گفتوگو با الهام شعبانی؛ کارگردان نمایش «بیچرا زندگان»
امیر پارسائیانمهر
الهام شعبانی؛ کارگردان «بیچرا زندگان»، بابیاناینکه از سال 1395 با «لیلی عاج» (نویسنده این نمایش) درحالفعالیت مشترک بوده و به نوعِ نگارش وی در حوزه نمایشنامه علاقهمند است، گفت: «جنس شخصیتپردازیهای خانم عاج را دوست داشتم و با متنهایش، قلمش و نگاهش نسبت به کاراکترها، بهایندلیلکه در کارهای وی بازی کرده بودم، آشنا هستم و بههمیندلیل، ما دراینچندسال روابط و همکاریهای بسیارخوبی با یکدیگر داشتهایم و این، موجب شده تا آثار مشترک من و وی، بازخوردهای خوبی را از تماشاچیان بگیرد و اتفاقات خوبی برای کارهای مشترک ما رخ دهد». برنده جایزه بازیگری از جشنواره فجر برای ایفای نقش در نمایش «قند خون»؛ بااشارهبهاینکه مهمترین دلیل انتخاب این متن، قلم خوب و روان «لیلی عاج» بوده و همین نکته موجب شده تا تصمیم بگیرد با وی به یک ایده و نهایتاً به یک نتیجه خوب برسند، افزود: «من و لیلی عاج، درمورد اینطرح و ایده حرف زدیم و پس از اتمام اینمرحله، وی درپی تحقیقات دراینزمینه رفت و نهایتاً نتیجه این تحقیقات و تبادلنظر، کارگردانی متن او توسط من شد».
این هنرمند، «بیچرا زندگان» را نمایشی دارای فضای سیال ذهنی برشمرده و باتأکیدبراینکه همواره برایش مهم بوده بتواند اجزای مختلف این متن را مانند قطعات یک جورچین بهدرستی درکنارهم بچیند، گفت: «در کارگردانی این اثر؛ که میتوانم آنرا کارگردانی سخت و درعینحال شیرینی بنامم، سیال ذهنی بودن متن یکی از مهمترین شاخصههایش است. کوشیدم که یک فضای ذهنی را ترسیم کنم و با این سؤال مواجه بودم که چگونه باید ایننکات را درایناثر نشان دهم؟» این کارگردان باسابقه تئاتر، باتأکیدبراینکه اینقسمت از طراحی در کارگردانی نمایش برایش جذاب بوده و کوشیده بههمینشکل، قطعات نمایش را بهصورت پازل درکناریکدیگر بچیند تا نهایتاً به تصویری کامل مبدل شود، افزود: «نکته مهم دیگر در کارگردانی این اثر برایم اینبودکه دوست داشتم شیوه اجراییام دراینکار، بهسمت رئالیسم حرکت نکند؛ و در فضایی که پیشرویم قرار داشت، فرم، بدن و میزانسنها برایم بسیارمهم بوده است».
برنده جایزه بازیگری جشنواره فجر برای نمایش «باباآدم» درباره طراحی صحنه این نمایش، بابیاناینکه اینبخش از کار بهعهده «امیرحسین دوانی» بوده است، توضیح داد: «ما در چند اثر درکنارهم بودهایم و فعالیتهای مشترکی را انجام دادهایم و با فضای ذهنی یکدیگر آشنا بودیم؛ ازاینرو، طراح صحنه این نمایش در روند نگارش متن، درجاییکه متن شکل گرفت، کنار ما قدمبهقدم جلو میآمد. قرار بود البته درابتدا، طراحی صحنه بهشکلیدیگر باشد؛ اما متأسفانه بهدلیل هزینهها و بهدلیلاینکه جای ثابتی برای تمرین این اثر نداشتیم، نمیتوانستیم اینکار را انجام دهیم». وی بابیاناینکه در طراحی صحنه ابتدایی این اثر، باید سازهای از اسفنج ساخته میشد و در یک سالن بهصورت ثابت قرار میگرفت و بازیگران دراینفضا تمرین میکردند، گفت: «بهدلیل عدمدسترسی به مکان ثابت تمرین و هزینههای بالا دراینشکل از تمرین، دستزدن به چنینکاری درابتدا برای گروه اصلاً امکانپذیر نبود. امیرحسین دوانی؛ که او را یکی از طراحان صحنه بینظیر در تئاتر ایران میدانم، اتودهای بسیاری را برای طراحی صحنه این نمایش ارائه کرد و پس از بررسیها نهایتاً به اینجنس از طراحی صحنه رسیدیم؛ که از آن راضیام و نوع طراحی صحنه را نیز دوست دارم».
دارنده تقدیر بازیگری جشنواره فجر برای نمایش «کمیته نان»، بابیاناینکه بهدلیل تمرکز و دقت بیشتر در کارگردانی، دوست نداشته است که به حوزه طراحی لباس درایننمایش ورود کند، خاطرنشان کرد: «دوست داشتم درایناثر، تنها بر روی کارگردانی متمرکز باشم و ازاینرو، تصمیم گرفتم طراحی لباس کار را نیز به یک طراح لباس جوان تازهکار بسپارم که پس از تحقیقات وی و مباحث طولانی انجامشده، به نتایجی کلی رسیدیم». طراح لباس نمایش «مکبث» بهکارگردانی «دکتر قطبالدین صادقی» که در سال 1391 در سالن سمندریان مجموعه ایرانشهر بهروی صحنه رفته است؛ باابرازخرسندیاز تشکیل گروهی حرفهای در حوزه نمایش، بابیاناینکه همینموضوع موجب شده تا او در مقام کارگردان، در نقاط خاص این نمایش بهراحتی به تصاویری که در ذهن داشته است، برسد، گفت: «درایننمایش، یکسری حرکت و فرم وجود داشت؛ و در مقام کارگردان تا جایی میتوانستم اینموضوع را با بازیگران درمیان بگذارم و آنان نیز در مقام بازیگر دادههایی را به من ارائه میکردند؛ اما درنهایت، از علیرضا و محمدرضا شریفی خواستم بهعنوان مشاوران حرکت دراینگروه حضور داشته باشند تا طراحی حرکت من در کار را روتوش و یکسری از نکات را به من گوشزد کنند. آنان نیز لطف کردند و در کنار من، طراحی حرکاتی را که پیشتر به آنها رسیده بودم، کامل کردند و ایننکته، برایم حائزاهمیت و مثبت بوده است».
این بازیگر تئاتر باتأکیدبراینکه بر تعامل سازنده میان بازیگر و کارگردان بسیار اعتقاد دارد و اینامر را یکی از مهمترین ارکان یک اثر نمایشی میداند، گفت: «بهایندلیلکه خودم بازیگرم و سالیانسال، بازیگری را تجربه و کار کردهام، باید بگویم که ایننوع از همکاری میان بازیگر و کارگردان بسیارمهم است؛ چراکه بازیگر با یک ایده و یک دستاورد برای ایفای نقش در یک اثر حاضر میشود و زمانیکه متن را دراختیار او میگذاری، دستاوردها و ایدههای جدید خویش را نسبت به متن ارائه میکند». کارگردان «بیچرا زندگان» بابیاناینکه وقتی بازیگر با اتودهای ذهنی خویش مقابل کارگردان حاضر میشود و کارگردان نیز نهایتاً آنچه را که برای اجرای کامل یک نقش میخواهد، به آن اضافه میکند و دراینزمان، بازیگر و کارگردان نگاه خود را به شخصیت خلقشده در متن میبینند، نوعی همکاری مشترک شکل میگیرد که باید بهبهترینشکل ممکن اتفاق بیفتد، گفت: «معتقدم که تعامل میان بازیگر و کارگردان بسیار به نوع کار کمک میکند و ممکن است که من، نوعی از حرکت را از بازیگر بخواهم و بازیگر بههردلیلی؛ ازجمله حرکت یا میزانسن نتواند آنرا انجام بدهد. وقتی بازیگر به من میگوید اگر این حرکت نشود، میتوان بهگونهایدیگر رفتار کرد و اتود دیگری برایم بزند و آن اتود جذابتر باشد، قطعاً آنرا قبول خواهم کرد».
برنده مدالیوم جشن بازیگر و جایزه بازیگری زن «جشن بازیگر» برای نمایش «قند خون» باتأکیدبراینکه بازیگر باید طی اجرای یک اثر راحت باشد و بتواند با نقشش ارتباط برقرار کند، افزود: «بازیگر باید نقش را دوست داشته و با آن راحت باشد و وقتی تمام عوامل؛ ازجمله لباس، نور، طراحی صحنه و ... دراختیارش قرار گیرد، قطعاً به مسائلی جدید روی صحنه میرسد. گاه ساعتها درمورد میزانسن با بازیگران یک نمایش سخن میگفتیم و نهایتاً بهنتیجه میرسیدیم». وی باابرازخرسندیازاینکه چهار بازیگر حاضر درایننمایش، جوایز متعددی در حوزه بازیگری جشنواره فجر و دیگر جشنوارهها را بهخود اختصاص داده و بازیگرانی در سطح حرفهای هستند، گفت: «رابطه همکاری من با بازیگران حرفهای تئاتر، بهخاطراینکه بازی روی صحنه را تجربه کردهام، جذاب است و ما درمورد میزانسن، حرکت و بازی، ساعتها با بازیگران گروه سخن میگفتیم تا به نکتهای مشترک برسیم و سعی میکردم حال بازیگر با میزانسن، بازی و آنچه روی صحنه انجام میدهد، خوب باشد». وی باتأکیدبراینکه اگر یک بازیگر، با تمام آنچه دراختیار دارد، روی صحنه بیاید و حالش با گریم، لباس، کارگردانی و صحنه خوب باشد، قطعاً یک اثر خوب تولید میشود، افزود: «وقتی هر عضو کار، خود را بخشی از تیم ببیند و به ایننکته برسد که کار را باید بهشکل گروهی پیش ببرند، یک هماهنگی میانشان شکل میگیرد که به بهتردیدهشدن بازیگر و متعاقباً به بهتردیدهشدن اثر منجر میشود».