گزارشی از کودکان کار شیراز؛

آرزوهای بچه‌های کار قد نکشید...

آمنه سپهر

این‌روزها در اکثر چهارراه‌های شیراز می‌توان تعدادی کودک کار دید که کودکانگی‌هایشان را در خیابان‌های بی‌دروپیکر شهر قربانی کرده‌اند. قدم‌هایشان را با چراغ چشمک‌زن سر چهارراه کوک کرده‌اند. قد و نیم قد با بسته‌های کوچک دستمال‌کاغذی، بسته‌های آدامس و جوراب عرض خیابان را در سیطره گام‌هایشان گرفته‌اند. در چشمانشان خواهش موج میزند، اصلاً نمی‌شود که بی‌توجه از امتداد نگاهشان بگذری. چراغ سبز می‌شود و او با خرده‌ریزه‌هایی که برای فروش دارد باسرعت خودش را کنار خیابان و در پناه سایه‌های درختان می‌رساند تا لختی بیاساید. بی‌شک نمی‌شود که بی‌تفاوت از کنار این‌دسته افراد که به جبر روزگار روانه خیابان‌ها شده‌اند، بگذری، کودکانی که به‌دلایل مختلف و به‌اجبار دل از کودکانه‌هایشان کنده‌اند تا نان‌آور خود و سایر خانواده باشند. پشت‌صحنه التماس‌های گاه‌وبیگاه کودکان کار بلاشک اندوهی نهفته از نداری و کوهی از معضلاتی است که گره به روزگارشان انداخته است. اغلب این‌دسته از کودکان کار از داشتن والدین بیمار و یا گرفتار در دام اعتیاد رنج می‌برند، بخشی از آنها نیز به‌دلیل داشتن سرپرست بی‌کفایت و مشکلات معیشتی سرگردان خیابان‌ها برای یافتن لقمه نانی شده‌اند.
برای دیدن مصائب کودکان کار مسیری یک‌ساعته را درطول خیابان قدم می‌زنم تا ساعاتی را در رنج مداوم آنان همراه شوم. پسرکی تقریباً ده‌ساله گوشه چادرم را به التماس می‌کشد، دیدن رنج نهفته چشمانش آتش‌به‌جانم می‌کشد. اسمش محمد است، التماس می‌کند تا کمکش کنم. با او مسیری را همقدم می‌شوم. درمورد خانواده‌اش از او می‌پرسم؛ تعلل می‌کند. انگار تکرار دردهای تلنبار‌شده روی دلش اجازه بیان حقایق روزگارشان را نمی‌دهد. پس از سکوتی کشدار، محمد از مادر مریضش می‌گوید که مبتلا به بیماری صعب‌العلاج است و از پدری که مجبور است با گاری از خروس‌خوان صبح تا شب کارتن و ضایعاتی جمع کند تا بتواند داروهای مادرش را تهیه کند. محمد درسش را رها کرده و آواره خیابان‌های بی‌دروپیکری شده است که نمی‌داند برایش چه خواب‌هایی دیده است. این پسرک خردسال با آن قامت نحیف کودکانه‌اش آرزوهای بزرگی در سر داشت که روزی آن‌قدر پولدار شود تا آرزوهای قد نکشیده تمام کودکان کار را برآورده کند. دراین‌مسیر جز محمد دختران و پسران کار زیادی دیدم که در تکاپوی زندگی تمام آرزوهای کودکانه اشان به یغما رفته بود. کودکانی که مرتباً به تعدادشان افزوده می‌شود. در آن‌سوی کلان‌شهر شیراز که زیبایی‌های مسحورکننده‌اش چشم‌نواز است؛ اما زشتی‌های فقر خط بطلانی به آرزوهای ریزودرشت کودکانی می‌کشد که آینده نامعلومشان از گونی‌های آویخته به دوش‌های لاغراندامشان فریاد می‌کشد. در آن‌سوی خیابان تعدادی از کودکان کار نیز با قیافه‌ای متفاوت‌تر مجبور شده‌اند سر هر گذری برای بوتیک‌ها تبدیل به جارچی شوند و تا می‌تواند برای سهمی از پورسانت فروش البسه با حنجره خود در جدال باشند. در همین رهگذر یکی از عابرین خیابان زند گفت: «باوجوداینکه درحال‌حاضر همه مردم با مشکلات معیشتی شدید روبه‌رو هستند؛ اما دیدن رنج مداوم بچه‌های کار در سر چهارراه‌ها و خیابان‌ها در این گرمای سوزان ناراحت‌کننده است». این بانوی شیرازی با اذعان بر اینکه دستگیری از هر نیازمندی عملی شایسته است، تصریح کرد: «بااین‌حال احساس می‌کنم با خرید از این بچه‌ها یا کمک‌کردن به کودکان متکدی درواقع به فرورفتن بیشتر آن‌ها در گرداب آسیب‌های اجتماعی کمک می‌کنیم». وی برانگیختگی احساسات مردم درمقابل این قشر را ظلمی آشکار در حق آنان دانست و گفت: «باید نهادهای متولی با جمع‌آوری این کودکان زمینه تحصیل و راه درست‌زندگی‌کردن را به آنان بیاموزند».

