کمپین Subsidios al Campo در مکزیک دست به افشاگری جهت ایجاد بستر شفافیت مالی زد. این کمپین داده‌های رسمی درمورد دریافت‌کنندگان یارانه‌های کشاورزی را با تمرکز بر نحوه توزیع ناعادلانه یارانه و به‌چالش‌کشیدن صنعت قدرتمند کشاورزی در آنجا منتشر کرد. در‌نتیجه، دولت مکزیک مجبور به اصلاح نظام یارانه کشاورزی شد تا اطمینان حاصل کند که یارانه‌ها به کشاورزان نیازمند می‌رسد. در آفریقای جنوبی نیز کمپین «تجزیه‌وتحلیل بودجه درمانی»، موجب بسیج مردمی و طرح دعوی قضائی برای افشای جزئیات بودجه درمانی دولت درمبارزه‌با بیماری ویروسی شد. نتیجه آن، عقب‌نشینی دولت نسبت به عدم گزارشگری شفاف مالی، برکناری برخی نیروهای دولتی به‌دلیل فساد مالی و افزایش گستره خدمات درمانی عمومی دولت در آفریقای جنوبی شد. نهایتاً «کمپین ملی برای حقوق بشر دالیت» در هند، موجب نظارت مستمر مردمی بر برنامه بودجه شد و دولت هند متعهد شد که هر‌سه‌ماه‌یک‌بار، نسبت به درآمدها و هزینه‌کردهای خود، در یک مجمع عمومی به مردم پاسخگو باشد. همچنین به‌دلیل فشار نهادهای مختلف مردمی، دولت مجبور شد بخشی از منافع مالی خود را مستقیماً به گروه‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده هند اختصاص دهد و این کمپین، دولت را تحت‌فشار قرار داد تا بپذیرد که نسبت به استمرار این‌عمل، متعهد باشد./ایبِنا

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه