الناز شاکردوست در یک نگاه
تولد: 7 تیر 1363 در تهران
حرفه: بازیگر
تحصیلات: فارغالتحصیل رشته تئاتر از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران و فوقلیسانس هنر از دانشگاه لندن انگلستان
او فرزند دوم خانواده است؛ برادری بزرگتر (علی) و خواهری کوچکتر از خود (الیکا) دارد. پدرش تاجر ابزارآلات صنعتی؛ و مادرش (فاطمه محتشمی) خانهدار است. خیلی درسخوان بود؛ طوریکه در رشته ریاضی/فیزیک با معدل 19.23 دیپلم گرفت و در کنکور هنر با رتبه 11 رشته بازیگری تئاتر را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد.
او یکبار بهعنوان طراح صحنه و لباس در سینما ظاهر فعالیت کرده است: سال 1389 در «بوی گندم» ساخته محمدرضا خاکی که دراینزمینه با امیر بنایی همکاری داشت.
در «جشن خانه سینما» سال 85 بهخاطر «چه کسی امیر را کشت» نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد؛ در سال 84 بهخاطر «مجردها» نیز نامزد همین جایزه شد و در سال 87 بهخاطر «در میان ابرها» نامزد دریافت تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن شد. او برای بازی در فیلم «تابو» برنده لوح تقدیر و جایزه جشنواره فیلم سانفرانسیسکو (آمریکا) شد. برای بازی در فیلم «مبارک» برنده تندیس بهترین بازیگر زن «جشن حافظ» شد. بهخاطر حضور در «خفهگی» نامزد دریافت تندیس «جشن انجمن منتقدان و نویسندگان ایران» (بخش بهترین بازیگر نقش اول زن) شد. دراینمراسم و در سالهای 98 و 1401 بهترتیب برای بازی در «شبی که ماه کامل شد» و «تیتی» بهترین بازیگر نقش اول زن شد. سال 99 نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فیلم فجر برای «ابلق» بود و سال 98 نامزد همین عنوان جایزه از همین رویداد برای بازی در «من میترسم» بود؛ همچنین در سال 97 برای «شبی که ماه کامل شد» سیمرغ بلورین جشنواره فجر را بهعنوان بهترین بازیگر نقش اول زن گرفت. او سال 86 نیز نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در فیلم «باد در علفزار میپیچد» شده بود.
«مادام باترفلای» عنوان مجموعه فتوکلاژهایی از مهدی منصوری بود که در قالب یک نمایشگاه ارائه شد. 16 اثر منصوری درایننمایشگاه با ایفای نقش توسط لیلی گلستان، الناز شاکردوست و نیلوفر پایدار بهنمایش درآمد. نام اثری که با چهره شاکردوست خلق شد؛ «تولد» است.
حین بازی در «تابو» بهکارگردانی خسرو معصومی؛ در سکانسی قرار بود صحنه غرقشدن شخصیت زن فیلم (بهار) با بازی او ضبط شود؛ موجی بلند باعث میشود شاکردوست زیر آب برود و نزدیک بود بهراستی در دریا غرق شود.
در اولین بازی تیم فوتسال بانوان هنرمند، زننده تنها گل تیم بود. این بازی با شعار «دنیای بدون کار برای کودکان» بهنفع کودکان کار برگزار شد. شاکردوست کاپیتانی تیم را نیز برعهده داشت.
برادرش، مدتی رستورانی برای ارائه فستفود افتتاح کرد که نامش «شاکردوست» بود.
تنها حضور او در عرصه نمایش، به کاری از امیر مهندسان باعنوان «گم و گور» برمیگردد که در آن، با امیر جعفری همبازی بود. این نمایش سال96 در «ایرانشهر» بهروی صحنه رفت.
در اردیبهشتماه 98 طی مراسمی در کتابخانه ملی ایران؛ استوارنامه سفیر آرشیو ملی هنر ایران به وی اعطا شد.