۲۱۹ پسر و ۱۰۱ دختر کودک کار
سرپرست اداره‌کل بهزیستی استان فارس پیرامون آمار کودکان کار در فارس در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: «درحال‌حاضر ۲۱۹ پسر و ۱۰۱ دختر کودک کار در فارس وجود دارد که برای امرارمعاش سرگردان خیابان‌ها هستند». محمدرضا هوشیار آمار کامل کودکان کار این استان از ابتدای امسال تاکنون را ۳۱۳ کودک کار اعلام کرد و متذکر شد: «بیشترین آمار کودکان کار و خیابانی استان فارس متعلق به کلان‌شهر شیراز است». وی درپاسخ‌به سؤالی مبنی‌براینکه آیا این سازمان در استان فارس سلب حضانت اولاد از سرپرستان خانواده داشته‌اند یا خیر؟ گفت: «دراین‌زمینه سلب حضانت نداشته‌ایم؛ اما از پنج خانواده به‌علت تکرار کار کودک و تکدی‌گری و کار مضاعف شکایت شده و پرونده آنان توسط مشاور حقوقی سازمان بهزیستی فارس درحال‌پیگیری‌ست». هوشیار همچنین از حضور ۱۰۵ کودک کار در مرکز اقامتی این سازمان نیز خبر داد و یادآور شد: «بررسی بهداشت عمومی و سلامت جسمانی (تست ایدز و هپاتیت، سنجش بینایی، بهداشت دهان و دندان، ارجاع به بینایی‌سنج)، اهدای پوشاک، بسته غذایی و بسته بهداشتی، ارجاع کودکان کار به نهادهای حمایتی دولتی و غیردولتی، پیگیری وضعیت تحصیلی و اهدا کمک‌هزینه تحصیلی، گوشی موبایل و وسایل تحصیلی، آموزش فردی و خانوادگی درراستای خودمراقبتی و توانمندی فردی، ارجاع به مرکز ترک اعتیاد و فنی‌و‌حرفه‌ای، برگزاری برنامه‌های شاد و اوقات فراغت، خدمات مشاوره و آموزش مهارت‌های زندگی، خدمات درمانی را از اقدامات این سازمان برای ساماندهی کودکان کار است». وی مهم‌ترین علل روی‌آوردن این دسته از کودکان به کار مضاعف در خیابان‌ها یا تکدی گری را درآمد پایین خانواده‌ها اعلام و ابراز کرد: «فقدان سرپرست یا بیماری اعضای خانواده، فرهنگ غلط در برخی خانواده‌های اتباع درخصوص لزوم کار کودک به‌منظور پرورش حس مسئولیت‌پذیری در کودک از دیگر دلایل اشتغال کودکان کار در محیط‌های عمومی‌ست. ۸۰‌درصد کودکان کار استان فارس را کودکان اتباع غیرمجاز تشکیل می‌دهند». او ضمن ابراز خرسندی از همکاری‌های بین‌بخشی ارگان‌های عضو آئین‌نامه ساماندهی کودکان کار برای کودکان کار ایرانی و اتباع مجاز، یادآور شد: «با همکاری خوب سازمان‌های عضو آئین‌نامه ساماندهی کودکان کار در فارس، این کودکان از خدمات درمانی، تحصیلی و … به‌خوبی استفاده می‌کنند». هوشیار بااعلام‌اینکه ۸۰‌درصد جمعیت کودکان کار استان فارس را اتباع غیرمجاز تشکیل می‌دهند، تأکید کرد: «کودکان کار اتباع غیرمجاز به‌دلیل نداشتن کد آمایش ازسوی ارگان‌های متولی خدماتی دریافت نمی‌کنند. لازم است تا مردم درصورت مشاهده کودکان کار، کودک‌آزاری و خشونت علیه آنان را با خط ۱۲۳ اورژانس اجتماعی در میان بگذارند تا همکاران ما مداخلات لازم را انجام دهند. یکی از راه‌های مؤثر در کاهش آمار کودکان کار افزایش آگاهی مردم و معرفی این کودکان به اورژانس اجتماعی‌ست؛ ضمن‌اینکه مردم باید بدانند که از این کودکان خرید نکنند».

