روانشناسی
اضطراب دلبستگی و راههای شناسایی آن
اضطراب دلبستگی به اضطرابی اشاره دارد که درمورد روابط شما با عزیزان از جمله والدین، دوستان و شریک زندگی تجربه میکنید. بهطورکلی از تجربیات دوران کودکی ناشی میشود. درحالیکه علل دقیق دلبستگی مضطرب بهطورکامل شناخته نشده است، ممکن است ناشی از تجربیات منفی یا تربیت ناسازگار باشد. دلبستگی ایمن برای رشد سالم ضروریست. دلبستگی ضعیف در سالهای اولیه زندگی میتواند اثرات ماندگاری داشته باشد. این وابستگیها میتوانند تا بزرگسالی نیز ادامه داشته باشند و بر روابط بزرگسالان تأثیر منفی بگذارند. دلبستگی اضطرابی که به آن دلبستگی دوسوگرا یا دلبستگی مضطرب-مشغول نیز میگویند، یکی از چهار سبک دلبستگی اصلیست که توسط روانشناسان شناسایی شده است. افراد مبتلا به اضطراب دلبستگی چگونه رفتار میکنند؟ نحوه بروز این علائم میتواند برای کودکان و بزرگسالان مشابه باشد؛ اما تفاوتهای مهمی نیز وجود دارد. در زیر مروری بر شایعترین علائم ایناضطراب بر بزرگسالان داریم. بزرگسالانی که سبک دلبستگی مضطرب دارند، اینموارد را نسان میدهند؛ رفتارهایی که شریک زندگی آنها را خفه میکند یا میراند، نیاز دائمی به تماس و حمایت دیگران، ترس از اینکه موردتوجه قرار نگیرد، احساس عدم اطمینان از اینکه آیا میتوان روی یک شریک حساب کرد، حساسیت به طردشدن، نیاز به افزایش احساس امنیت، خودبینی منفی یا خودارزشمندی، دیدگاه مثبت نسبت به شریک زندگی، هوشیاری نسبت به علائمی که یک شریک درحال کنارهگیریست، نگران ازدستدادن شریک زندگی باشید، اشتیاق به احساس نزدیکی و امنیت بیشتر با دیگران، اضطراب دلبستگی یک تشخیص رسمی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) نیست. در عوض، بهطورکلی بهعنوان یک علامت درنظر گرفته میشود که باید بهتنهایی موردتوجه قرار گیرد. بهطورکلی، تصور میشود که حدود 50درصد از مردم سبک دلبستگی ایمن دارند، درحالیکه بقیه در سبکهای مختلف ناایمن قرار میگیرند. بااینحال، اختلال اضطراب جدایی یک اختلال اضطرابی مرتبط با دلبستگیست که بهطورکلی در حدود سن شش یا هفتسالگی تشخیص داده میشود. نشان داده شده که اضطراب دلبستگی به انواع مختلف درمان پاسخ میدهد، از جمله؛ درمان بینفردی (IPT): این نوع درمان به افراد کمک میکند یاد بگیرند که چگونه روابط بینفردی و تعاملات اجتماعی خود را بهبود بخشند. با کار با یک درمانگر، افراد حوزههای مشکل را در روابط خود شناسایی میکنند و برای رفع کاستی ها و توسعه مهارتهای جدید تلاش میکنند. درمان شناختی رفتاری (CBT): این نوع درمان بر کمک به افراد در تغییر الگوهای افکار خودکار منفی که به احساس اضطراب در روابط کمک می کند تمرکز دارد. با یادگیری روشهای جدید تفکر، افراد میتوانند از منظری امنتر و کمتر به روابط نزدیک شوند. داروها: اگر فردی هم اضطراب دلبستگی و هم اختلال اضطراب تشخیص داده شده دارد، داروهایی مانند انتخابی همچنین ممکن است تجویز شود. اکثر افراد مبتلا به اضطراب دلبستگی از راهبردهای مقابله ای ناکارآمدی استفاده میکنند که اضطراب آنها را تشدید میکند، مانند بررسی مکرر شریک زندگی. این رویکرد سطح اضطراب دلبستگی را بالا نگه میدارد و معمولاً به روابطی منجر میشود که تیره میشوند. مهم است که راهبردهای مقابلهای مفید را شناسایی کنید؛ زیرا امنیت سبک دلبستگی شما را بیشتر میکند. اضطراب دلبستگی میتواند استرسزا باشد. اغلب لذتبردن از روابط را دشوار میکند؛ زیرا شما بسیار مشغول نگرانی درمورد چیزهایی هستید که ممکن است اشتباه پیش برود. کار بر روی ایجاد یک سبک دلبستگی ایمنتر میتواند کمک کند. با شریک زندگی خود در مورد کارهایی که میتوانند برای حمایت از شما انجام دهند صحبت کنید و بهدنبال کمک از یک درمانگر یا مشاور باشید. بهطورکلی، این موقعیتی برد-برد است که منجر به یک زندگی رضایتبخشتر میشود. دیگر روی رهاشدن یا حمایتنشدن تمرکز نخواهید کرد. در عوض، میتوانید روی جنبههای مثبت رابطهتان تمرکز کنید./ سایکو درمان