رخشان بنیاعتماد؛ راویتگر جامعه از دریچه دوربین
احمد شاهوند
رخشان بنیاعتماد که فعالیت هنریاش را در دهه ۵۰ بهعنوان منشی صحنه در تلویزیون آغاز کرد در نیمه اول دهه ۶۰ بهعنوان منشی صحنه و همچنین دستیار کارگردان در چند پروژه سینمایی مشغول شد؛ اولین فیلم سینماییاش را بهنام «خارج از محدوده» با نقشآفرینی مهدی هاشمی در سال ۱۳۶۶ ساخت که در سال ۱۳۶۷ در سینماهای ایران بهنمایش درآمد و بیش از یکمیلیون تماشاگر را به سالنهای سینما کشاند و در رتبه 12 جدول پربینندهترین فیلمهای سال قرار گرفت. بنیاعتماد در سال ۱۳۶۷ فیلم کمدی «زرد قناری» را بازهم با حضور مهدی هاشمی ساخت. «زرد قناری» در سال ۱۳۶۸ اکران شد و بیش از فیلم اولش تماشاگر جذب کرد. بیش از یکمیلیون و ۲۰۰هزار بیننده از فیلم دیدن کردند و رده هشتم جدول پرمخاطبترینهای سال از آن فیلم شد. سومین ساخته بنیاعتماد در سومینسال پیاپی بهنام «پول خارجی» و اینبار با نقشآفرینی علی نصیریان و محمدعلی کشاورز به مرحله تولید رسید. فیلم در سال ۱۳۶۹ اکران شد و از آن استقبال نشد. تنها بیش از ۳۰۰هزار بیننده به دیدن فیلم رفتند و رتبه 53 جدول پرتماشاگرترینها به فیلم رخشان بنیاعتماد تعلق گرفت.
این هنرمند، پس از یکسال وقفه، در ۱۳۷۰ «نرگس» را با حضور ابوالفضل پورعرب ستاره تازهآمده آنسالها همراه با فریماه فرجامی که با یک سیمرغ بلورین و یک دیپلم افتخار برای «پرده آخر» و «سرب» آمده بود در کنار عاطفه رضوی و رضا کرمرضایی ساخت؛ که در جشنواره دهم فیلم فجر با تحسین نویسندگان و منتقدان روبهرو شد و در حضور بهرام بیضایی با «مسافران»، محسن مخملباف با «ناصرالدینشاه آکتور سینما» و علیرضا داوودنژاد با «نیاز» سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را نصیب وی کند. «نرگس» در سال ۱۳۷۱ در سینماهای ایران اکران شد و ۹۶۰هزار تماشاگر به دیدنش رفتند و باز فیلمی از وی در گیشه با استقبال روبهرو شد. سهسالبعد، دستبهکار ساخت «روسریآبی» شد با گروه بازیگرانی کاملاً متفاوت: عزتالله انتظامی، فاطمه معتمدآریا، گلاب آدینه، جمشید اسماعیلخانی و فرهاد اصلانی. بازهم فیلمی از بنیاعتماد با استقبال و تحسین همگان مواجه شد. گلاب آدینه موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. معتمدآریا و افسر اسدی هم نامزد دریافت سیمرغ بلورین شدند. بنیاعتماد سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را گرفت و نامزد بهترین کارگردانی شد. فیلم بیش از یکمیلیون و ۲۰۰هزار مخاطب جذب سالنهای سینماهای نمایشدهنده فیلمی از بنیاعتماد شدند. باز بین ساختههایش سهسال فاصله افتاد و اینبار بهسمت ساخت فیلمی شخصی و غیرمتعارف رفت با نقشآفرینی بازیگرانی ناآشنا و تازهکار: مینو فرشچی نقش اول فیلم «بانوی اردیبهشت» بود و مانی کسراییان و گلاب آدینه او را همراهی میکردند. فیلم در شانزدهمین جشنواره فجر بهنمایش درآمد و در کنار «درخت گلابی»، «آژانس شیشهای»، «تولد یک پروانه» و «جهانپهلوان تختی» یکی از مهمترین فیلمهای آندوره بود و موردتحسین هم واقع شد. همانطورکه پیشبینی میشد فیلم در اکران عمومی سال ۱۳۷۷ با اقبال عمومی مواجه نشد و تنها حدود ۲۲۰هزارنفر از فیلم دیدن کردند. سال ۱۳۷۷ همزمان با پنج فیلمساز دیگر مشغول ساخت فیلمهای کوتاه برای جزیره کیش شد. این فیلمها در دو دوره متوالی جشنواره فیلم فجر (دورههای هفدهم و هجدهم) در دو قسمت بهنامهای «قصههای کیش» و «داستانهای جزیره» بهنمایش درآمدند. فیلم وی؛ «باران و بومی» با نقشآفرینی باران کوثری و ابراهیم شیبانی در مجموعه «داستانهای جزیره» در سال ۱۳۷۸ در جشنواره نمایش داده و سال ۱۳۷۹ اکران شد. در سال ۱۳۷۸ دستبهکار ساخت «زیر پوست شهر» شد؛ با تمرکز بر کاراکتر طوبی با نقشآفرینی گلاب آدینه که در «بانوی اردیبهشت» حضوری کوتاه داشت. محمدرضا فروتن، حمیرا ریاضی، علیرضا اوسیوند، مهراوه شریفینیا، نازنین فراهانی تازهواردهای سینمای بنیاعتماد بودند. باران کوثری که از «نرگس» وارد دنیای مادرش شده بود درایناثر نقش مهمی را عهدهدار بود. فیلم بهدلیل طولانیشدن