پذیرفتنی نبودن فعالیت کودکان کار در جوامع پیشرفته امروزی
در این رهگذر، یک مشاور ارشد خانواده دررابطه‌با کودکان کار و آسیب‌های پیش‌روی آنان گفت: «کودکان کار پدیده‌ای نیست که به‌تازگی با آن مواجه شده باشیم؛ اما درحال‌حاضر با افزایش سواد و آگاهی مردم و همچنین گسترش فضاهای آموزشی و پرورشی، سازمان‌های مردم‌نهاد، گسترش خدمات به کودکان و خانواده‌ها و همچنین سایر نهادهای یاری‌رسان، کار کودکان در جامعه پذیرفته‌شده نیست و هیچ نهادی آن‌را نمی‌پذیرد». عبدالله هاشمی تصریح کرد: «کودکان تازمانی‌که به سن قانونی نرسیده‌اند نباید مشغول به کاری شوند و منبع درآمد خانواده‌ها باشند». او یکی‌دیگر از آسیب‌های اشتغال کودکان در خیابان‌ها را غفلت والدین عنوان کرد و افزود: «نظارت‌نکردن صحیح جامعه و خانواده بر کودکان کار باعث می‌شود که این کودکان درزمینه‌های مختلف مورد سوءاستفاده قرار گیرند. ترحم و دلسوزی نابجای افراد جامعه در قبال کودکان کار که به‌نوعی باعث دلگرمی به ادامه کار می‌شود، آسیبی جدی برای نابسامانی‌های آینده و جامعه پیرامونی آنان است». وی بحران اقتصادی را یکی از عوامل تشدیدکننده این پدیده خیابان‌گردی کودکان کار عنوان کرد و گفت: «لازم است تا دولت‌ها دراین‌زمینه سازوکارهای موردنیاز را به‌خدمت بگیرند. استفاده بهینه از نظرات صاحب‌نظران و کارشناسان این‌حوزه به‌دوراز هرگونه نگاه سیاسی، افزایش بنیه فرهنگی افراد جامعه و حتی خانواده و خود شخص کودک از دیگر نکاتی بود که این روانشناس خانواده درراستای کمک به حل معضل کودکان کار به آن تأکید داشت. اگر افراد جامعه بجای تک‌روی و کمک فردی به مؤسسات و ادارات ذیصلاح مراجعه و کمک‌ها به‌این‌سمت هدایت کنند قطعاً باعث ایجاد درآمد پایدار و گاهاً باعث تمایل نداشتن کودک به‌کار بخصوص تکدی‌گری می‌شود».

لزوم برخورداری از برنامه بلندمدت کارآمد
هاشمی از دیگر راهکارهای ساماندهی کودکان کار را وجود یک برنامه بلندمدت و کارآمد در حیطه یک شغل پایدار و درواقع ساختن یک نیروی زبده کار در آینده دانست و گفت: «با برنامه‌ریزی مدون درکنار تحصیل کودکان کار زمینه اشتغال پایدار آنان فراهم می‌شود، اما دراین‌زمینه با یک مشکل جدی روبرو هستیم و آن اینکه راهکارهای دولت‌ها بیشتر کوتاه‌مدت و مُسکن است تا علاج. یک جامعه پویا و فعال نیاز به افراد متخصص و نیروی کار زبده دارد اما وقتی به کودک هیچ‌گونه آموزشی داده نشود نه‌تنها نیروی متخصص ساخته نمی‌شود، بلکه خودش در بزرگ‌سالی می‌تواند منبع مشکلاتی برای جامعه باشد». آنچه حائزاهمیت است اینکه مسئولان و مردم باید در کنار یکدیگر قرار گیرند و با همکاری هم سعی در کاهش آمار کودکان معصومی داشته باشند که آواره خیابان‌ها شده‌اند، کودکانی که شاید استعدادهایی در هرکدام از آن‌ها نهفته باشد که با بروز و ظهور آن جامعه را به رشد و بالندگی برساند.

 

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه