تئاتر کودک و نوجوان چه زمان «طلوع» می کند؟
خدیجه مهدوی
نمایش را باید هنری ناب دانست که تمام بنیه و کنیه فکری و وجودی را هنگام اجرا برهم میزند. از مرز تصنع گذشته و بهسادگی، بیپیرایگی و آرامشی در اثر هنری میرسد که با مخاطب همصدا و همآواز؛ و با مؤلف و خالق اثر شریک میشود و این حس زیبا را با خود همراه میآورد و خالق اثری میشود که چنان بر دل و روحت حاکم میشود که پس از دیدن و خواندن آن در جایی از سلولهای خاکستری مغز نقش بسته و جزو وجودی اندیشه و حافظه تاریخیات میشود و این است معجزه هنر نمایش و تئاتر! دراینراستا بدیننکته باید توجه داشت که هنر تئاتر در ایران پیشینهای ممتد و طولانی دارد و سبکی از آن در نمایشهای تعزیه جلوهگر است و کتاب تاریخ بخارا سندی بر این ادعاست که نمایش ایران از آیین اسطوره و شعایر برخاسته. زمانی تئاتر و هنرهای نمایشی به جایگاه حقیقی خود نزدیک میشوند که مردم تئاتر را برای خود تئاتر دوست بدارند و آن هنگامیست که تئاتر با فرهنگ، ادب، تعالی افکار و احساسات انسان و روحیه و وجدان جمعی جامعه سروکار داشته باشد. اینگونه تئاتر منزلتی فراخور رسالت خود داشته و از نقش و جایگاهی بالا در میان مردم و مسئولان برخوردار میشود. اگر موشکافانهتر و خاص مقوله تئاتر و نمایش در حوزه کودکونوجوان را بخواهیم مورد واکاوی قرار دهیم باید اذعان کنیم که یکی از شاخههای هنری بسیارمهم و مؤثر، این شاخه از هنر در جامعه محسوب میشود که همواره اهالی تئاتر کودکونوجوان بهدلایلی گوناگون به عملکرد مدیران اینحوزه معترض بودهاند و ازطرفی باوجود برخی شعارها با کمتوجهی مسئولان روبهرو شدهاند تاجاییکه این قصور منجر به انتخاب مدیران ناکارآمد، بودجه اندک، بیتوجهی به کمبود امکانات سختافزاری اینرشته هنری و هزاران مشکل دیگر شده طوریکه شعارها بر عملکرد صحیح و بجا حاکم گشتهاند. دراینحوزه تئاتر و نمایش میتواند کاربردهای زیادی در نهادهای مختلف آموزشی در سطوح گوناگون داشته باشد بهویژه تئاتر تعلیمی، تربیتی کودکانونوجوانان که متأسفانه کمتر موردتوجه قرار گرفته. باوجود بعد زیباییشناختی تئاتر و توجه به ابعاد سرگرمکنندگی آن میتوان گفت که تئاتر پداگوژی (آموزشوپرورش) باتوجهبه تفاوتهایی که با دیگر تئاترها دارد بهخوبی بهمانند یک ابزار آموزشی قادر است درجهت آموزش و تعلیموتربیت کودکانونوجوانان موردتوجه قرار گیرد و تاآنجا پیش رود که زمینهای برای کشف استعدادها شود. تئاتر هنریست با قابلیتهای مختلف که در حوزههای گوناگون میتواند در خدمت اهداف انسانی خصوصاً آموزش و تعلیموتربیت قرار گیرد درواقع هدف اصلی تئاتر تعلیمی، تربیتی بهعنوان یک ابزار آموزشی ایجاد تغییرات مثبت و سازنده در کودکانونوجوانان و حمایت از ایشان است که متأسفانه از نهاد و سیستم مهمی نظیر آموزشوپرورش نادیده گرفته میشود. رویکرد نهادهای ذیربط برای استفاده از تئاتر در مسیر آموزشوپرورش اکنون بهرسمیت شناخته نمیشود که بخش مهمی از این کاستی ضعف برنامهریزی و سازماندهی در تشکیلات تئاتر کشور است. تئاتر و نمایش در تمام حوزهها رسانهای فراگیر است خصوصاً در حوزه تخصصی چون کودکونوجوان و میتواند با شناخت صحیح استعدادهای نهفتهاش ازطرف گروهی که گردهم آمدهاند تا یک اثر هنری را تولید کنند بهعنوان رسانهای سازنده عمل کند که تأثیرگذار برای انتقال پیامهای ملی، قومی، ارزشی و ... باشد. تئاتر و نمایش آیینه فرهنگ یک جامعه است میتواند بر آن تأثیر گذارد آنچه در صحنه تئاتر اجرا میشود تأثیری شگرف، عمیق و بلندمدت در ذهن و تفکر مخاطب دارد. بهعنوان نمونه میتوان بدین مطلب اشاره داشت که ارائه پیامهای درست و انتقال مفاهیم متعالی برگرفته از آموزههای دینی و اخلاقی بسیار میتواند دراینامر نقشآفرینی کند. باید یادآور شد تئاتر در ایران بحران مخاطب ندارد بلکه اگر عمیق نگریسته شود ایننتیجه حاصل میشود که تئاتر در ایران با بحران مدیریت دستوپنجه نرم میکند. بهکارگیری نیروهای متخصص و کارآمد که از تحصیلات دانشگاهی و تجربه طولانی در عرصه تئاتر و هنرهای نمایشی برخوردارند در امر تصمیمگیری و برنامهریزی برای جذب مخاطب و کمک در روند توسعه تئاتر خصوصاً در عرصه تئاتر کودکونوجوان میتواند بسیارتأثیرگذار باشد. لازمبهتوضیح است که اهمیت نمایشنامه یکی از پایههای سهگانه ادبیات است و دراینمیان قدمتی تاریخی بالغبر 2500سال را دربردارد. دراینمیانه باید اذعان داشت ایننکته متأسفانه از توجه و اهمیت کمی برخوردار است و این زنگ خطر است. نمایشنامه ساختمانیست که باید از اول تا آخر روی پای خود بایستد. خصوصیتش ایناستکه چیزی غیر از رمان یا موعظه یا درس است، زیرا دراینصورت دیگر نمایشنامه نیست. باید به اینموضوع اشاره شود که متأسفانه این فعل در تئاتر کودکونوجوان نادیده گرفته میشود. زمانیکه هنوز کلام کشف نشده بود بشر برای انتقال هدف و مقصود خود به دیگران از ابزار وجودی بدن خود و از حرکات استفاده میکرد ازاینرو نمایش (درام) یک وسیله ارتباطی کامل برای بازگوکردن وقایع روزانه و جریانهای زندگی بود که بعدها برای یادآوری و کسب تجربه و سرگرمی همراه با دانشاندوزی مورداستفاده قرار گرفت، اما مهمترین هدف آن آموزش و انتقال اندیشه و تجربیات بشر بوده است مهمترین عامل در ایجاد یک فرایند نمایشی تأثیرگذار، برخورداری از یک متن نوشتاری قدرتمند بوده که بهفراخور اندیشه و هدفی که پشت آن نهفته میتوانسته ارتباط مؤثر با گروه مخاطب را در پی داشته باشد و این منوط به زیرساخت نمایشنامه خوب و اساسیست. نوشتن نمایشنامه برای کودکونوجوان نیاز به آگاهی و شناخت نمایشنامهنویسی برای کودکان دارد و همچنین سادهنویسی و ساده روایت کردن یا ساده مطرحکردن قصه هم ازجمله عوامل ضروری دیگر دراینباره محسوب میشود. وقتی قرار است برای مخاطب گروه سنی کودکونوجوان قصهای را در قالب نمایش روایت کنیم، باید به نحوه روایت و نوع استفاده از واژهها و کلمات توجه و دقت اساسی کنیم، زیرا استفاده از عبارات و کلمات ثقیل یا مفاهیم سخت و پیچیده در نمایشنامههای کودکانونوجوانان سبب خستگی تماشاگر از نمایش و دلزدگی او میشود. نمایشنامهنویسی یک تخصص ویژه است خصوصاً در گروه سنی کودکونوجوان ... آشنایی به صحنه، روانشناسی تئاتر کودک و روانشناسی دنیای کودکونوجوان از اولویتهای اینامر است. ارتباط نمایشنامهنویسان اینحوزه با هنرمندانی که تخصصی در حوزه تئاتر کودکونوجوان فعالیت دارند بسیار در درخشش نمایشنامهنویسی و نمایشنامهنویسانمان تأثیر دارد. مدعیان تئاتر و نمایش در حوزه تئاتر کودکونوجوان تاکنون بسیارضعیف عمل کردهاند تئاتر و نمایش مخاطب خود را نمیشناسد، هنوز حال و آینده را باور ندارد و هنوز غرق در گذشته است. جالب است وقتی در دانشگاههای ما طرح درس ۵۰سالپیش به دانشجویان تئاتر تدریس میشود و نمایشنامهنویس برای جامعه امروز تربیت نمیشود، وقتی تماشاگر راهش را برای دیدن نمایش گم کرده، وقتی بهدنبال دست و جیغ و موسیقی و رقص و آواز است ... بهنظرتان انتظار چه میتواند باشد؟! باید بدین اصل باور داشته باشیم که تئاتر کودکونوجوان زمانی طلوع واقعی خود را خواهد داشت که ریشهای و واقعی بدان نگریسته شود؛ ریشهای و واقعی! توجه به کارگاههای هنری در شاخههای مختلف برای بهوجودآوردن امکانات از باب کسانیکه در حالت جستوجو از هنر هستند و میخواهند تقلید را رها کنند و به شالوده و بنمایه حقیقی این فعل از هنر برسند یک اصل اساسیست بهعنوان نمونه میتوان به اینامر توجه داشت که یک تئاتر واقعی امروز نهتنها در ایران بلکه در همه دنیا میتواند تئاتر کارگاهی باشد و این یک پدیده اتفاقی نیست که دراینمیان تعداد کارگاهها را افزایش دهیم بلکه وظیفه کارگاه بهوجودآوردن هسته اصلی فعالیت دراینراستاست و نمونهای که در کانون پرورشفکری کودکانونوجوانان در مراکز استانها درحالانجام است./ایرنا