مراحل فنی به جشنواره هجدهم فجر نرسید و بنیاعتماد فیلم را سال ۱۳۷۹ روانه اکران کرد. فیلم در چهارمین جشن خانه سینما شرکت کرد، در ۱۰ بخش نامزد شد و پنج تندیس بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول زن (گلاب آدینه)، بهترین چهرهپردازی (مهری شیرازی)، بهترین صداگذاری و میکس (محمدرضا دلپاک) و بهترین عنوانبندی (ابراهیم حقیقی) را بهدست آورد. «زیر پوست شهر» سال ۱۳۷۹ به اکران عمومی درآمد و با استقبال فراوان تماشاگران روبهرو شد: نزدیک به یکمیلیون و ۷۰۰هزار بیننده را جذب سالنها و رتبه چهارم جدول پرمخاطبترین آثار سال را ازآنخود کرد. این فیلم تا پایان ۱۴۰۰ پربینندهترین فیلم کارنامه سینمایی اوست. سه فیلم بعدیاش حتی نتوانستند بهاندازه یکششم این فیلم بیننده داشته باشند. از میان مستندهایی که بنیاعتماد ساخته، «روزگار ما» موفق شد در سال ۱۳۸۱ رنگ پرده را در اکران عمومی ببیند. فیلم باوجودآنکه با تحسین نویسندگان و منتقدان مواجه شد اما تنها ۲۱هزار تماشاگر به دیدنش رفتند. فیلم «روایت سهگانه» در سال ۱۳۸۲ توسط سه کارگردان ساخته شد: پرویز شیخطادی اپیزود «یک آرزوی کوچک»، عبدالحسن برزیده «شوخیهای خدا» و بنیاعتماد «ننه گیلانه» را ساخت؛ سه اپیزود با محوریت جنگ و دفاع مقدس. «روایت سهگانه» در بخش مسابقه بیستودومین جشنواره فجر اکران؛ و تنها اپیزود «ننهگیلانه» که داستان گیلانه و پسر معلول جنگیاش را روایت میکند، با استقبال نویسندگان و منتقدان روبهرو شد. جایزه ویژه هیئتداوران به بنیاعتماد رسید و معتمدآریا برای نقشآفرینی درجهیک و تحسینبرانگیزش نامزد سیمرغ بلورین شد. البته جلوههای ویژه و صداگذاری «روایت سهگانه» هم نامزد دریافت جایزه هم شد. بنیاعتماد بعدها با همکاری محسن عبدالوهاب فیلمش را از اینمجموعه بیرون کشید و با فیلمبرداری بخشهای گذشته گیلانه و پسر و دخترش به داستان زمان حال، تایم فیلم را به استاندارد اثری سینمایی رساند و نامش به «گیلانه» تغییر کرد. «گیلانه» در بخش خارج از مسابقه 23اُمین جشنواره فیلم فجر شرکت کرد و بخشهای جدید نتوانست نظر نویسندگان و منتقدان را جلب کند. «گیلانه» در سال ۱۳۸۴ بهنمایش عمومی درآمد و باوجودآنکه از سه بازیگر محبوب: فاطمه معتمدآریا، باران کوثری و بهرام رادان بهره میبرد، اکران موفقی نداشت و تنها توانست ۱۷۰هزار مخاطب را به سالنهای سینما بکشاند و در رده 27 جدول پرتماشاگرترین آثار سال ۱۳۸۴ قرار بگیرد. وی همکاری با عبدالوهاب را در سال ۱۳۸۵ در فیلم «خون بازی» هم ادامه داد؛ بازهم با تمرکز بر داستان مادر و فرزند البته اینبار در بستر اعتیاد به مواد مخدر با نقشآفرینی بیتا فرهی و باران کوثری و حضور کوتاه بهرام رادان. فیلم در جشنواره بیستوپنجم فیلم فجر هم با استقبال داوران هم نویسندگان و هم مخاطبان مواجه شد و باران کوثری برای بازیاش در «خون بازی» و البته همچنین «روز سوم» موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد. سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (رخشان بنیاعتماد، محسن عبدالوهاب، فرید مصطفوی و نغمه ثمینی)، فیلمبرداری در بخش هنروتجربه (محمود کلاری)، تدوین (سپیده عبدالوهاب) و چهرهپردازی (مهرداد میرکیانی) نیز به آن رسید. بیتا فرهی پس از دوران خوب «هامون» و «کیمیا» بازهم درخشید و نامزد دریافت سیمرغ بلورین هم شد. پس از دو همکاری متوالی با عبدالوهاب، بنیاعتماد باردیگر بهتنهایی در سال ۱۳۹۰ دستبهکار ساخت فیلمی شد بهنام «قصهها»؛ اثری اپیزودیک که در چند قصه مجزا اما مرتبطبههم سراغ کاراکترهای قبلی فیلمهایش رفته و نیمنگاهی به زندگی فعلی آنها انداخته است؛ از آقای حلیمی «خارج از محدوده» تا نرگس «نرگس»، طوبی، عباس و معصومه «زیر پوست شهر»، سارای «خون بازی»، نوبر، رسول و رضای «روسری آبی» و ننه گیلانه و دکتر «گیلانه». حضور بیشمار بازیگران مطرح سینمایی در جدیدترین ساخته بنیاعتماد هم نتوانست مخاطبان زیادی را به سالنها بکشاند. حدود ۱۴۰هزار بیننده از فیلم دیدن کردند و رتبه بیستم جدول پرمخاطبترین آثار سال به آن رسید./ فیلیموشات