مهتاب کرامتی؛ از قصه‌های تاریخی تا سالن مُد آرمانی

آرین دانش‌نژاد کرامتی در سال ۱۳۷۵ پس از گذراندن دوره‌های آموزش بازیگری از‌سوی امین تارخ که با پیشنهاد حبیب رضایی در آن حضور یافت، با بازی در نقش هلن در سریال تلویزیونی «مردان آنجلس» به بازیگری وارد شد؛ سپس برای بار دوم در دوره‌های امین تارخ و مسعود کرامتی حضور یافت تا با تئاتر آشنا شود. «مردی از جنس بلور» (۱۳۷۷) نخستین بازی او در یک فیلم سینمایی‌ست. الگویش در شروع بازیگری سینما را پرویز پرستویی نامید. پس از بازی در چهار اثر «مردی از جنس بلور» (۱۳۷۷)، «خاک سرخ» (۱۳۷۹)، «مومیایی ۳» (۱۳۷۸) و «مرد بارانی» (۱۳۷۸) به تئاتر بازگشت و یک‌سال برای تمرین و اجرای تئاتر از سینما دوری کرد. طی ۷۹-۸۰ در دو نمایش «آنتیگونه» و «هملت» به‌کارگردانی مجید جعفری بازی داشت؛ که هر‌دو نمایش در بخش تئاتر بیستمین جشنواره فیلم فجر حضور یافت. از دیگر اجراهای او در تئاتر، در تیر-مرداد 81 برای نمایش «هملت» همراه میترا حجار بود که ۱۵ اجرای آن در سالن چهارسوی تئاترشهر برپا شد. در سال ۸۴ نیز از بازیگران نمایش «زکریای رازی» به‌کارگردانی مجید جعفری بود.

