الهام کردا؛ درخشش با گامهای آرام و پیوسته
سعيد جمالي
او از سال 1380 فعالیت هنری خود را در تئاتر شروع کرد؛ و نقشهای او دراینعرصه برای بسیاری از اساتید تئاتر و همچنین تئاتردوستان تأثیرگذار و حیرتانگیز بهشمار آمد. آثار مطرحی همچون «خنکای ختم خاطره»، «تماشاچی محکوم به اعدام»، «آنفلوانزای خوکی» و ... از جمله نمایشهاییست که کردا در آنها خوش درخشید. از فیلمهای مهم کارنامه الهام کردا میتوان به «برف روی کاج»، «حوض نقاشی» و «ملبورن» در ابتدای ورودش به سینما اشاره کرد. نقشآفرینی کردا در «برف روی کاجها» ساخته «پیمان معادی» نقطهعطفی در دوران بازیگری او بهشمار میآید و پس از این فیلم، طولی نکشید «حوض نقاشی» اثر مازیار میری را در کارنامه خود ثبت کرد و بهسرعت با بازی در «ملبورن» بهعنوان پرستار بچه و در کنار نگار جواهریان و پیمان معادی به چهرهای شناختهشده برای تماشاگران حرفهای بدل شد. درواقع، نقشهای کردا دراینفیلمها او را بهعنوان یک بازیگر حرفهای مطرح ساخت. فعالیت هنری کردا به تئاتر و سینما ختم نمیشود و او در سریالهایی محدود اما بنام و موفق نقشآفرینی کرده؛ ازجمله «شاهگوش»، «نهنگ آبی»، «ساخت ایران 3» و البته مجموعه موفق «ملکه گدایان» در حوزه نمایش خانگی و آثاری قابلتوجه مانند «تعبیر وارونه یک رؤیا» و «مهرآباد» در قاب تلویزیون. او اینروزها «بدون قرار قبلی» را در اکران سینما دارد.
الهام کردا در یکی از مصاحبههای خود درپاسخبهاینکه چه اقداماتی برای رسیدن به جایگاه مطلوب خود در بازیگری و حفظ آن انجام داده است، اینطور گفته: «یکسری عوامل برای پیشرفت هر انسانی در حرفه خود وجود دارد که خارج از فاکتورهای اولیه بوده و درعینحال بهشدت در مسیر حرفهای تأثیرگذار است. بهعنوان یک بازیگر در تئاتر و در سالهای اخیر در سینما همیشه تلاش کردم برای خودم اعتبار کسب کنم. دراینراه باید ازلحاظ اطلاعات بروز باشی که بهصورت مطلق این اتفاق نمیافتد چون باید مدام در سفر باشی و ازطرفی ما کمبود منابع ترجمهشده داریم و ازلحاظ زبان هم در سطح مطلوبی نیستیم که از منابع معتبر دنیا استفاده کنیم. طبیعیست که چندقدم از دانش روز بازیگری در دنیا عقبتر هستیم اما باید تلاش کرد و با مطالعه و تحقیق و تماشای فیلم و تئاتر خود را رساند به سطحی که جهانیست. من اینکار را درحدتوان انجام میدهم». کردا بااطمینان از درست و بجابودن مسیر خود گفته است: «بهطورکلی هرچیزیکه به ارتقای دانش و روشنفکری هنرمند کمک کند بهکار میآید. روشنفکر البته ازاینمنظرکه بهدنبال حواشی و جایگاه کاذب و عکس روی بیلبورد و ازایندست مسائل بهاصطلاح زرد نباشد و در کنار اینمسائل از موضوعات مختلفی مانند تاریخ و ادبیات جهانبینی خاص خود را داشته باشد. این مربوط به تمام آرتیستها میشود که درنهایت به استقلال فکری برسند و در یکمورد خاص نظر خودشان را داشته باشند. این امتیاز با یک سفر، کتاب یا هرطریق دیگری هم بهدست میآید و درکناراینها اگر شخص با هوش خود کاربرد صحیح این دانش و اطلاعات را بداند نتیجه بهتری بهدست میآید». این بازیگر که در فیلم «رگ خواب» حضوری کوتاه داشت، درباره این اثر اظهار کرده است: «فیلم کاملاً برمبنای زندگی شخصیت اول فیلم سپری میشود و برایم اساسیترین عامل که باعث حضور دراینفیلم شد خود حمید نعمتاله بود؛ زیرا دلم میخواست حتی خیلیکوتاه در کنار او باشم و از او چیز یاد بگیرم و این برایم مهم بود. خوشحالم که این فیلم نیز در جشنواره خیلیخوب دیده شد و بازهم خوشحالم که کوتاه در کنارشان بودم و از آنها یاد گرفتم». او اولینبار بهنوعی با «بهدنیاآمدن» خود را در مدیوم سینما بازیگری برازنده نشان داد؛ فیلمی بهکارگردانی محسن عبدالوهاب و تهیهکنندگی محمد احمدی ساخته سال ۱۳۹۴؛ که دومین همکاری مشترک احمدی و عبدالوهاب پس از «لطفاً مزاحم نشوید» بود. این فیلم برای نمایش در بخش سودای سیمرغ سیوچهارمیندوره جشنواره فیلم فجر پذیرفته شد. داستان آن چنین است: پری و فرهاد که یکی بازیگر تئاتر و دیگری کارگردان است درآستانه میانسالی برای ادامه مسیر زندگی با هم دچار مشکل میشوند. داستان از جایی شروع میشود که پری باردار میشود ولی فرهاد از داشتن بچه دوم خوشحال نیست و تصمیم به سقطجنین دارد. در اول پری نیز او را همراهی میکند و حتی یکبار توسط قرص سقطجنین اقدام به سقط میکند ولی بعدها در سر دوراهی وجدان و خوشبختیاش گیر میکند و تصمیم میگیرد فرزندش را نگه دارد؛ این اما درصورتیستکه فرهاد بهدلیل خوبنبودن وضع مالی، از داشتن فرزند بعدی امتناع میورزد. بعد از بحثهای مکرر و فرار او از دکتر تصمیم به رفتن به یزد میکند تا دور از چشم فرهاد فرزندش را بهدنیا بیاورد. درهمینحال پسر آن دو؛ کیان، عاشق نوه دایی پدرش میشود؛ پسری که فقط 12 سال دارد. درهمینحال فرهاد پری را پیدا میکند ولی پری با او نمیآید. چندماهبعد پری به فرهاد اطلاع میدهد که بچه دختر است و میخواهد اسمش را دریا بگذارد و دیگر به تهران بازنمیگردد؛ و با کیان به یزد میروند. بعد از این فیلم او بیشتر بهچشم سازندگان آثار هنری در عرصه تصویر آمد و ماجرا با چند کار در تلویزیون و سینما دنبال شد تا «آندرانیک»؛ فیلمی از حسین مهکام محصول سال ۱۳۹۶ است. این فیلم که دومین تجربه کارگردانی حسین مهکام محسوب میشود، در بخش بازار سیوششمیندوره جشنواره جهانی فیلم فجر حضور داشت و در سال ۹۷ در گروه هنروتجربه سینماهای ایران بهنمایش درآمد. «همچنانکه میمردم» یک فیلم سینمایی ایرانی محصول سال ۱۳۹۷ و اولین ساخته مصطفی سیاریست. این فیلم در هفتادوپنجمیندوره جشنواره بینالمللی فیلم ونیز بهنمایش درآمد. داستانش چنین بود: یک خانواده چهارنفره برای خاکسپاری پدر خود، طبق وصیت او راهی روستایی ناشناس میشوند. هیچکدام از اعضای خانواده تابهحال چیزی از روستا نشنیدهاند ... اثر ویژه دیگر در کارنامه او در سینما «سرکوب» نام دارد؛ فیلمی بهکارگردانی و نویسندگی رضا گوران و تهیهکنندگی حبیب اسماعیلی محصول سال ۱۳۹۷ است. «سرکوب» داستان یکروز از یک خانواده متلاشیست. مادر خانواده (رؤیا افشار) بهدلیل مشکل آلزایمر تحتمراقبت توسط یک پرستار (باران کوثری) است. پدر خانواده همواره به آزار اذیت جسمی و روحی مادر و سه دختر میپرداخته و مدتیست از خانه رفته. دختر بزرگتر (الهام کردا) یک فرزند مبتلابهاوتیسم دارد. دختر وسط (سارا بهرامی) مدتیست با یک مرد دوست شده که بعد از چندهفته متوجه میشود که این مرد همانند پدرش به آزارواذیت جسمی و روحی وی میپردازد. دختر کوچکتر (پردیس احمدیه) یک دختر دانشجوست که کودکی پرتنشی را بههمراه پدرش گذرانده. در فیلم شاهد شنیدن خبر مرگ پدر خانواده هستیم؛ اما هیچیکاز اعضای خانواده حاضر به رفتن برای شناسایی جسد نیستند. «بدون قرار قبلی» فیلمی بهکارگردانی بهروز شعیبی محصول ۱۴۰۰ ایران است. «بدون قرار قبلی» ششمین فیلم بلند شعیبی در مقام کارگردان است که فیلمنامه آنرا فرهاد توحیدی و مهدی تراببیگی بانگاهیبه یکی از داستانهای مصطفی مستور نوشتهاند. گروه بازیگران آن شامل پگاه آهنگرانی، مصطفی زمانی، الهام کردا، حامی ترابی، رضا صابری، امین میری، محمد کیانی، عرفان ابراهیمی و صابر ابر میشود. «بدون قرار قبلی» ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ در چهلمیندوره جشنواره فیلم فجر بهنمایش درآمد و در آنجا برنده دو جایزه شد. این فیلم ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ در سینماهای ایران اکران شد. داستان فیلم درمورد دختری بهنام یاسمن است که پسازسالها بهدلیل مرگ پدر به ایران بازگشته است. پسر او دچار اوتیسم است و اینمسئله، سفر را برایش دشوار میکند. یاسمین شناختی از پدرش ندارد و بیشازآن میراثی که پدر برایش گذاشته، باعث تعجب او میشود. اقامت کوتاه او در زادگاه پدر و دیدار با کسانیکه پدرش را میشناسند او را به درک تازهای از انسان و مفهوم مرگ میرساند. الهام کردا درباره انتخاب نقشها و عنصر مشورت در تصمیمگیریهایش میگوید: «خیلیزیاد مشورت میکنم. اولیننفر، همسرم است که در بسیاری کارها و انتخابها وقتی دچار تردید میشوم به من کمک میکند. ازآنجاییکه در مسیر فعالیت من پیشنهادهای کاری ازطرف دوستان جوان و ناآشنا برای من میشود، دوستانی دارم که با لطف و با حال خوب اطلاعاتی را درمورد این هنرمندان به من میدهند و فکر میکنم بدون مشورت نمیشود کار کرد و باید از فکر و تجربه اطرافیان استفاده کرد».
عکس: هنرآنلاین