نافرمانی مدنی و دموکراسی دیجیتالی در پنجمین صحنه جنگ
فناوری اینترنت یکی از بزرگترین فناوریهاییست که تاکنون بهدست انسان طراحی، مهندسی و اجرا شده است. امروزه حیات بشری مرحله نوینی از تحولات خود را با عبور از عصر اطلاعات و ارتباطات تجربه میکند. حاکمیت عناصر نرمافزاری قدرت و پیشرفت جوامع، بیشتر از هر زمان دیگری موردتوجه است. فضای سایبر عرصه جدیدی برای سیاست نیز مهیا کرده است؛ فضایی که در آنافراد، گروههای مختلف و دولتها در حال بازیگری و سیاستورزی هستند اما درهم تنیدگی دنیای کنونی در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات، در کنار فرصتهای بینظیری که برای کشورها و جوامع مختلف بهوجود آورده است، نگرانیهایی را نیز در پی داشته است. یکی از این نگرانیهای مهم، مسائل مربوط به امنیت ملی کشورهاست که فعالیتهای مخرب سایبری، آنرا بهشدت موردتهدید قرار میدهد.
وابستگی نیازهای حیات بشر به فناوری ارتباطی باعث شد تا این فناوریها بهعنوان زیرساختهایی که کار مدیریت، برنامهریزی و خدمتدهی در زندگی روزانه مردم را برعهده دارند، بسترهای طمع و وسوسه طرفهای منازعه را برای تخریب اراده طرف مقابل و تحمیل اراده خود و ایجاد تفوق و سیطره فراهم آورد. بهتعبیر کاستلز بهعنوان یکی از نظریهپردازان علوم ارتباطات؛ جامعه شبکهای جهانی، جامعهایست که ساختارهای اجتماعیاش پیرامون شبکههای فعالشده توسط فناوری اطلاعاتی، ارتباطی و پردازششده دیجیتالی و مبتنیبر میکروالکترونیک شکل گرفته است. وی مفهوم قدرت را دارای جنبههای مهم ارتباطی میداند. در جامعه شبکهای جهانی، همه شئون انسانی نظیر ارزشها، هویت، الگوی تقسیمکار، مفهوم زمان و مکان و همچنین قدرت، به شبکهها وابسته شدهاند و اهداف، ویژگیها، ساختار و برنامههای شبکه است که به تعریف شئون انسانی میپردازد. دراینجامعه، ارزش را سلسلهمراتب برنامهریزیشده شبکه ازطریق کنشگرانی که درون شبکه ایفای نقش میکنند، تعریف میکند. شبکهها تسلط فضای «مکانها» بر فضای «جریانها» را نوید میدهند و شکل فضایی از جامعه ایجاد میشود. همچنین فرهنگ جامعه شبکهای به فرهنگ پروتکلهای ارتباطی تغییر مییابد، دولت-ملت دگرگون میشود، دولت شبکهای ظهور میکند و سرانجام، قدرت در جامعه شبکهای بهدست کسانی میافتد که ظرفیتهای ارتباطی میان شبکهها و گروههای درون شبکه را کنترل میکنند. اینترنت، شبکههایی از رایانههای بههمپیوسته است که از پروتکل اینترنتی استاندارد برای خدمترسانی به میلیاردها کاربر در سراسر جهان استفاده میکند. تا قبل از اواخر دهه ۱۹۸۰، اینترنت دراصل بهمنظور مبادله اطلاعات نظامی طراحی شده بود اما در اواخر دهه ۱۹۸۰ وزارت دفاع آمریکا و بنیاد ملی علوم آمریکا، خصوصیسازی اینترنت را آغاز کردهاند. طولی نکشید که مؤسسات تجاری نیز اینترنت را تسخیر کردند و امکان دسترسی به اینترنت را برای جمع کثیری از کاربران تجاری و خصوصی مهیا ساختند. دپارتمان دفاعی ایالاتمتحده، فضای سایبر را بهمثابه قلمروی جهانی در محیط اطلاعاتی تعریف میکند که مرکب از شبکه همبسته زیرساختهای فناوری اطلاعات، شامل اینترنت، شبکههای ارتباط راه دور، سیستمهای رایانهای، پردازشگرها و کنترلکنندههای تعبیهشده در آن است. دنیل کوهل؛ نظریهپرداز سایبری، قدرت سایبری را بهعنوان قابلیت و توانایی استفاده از فضای مجازی برای ایجاد مزیتها و تأثیر بر رویدادها در سراسر محیط عملیاتی (زمین، دریا، هوا، فضا و فضای سایبری) و در تمام ابزارهای قدرت (دیپلماسی، اطلاعات، ارتش و اقتصاد) میخواند. بهلحاظ نظامی، توانمندی سایبری شاید مهمترین ابزار نوظهور چنددههقبل باشد. درحالحاضر اغلب کشورها برای ایمنسازی مرزهای سایبر و فراسایبری خود در برابر چنین تحول جدیدی آماده میشوند. دکترینهای جدید نظامی براساس فضای سایبر تدوین میشود. در تمام سطوح منازعه، از شورشهای داخلی گرفته تا جنگهای متعارف، قدرت سایبر، عامل حتمی و گریزناپذیر توانمندیهای نظامیست و این توانمندی برپایه فناوریهای مدرن شکل گرفته است. قدرت سایبر روزبهروز خود را بهعنوان عامل اثرگذار بر سیاستگذاریهای ملی در تمام حوزههای اشارهشده توسعه میدهد. در زمینههای متعددی، از اقدامات ضدتروریستی گرفته تا ساماندادن سیاست، اقتصاد و حتی روابط با سایر کشورها، ردپای توانمندی سایبر را میتوان مشاهده کرد. در امور دولتی و حتی محلی، قدرت سایبر در شکلدهی به اینموضوع که حکومتها چگونه به شهروندان خود خدمات عمومی ارائه میکنند که حتی تا یکدههپیش وجود نداشت، موضوعیت پیدا میکند. فضای اطلاعاتی و سایبری بههماننسبت که میتواند فرصتهای بسیاری برای یک کشور بهوجود آورد، بههمانمیزان نیز میتواند تهدیدهای بزرگی را بههمراه داشته باشد. فناوریهای اطلاعاتی در منابع، نوع و ابزارهای تهدید، تحولی شگرف ایجاد کرده. این فناوریها هم ازلحاظ کمی (تعدد و تنوع منابع تهدید) و هم ازلحاظ کیفی (پیچیدهتر و کارآمد شدن ابزارهای سنتی تهدید)، ابزارهای تهدید امنیت ملی را متحول کرده است. در گذشته منابع تهدید امنیت دولتها مشخص بود اما امروزه چنین تعینی وجود ندارد. فناوریهای نوین اطلاعاتی، تهدیدها و آسیبپذیریهای امنیتی متعددی را متوجه کشورها اعم از بزرگ یا کوچک، پیشرفته یا درحالتوسعه ساخته است زیرا گسترش فناوریهای ارتباطی-اطلاعاتی، فاصله موضوعات داخلی و خارجی را محو کرده و افراد و جوامع را با تهدیدهای فراملی پیوند داده است. این فناوریها با خلق موجودیتهای بدون ساختار فیزیکی و مجازی و فارغ از محدودیتهای طبیعی، نهتنها حاکمیت ملی را دربرخوردبا تهدیدهای امنیتی تضعیف کرده بلکه قدرت تأثیرگذاری و عدم تعین تهدیدها را نیز افزایش داده است. چالشهای امنیتی در فضای سایبر را میتوان حد نهایت معضلات کنونی دولت-ملتهای مدرن دانست. البته این چالشهای نوین مجازی در دوران معاصر علاوهبر دولتها، بازیگران غیردولتی را درگیر خود ساخته است. همانگونه که در جنگهای نظامی، سلاحهای سختافزاری، موجودیت دولت هدف را موردحمله قرار میدادند؛ در جنگ سایبر فناوریهای نوین رایانهای، ماشین دولت، نهادهای مالی و زیرساختهای حیاتی در بخشهای انرژی، حملونقل و درنهایت روحیه و عزم ملی را هدف حملات خود قرار میدهند. در حوزه جنبشهای اجتماعی متأثر از فضای سایبر نیز فضای جریانها دارای اهمیت بیشتری از فضای مکانهاست. هرچند بدون فضای مکانها، سیاست همانند جزئی از زندگی انسانی ناممکن میگردد اما در حوزه فعالیت جنبشهای اجتماعی، فضای جریانها تعیینکنندهترین عنصر در سه حوزه اصلی جنبش یعنی حوزه آگاهی، حوزه همبستگی و حوزه برساختن هویت است. تهدیدهای سایبری ویژگیهای منحصربهفرد دارند. ازیکسو این تهدیدها گستره وسیعی اعم از موانع قانونی، فنی، سازمانی و فرهنگی را شامل میشوند و ازسویی هزینه کم، تأثیرگذاری شگرف و عدمشفافیت عمومی در فضای سایبری، موجب شده بازیگران زیادی به اینعرصه وارد شوند. مهمترین ویژگیهای چالشهای امنیتی نوین دولت-ملتها در فضای سایبر در مؤلفههای زیر خلاصه میشود:
- ابهام و نامشخصبودن فضای سایبر: اقداماتی که در فضای سایبر یا عرصه مجازی درگیری، رخ میدهد از ماهیت نامشخصی برخوردار است. همین ماهیت مبهم، تأثیر چالشهای امنیتی منبعث شده از فضای سایبر را بر زندگی واقعی و عرصه فیزیکی محیط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع افزایش میدهد.
- عدمپایبندی به چارچوب اخلاقی، ارزشی یا هنجاری: یکیازمواردیکه بر پیچیدگی اقدامات در فضای سایبر میافزاید، ایننکته است که دراینفضا نمیتوان هیچ چارچوب اخلاقی، ارزشی یا هنجاری برای مبارزه و درگیری تعریف کرد.
- دستیابی آسان به اطلاعات فرامرزی و جهانی با هزینه اندک: بارزترین ویژگی فضای سایبر، دسترسپذیر ساختن سریع و با حداقل هزینه همه اطلاعات «آنلاین» است. از ویژگیهای دیگر آن میتوان به جهانی و فرامرزی بودن دستیابی آسان به آخرین اطلاعات را نام برد.
- تعدد بازیگران و پراکندگی قدرت در فضای سایبر: هزینه کم فنآوری رایانهای، اتصال گسترده به اینترنت و سهولت ایجاد یا دستیابی نرمافزارهای مخرب بهاینمعناستکه تقریباً هرکسی میتواند به اینفضا وارد شود. این بازیگران شامل افراد، گروههای سازمانیافته، گروههای تروریستی، شرکتهای خصوصی و دولت-ملت هستند.
- ناشناسماندن بازیگران و عدم قابلیت ردیابی: اینترنت بهعنوان سیستم نامتمرکز طراحی شده و کاربران آن، غالباً شناختهشده نیستند. همین ناشناختگی باعث میشود هیچ اثری از برخی از حملههای سایبری باقی نماند.
- کمرنگشدن نقش جغرافیا: فضای سایبری سرعت انتقال به کل جهان را در لحظه کوتاهی فراهم کرده؛ پس تهدیدکنندگان قادر به فراتررفتن از محدوده جغرافیایی خود و رسیدن به اهداف کلیدیشان هستند.
- پایینبودن احتمال تنبیه یا بازخواست اقدامهای مجرمانه در فضای سایبری: احتمال تنبیه یا بازخواست اقدامهای مجرمانه در فضای سایبری پایین است. درنتیجه، افراد و سازمانها نیز اینفضا را درمقایسهبا گزینههای جایگزین غیر سایبری مطمئنتر و دارای خطرات کمتری میبینند.
طی یکدههقبل تهاجمات سایبری متعددی علیه زیرساختهای حیاتی ایران صورت گرفته و خسارت گستردهای را بهبار آورده است. از مهمترین این تهاجمات میتوان به حمله ویروس استاکسنت در سال ۲۰۱۰ به تأسیسات هستهای ایران، حمله ویروس دوکو یا استاکسنتپسر به شرکت ارتباطات راه دور ایران و چند شرکت تولید تجهیزات الکترونیکی و اماکن میزبان مذاکرات هستهای ایران، حمله ویروس شعله در سال ۲۰۱۲، حمله ویروس وایپر در سال ۱۳۹۰ به سایت اینترنتی وزارت نفت ایران و برخی شرکتهای تابعه آن اشاره کرد. دشمنان ایران در کنار استفاده از انواع ویروسها و بدافزارها جهت بهبارآوردن خسارات فیزیکی در زیرساختهای حساس و حیاتی ایران، از روشهای دیگری چون جاسوسی اینترنتی و سرقت اطلاعات حساس و حیاتی ایران، تشکیل کمپینهای سیاسی ضدایرانی در اینترنت، تحریک جامعه ایران به نافرمانی مدنی الکترونیک در فضای اینترنت، پیشبرد دموکراسی دیجیتالی و تروریسم سایبری و تروریسم روانی نیز بهرهبرداری گسترده کردهاند. ایران پس از حملات سایبری ایالاتمتحده آمریکا و اسرائیل به تأسیسات اتمی خود در سال ۲۰۱۰، افزایش توان سایبری خود را جهت حفاظت از زیرساختهای حساس و حیاتی خود و همچنین جهت مقابلهبهمثل، بهیکباره تاحدزیادی ارتقا داده است. کارشناسان براینباورندکه حمله استاکسنت به تأسیسات اتمی ایران بهعنوان کاتالیزوری درجهت تقویت و گسترش توان سایبری ایران عمل کرده. ازآنجاکه کنش و واکنش در عرصه سایبر، ادامه سیاست با ابزار دیجیتال است، ازاینرو تنها با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه میتوان آنرا کنترل و مدیریت کرد. عملیات و تهاجمات سایبری دیگر کشورها و حتی بازیگران غیردولتی بهشدت تهدیدگر منافع و زیرساختهای حیاتی ایران است. بههمینخاطر، باتوجهبهآنکه اخیراً در دکترین نظامی ایران، «تهاجم سایبری» در کنار «دفاع سایبری» از اهمیت خاصی برخوردار شده است، ضروریست جهت مقابله با حملات سایبری، بومیسازی و مقاومسازی زیرساختهای سایبری تأسیسات، صنایع راهبردی و خدمات عمومی، موردتوجه ویژه قرار گیرد. باتوجهبه پیچیدگی فناوریهای مرتبط با فضای سایبری، اساسیترین راهبرد برای حفظ امنیت و منافع ملی ایران در فضای سایبر، سرمایهگذاری گسترده در حوزه فناوریهای سایبری اعم از ساخت تجهیزات و آموزش نیروهای متخصص در کنار بازتعریفی جدید از اهداف، روشها و ابزارهای مورداستفاده در تلازم با محیط سیاسی برای مقابله با ابهام، پیچیدگی و پویایی تهدیدهای امنیتی در فضای سایبر است. درجهت کسب موفقیت در استراتژیهای دفاع سایبری، متخصصان سایبری ایران باید، شناخت کافی از اهداف، ابزارها، تکنیکها و تاکتیکها مورداستفاده ازسوی دشمن در فضای سایبر داشته باشند. باتوجهبهاینکه حملات سایبری در یک محیط بسیارپیچیده، سامانمند، متغیر، مبهم و غیرقابلکنترل رخ میدهد، بنابراین مدیریت آن نیازمند تدوین یک استراتژی امنیت ملیست. درهمینزمینه دولت ایران باید بکوشد تاحدامکان قدرت سایبری خود را نیز متناسب با فناوریهای روز سایبری دنیا افزایش دهد؛ زیرا افزایش قدرت سایبری، کلید موفقیت سیاستهای ایران برای مدیریت فضای سایبر و مبارزه و خنثیسازی اقدامات و حمالت سایبری دشمنان اینکشور محسوب میشود. امروزه برای پیروزی در عرصه سایبر بهعنوان پنجمین عرصه نبرد، تنها دراختیارداشتن فناوری بههمراه ارزشها و هنجارهای اخلاقی-سیاسی میتواند حرف نهایی را بزند./ ایرنا