«مهتاب کرامتی» از نسل سوپراستارهایی‌ست که بیشتر به‌واسطه چهره زیبا وارد سینما شدند؛ اما کرامتی هم مانند بسیاری از ستاره‌های فیلم‌های تجاری، در میانه راه، آگاهانه مسیر کاری‌اش را تغییر داد. او با واردشدن به سینمای جدی‌تر، توانست استعدادها و توانایی‌هایش را نشان دهد و خیلی‌زود، به یک بازیگر حرفه‌ای تبدیل شود. کرامتی که درابتدا با «مردان آنجلس» معرفی شد، با «مردی از جنس بلور» فعالیتش را در سینما آغاز کرد. کرامتی که همکاری با فیلم‌سازان برجسته‌ای چون علیرضا داوودنژاد، ابوالحسن داوودی و محمدرضا هنرمند را در کارنامه دارد، با همکاری‌اش با عبدالرضا کاهانی، مسیر جدیدی در بازیگری را آغاز کرد. کرامتی دراین‌دوره از بازیگری‌اش نشان داد، ابایی ندارد که ظاهر زیبایش را یکسره خراب کند و در قالب نقشش فرو برود. وی در یکی از اولین بازی‌هایش در یک کمدی فانتزی به‌نام «مومیایی 3» ظاهر می‌شود. کمدی که یکسر آن پرویز پرستویی‌‌ست و سر دیگر آن رامبد جوان. دو بازیگری که اجرای کمدی ازطریق اکت فیزیکی را خوب می‌شناسند و برای مخاطب ایرانی نام شناخته‌شده‌ای هستند. بااین‌حال، کرامتی ریسک؛ و خود را وارد فیلم متفاوت با رگه‌هایی از سینمای فانتزی می‌کند. کرامتی، در کنار پرستویی خوب می‌نشیند و می‌تواند مظلومیت و معصومیت کبرا را در عین جذابیت و دلبری‌اش به‌نمایش بگذارد. البته کاراکتر کبرا، کاراکتر پیچیده‌ای نیست، حتی بهتر است بگوییم یک تیپ کمد‌ی‌ست؛ اما حفظ ریتم بازی در کنار اعجوبه‌ای چون پرویز پرستویی، مهارتی‌ست که کرامتی از خود نشان می‌دهد. بازی نرم و روان او، حضورش به‌عنوان یک بازیگر تازه‌کار را می‌پوشاند و او به‌خوبی می‌تواند لحظات کمدی جذابی روی پرده پدید بیاورد. ازسویی، کرامتی با «مومیایی 3» نشان می‌دهد بازیگر با جسارتی‌ست و از جابه‌جاکردن نرم‌ها هراسی ندارد. کرامتی از ««مردان آنجلس»» تا امروز، رابطه‌اش با سینمای تاریخی را حفظ کرده است. او در «آتش سبز» محمدرضا اصلانی در نقش اصلی ظاهر می‌شود و شاید برای اولین‌بار، توانایی‌اش در بازی نهفته در چهره را بروز می‌دهد. کرامتی در نقش یک اسطوره ایرانی، با رسیدن به درکی شخصی از افسانه‌ای کهن، شخصیت ناردانه را به بیننده نشان می‌دهد. او برای‌آنکه ناردانه را زنده کند، به اوراکت روی نمی‌آورد؛ بلکه حس‌وحال شخصیت و فضای داستانی را در نگاهش منعکس می‌کند. «آتش سبز» برای کرامتی فرصتی بود تا نشان دهد که تکنیک‌های بازیگری را هم بلد است و می‌تواند به‌سبک مشخصی در بازی و ارائه‌اش دست یابد. کاراکتر فیروزه و فیلم «بیست» نقطه‌عطف مهمی در کارنامه کاری کرامتی‌‌ست. وی برای اولین‌بار خود را از اسارت سایه سوپراستاری‌اش رها؛ و ظاهرش را فدای نقشش می‌کند. کرامتی بهترین انتخاب برای ایفای نقش فیروزه است؛ زنی‌که گردش ایام، چهره‌اش را زمخت و نگاهش را سرد کرده است. او در کنار دیگر بازیگران فیلم، به‌خوبی کاراکتر فیروزه را تعریف می‌کند و زندگی پردرد و رنج او را به‌تصویر درمی‌آورد. وی در نقش فیروزه، باردیگر، با نگاهش، معنای روایت را منعکس می‌کند و طعم تلخ فقر را به بیننده منتقل می‌کند. بازی او در طنز تلخ کاهانی آن‌قدر درست و به‌اندازه است که برایش سیمرغ بلورین جشنواره بیست‌وهفتم را به‌ارمغان می‌آورد. بعد از «بیست» کرامتی، میان خودش و سینمای تجاری فاصله می‌اندازد و به کندوکاو در سینمای جدی‌تر می‌پردازد. کرامتی دیگر استاد بازی با نگاه شده است؛ جایی‌که اکت بازیگری جواب نمی‌دهد، او با نگاهش می‌تواند حالات روحی کاراکتر را به‌خوبی به مخاطب منتقل کند. کرامتی، در «آلزایمر» هم در سکوت، بحران و دوراهی که آسیه بر سر آن قرارگرفته است را نشان می‌دهد. آسیه، کاراکتری چندبعدی نیست، چالش ایفای این کاراکتر به مقتضیات فیلم‌نامه و موقعیتی که آسیه در آن قرار دارد برمی‌گردد. کرامتی هم با پختگی می‌تواند به آسیه جان ببخشد و او را در مسیر قصه‌گویی فیلم قرار دهد. درام زناشویی روح‌الله حجازی، یکی از مظلوم‌ترین فیلم‌های دوره خود است. روایت اثر افت‌وخیز چندانی ندارد و آنچه روایت را می‌سازد، کنش‌ها و تقابل دو کاراکتر اصلی‌ست. هنر کرامتی در ایفای نقش آوا هم به بازتاب این تقابل جنسیتی در بازی‌اش برمی‌گردد. کرامتی به‌خوبی شرایطی که آوا درگیر آن است را درک می‌کند و آن‌را به بازی‌اش می‌آورد. نمایش مظلومیت آوا و نفوذ همسرش روی او و خروج او از دایره سخت‌گیرانه‌ای که همسر تعیین کرده، بازی حساب‌شده‌ای می‌طلبد. کرامتی به‌خوبی از عهده این چالش برمی‌آید. او آوا را زنی منفعل و خنثی نشان نمی‌دهد و درعین‌حال در نمایش، نافرمانی آرام آوا، به اغراق روی نمی‌آورد تا آوا را زنی بی‌بندوبار به‌نمایش درآورد. این تعادل در اجرا، آوا را مهره اصلی روایت می‌کند و پیام اصلی فیلم‌ساز را به‌روشنی به مخاطب می‌رساند. وی در «اسب حیوان نجیبی است» باردیگر با کاهانی همکاری می‌کند. حکیمه بااینکه نقش کوتاهی در داستان فیلم دارد اما کرامتی می‌تواند به‌خوبی نقشش را در جریان روایت تثبیت کند. او باردیگر با شمایلی متفاوت دراین‌نقش ظاهر می‌شود و بیننده را متقاعد می‌کند که زنی معتاد است که دست از سر شوهر سابقش برنمی‌دارد. کرامتی، لحن طنز فیلم را باظرافت در بازی‌اش جاری می‌کند؛ درعین‌حال، می‌تواند با همین بازی کوتاه، تصویری روشن از روزهایی‌که پیمان دوستش داشته است در پس بازی‌اش نشان دهد. باردیگر کرامتی در بازی‌اش به تعادل خوبی می‌رسد. وقتی مثل دیوانه فریاد می‌زند، بیننده را پس میزند و وقتی در خلوتش در ماشین آلبوم موسیقی برزو را گوش می‌کند، آرام‌آرام، بیننده را مجذوب خود می‌کند. کرامتی برای ایفای نقش مینو در «جاده قدیم» با زنانی‌که قربانی خشونت جنسی بوده‌اند، ملاقات می‌کند و تجربه‌ای دست‌اول را در بازی‌اش منعکس می‌کند. او به‌خوبی، شمایل زنی مقتدر و امروزی را در ابتدای فیلم به‌تصویر درمی‌آورد. تصویری که درادامه، شکست روحی مینو را ملموس‌تر و دردناک‌تر می‌کند. کرامتی، مسیر شکست درونی و روحی مینو را به‌خوبی درک می‌کند و این کاراکتر را در پیمودن این‌مسیر به‌خوبی هدایت می‌کند. وی مرحله سکوت، مرحله انکار و مرحله خروش بیرونی مینو را در عین ظرافت اجرا می‌کند. کرامتی در جاده قدیم مخاطب را متقاعد می‌کند که مرکز درام است و باید کنش‌های او را دنبال کند. او به‌راحتی بازی دیگر بازیگران را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و با نشانه‌گذاری مناسب در اجرایش، کاراکتر مینو را واقعی و بی‌کم‌وکاست بازی می‌کند. برپایه یک تحلیل آماری ایسنا به‌تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۸۴ بین بازیگران ۴۴ فیلم سال ۱۳۸۳ و ۴۶‌عنوان فیلم سال ۱۳۸۴ با هدف جمع‌بندی ۱۰۰ بازیگر صاحب‌نام سینمای ایران، «مهتاب کرامتی» چهار‌بار در فهرست یادشده جای گرفت.
نماوامگ

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه