واقعیتهایی از مصرف انرژی در ایران و جهان
واقعیت موجود در ایران ایناستکه با شیوه کنونی مصرف انرژی بهویژه درمورد گاز طبیعی در کشور، نهتنها نسلهای آینده از این ثروت ملی محروم میشوند بلکه هیچ بعید نیست که همین نسل کنونی نیز با کمبود انرژی روبهرو شود. شرکت ملی گاز متناسب با مأموریتهای سازمانی سند چشمانداز توسعه و با وجود همه محدودیتهای ناخواسته، عملکرد بسیارمطلوب و قابلدفاعی همسو با تحقق اهداف ترسیمی درزمینه بهینهسازی مصرف انرژی داشته است. کمک به حفاظت و صیانت از محیطزیست برای تداوم روند توسعه صنعتی و اقتصادی کشورها بهعنوان امری الزامآور و پیشنیاز اساسی در توسعه پایدار، مقدار ذخایر شناختهشده و باثبات جهانی، قیمت مناسب و ... استفاده از گاز طبیعی را بهعنوان انرژی پاک و سازگاربامحیطزیست در اولویت سبد مصرف سوخت کشورها قرار داده است. طبق تازهترین آمارهای رسمی؛ ایران با دارابودن حدود ۳۲٫۶تریلیونمترمکعب گاز طبیعی، حدود ۱۸در صد از کل ذخایر اثباتی گاز جهان را بهخود اختصاص داده و ازایننظر بهعنوان دومین دارنده ذخایر گاز جهان شناخته میشود. وجود این ذخایر عظیم در ایران، سیاستگذاران بخش انرژی کشور را بهسمت برنامهریزی برای توسعه زنجیره ارزش صنعت گاز و سرمایهگذاری در حوزههای تولید و پالایش، انتقال، ذخیرهسازی و توزیع گاز طبیعی در اقصینقاط ایران با هدف جایگزینی گاز با دیگر فرآوردههای نفتی در سبد انرژی سوق داده است تا افزونبر بهرهمندی از این سوخت پاک، از افزایش سریع مصرف فرآوردههای نفتی که صادرات یا کاهش واردات آنها میتواند سبب درآمدزایی و رونق اقتصادی کشور شود، جلوگیری کند. رونق اقتصاد جهان نیازمند منابع انرژیست و مطالعات مختلف نشان میدهد منابع هیدروکربوری تا سال ۲۰۵۰ همچنان بهعنوان عمدهترین منابع تأمین انرژی باقی خواهند ماند. برایناساس بررسی روند این منابع و توزیع جغرافیایی آنها نشان میدهد تا افق ۲۰۲۵ تنها پنج کشور حوزه خلیجفارس شامل ایران، عربستان، کویت، عراق و امارات متحده عربی بهعنوان عمدهترین تولیدکنندگان نفت و کشورهای ایران، روسیه، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی پنج تولیدکننده اصلی گاز درآنزمان خواهند بود. ایران اکنون بهترتیب دارای رتبه دوم ازنظر ذخایر گاز، رتبه سه ازنظر تولید و رتبه چهارم ازنظر مقدار مصرف جهانیست که بیدرنظرگرفتن تناسب میان این سه رتبه، جایگاه مناسبیست، اما در بخش داخلی، هماکنون گاز طبیعی حدود ۷۴ درصد سبد سوختهای هیدروکربوری و ۷۰درصد انرژی کشور را تأمین میکند که جایگاه شایستهایست؛ اما نکته اصلی لزوم حفظ تراز تولید، پالایش، انتقال و مدیریت مصرف در داخل است که برنامهریزی و اجرای آن برای رشد متوازن در همه بخشها را دارای اهمیت زیادی میکند. بااینتفاسیر مصرف درست و اصلاح الگوهای جاری مصرف در شرایط کنونیست که کلید حفظ این جایگاهها و بهعبارتی حفظ توازن موردنظر است. اینامر نیازمند توجه ملی، فراجناحی و فرادستگاهی برای اصلاح است که شرکت ملی گاز ایران با وجود همه تلاشها بهتنهایی قادر به رفع اینمعضل نیست و نخواهد بود. در شرایط کنونی اگر خطمشی اصلی در تخصیص گاز را ایجاد ارزشافزوده بیشتر و البته توجه به اقتصاد، رفاه و امنیت داخلی و توسعه روابط بلندمدت بینالمللی بدانیم، صنعت گاز را شاید بتوان یکی از موفقترین بخشهای اقتصادی و صنعتی کشور در سالهای اخیر دانست که با وجود محدودیتهای منابع مالی، عملکرد قابل قبولی در بخشهای مختلف بهجا گذاشته است. این عملکرد موفق محصول تغییر پارادایم حاکم در حوزه تأمین منابع سوخت کشور، تأمین منابع مالی، اتخاذ رویکرد مبتنیبر افزایش تولید گاز از میدانهای مشترک، گسترش بهره از آن در مصارف خانگی و صنعتی و نیز توجه به نگهداری شبکه گاز است. ایران اکنون چهارمین مصرفکننده عمده گاز در جهان پس از کشورهای آمریکا، روسیه و چین است و بهترتیب کشورهای کانادا، قطر، ترکمنستان و نروژ در جایگاههای بعد قرار دارند. بهطورطبیعی در شرایط عادی، مقدار استفاده از انرژی میتواند یکی از شاخصهای مثبت در امر تولید و ایجاد ارزش و حداقل رشد اقتصادی باشد، اما تقسیم مصرف بخشی در ایران در شرایط کنونی نشاندهنده الزام به بازنگری برای استفاده بهینه و افزایش سهم بخشهای مربوط به صنعت و تولید و حرکت بهسمت بهینهسازی مصرف در همه بخشها بهویژه در بخش خانگی و تجاریست. کمااینکه لزوم بهینهسازی مصرف انرژی در دیگر بخشهای عمده مصرفکننده انرژی در کشور نیز لازم است سرلوحه برنامههای مربوط به مصرف قرار گیرد. ازسویی از شاخصهای مهم دیگر در بخش مصرف گاز ضریب شدت انرژیست که بهزبانساده نشاندهنده مقایسه نسبت بین ارزش حاصلشده و انرژی مصرفشده، بهعبارتی در کشور ایران اگر ارزش ایجادشده برپایه ریال و واحد مترمکعب برای مصرف گاز طبیعی را درنظر بگیریم این ضریب درمقایسهبا دیگر کشورها جهان (میانگین جهانی) عدد ۳ و درمقایسهبا کشورهای بسیار پیشرفته بسیاربیشتر از اینعدد است، یعنی در سطح جهانی اگر یکمترمکعب گاز مصرف کنند سهبرابر کشور ما ارزش کالا یا خدمات تولید میکنند که در قیمت بالای تمامشده آنبخشیکه به مصرف انرژی مربوط است و باید موردتوجه جدی قرار بگیرد، بهینهسازی مصرف است. البته شاخصهای دیگری مانند بهرهوری در تولید هم ممکن است در قیمت تمامشده تأثیرگذار باشد که در جای خود قابلبحث است اما آنچه مرتبط با مصرف گاز طبیعی در کشور در تمام بخشها قابلطرح است، قیمت اندک گاز طبیعی مصرفشده در داخل در همه بخشهای مصرفیست که در کنار بیتوجهی یا کمتوجهی برای الگوهای مصرفی جاری در همه بخشها قابلتوجه است که باید بهطورجدی موردتوجه قرار گیرد. واقعیت موجود در ایران ایناستکه با شیوه کنونی مصرف انرژی بهویژه گاز طبیعی در کشور، نهتنها نسلهای آینده از این ثروت ملی محروم میشوند، بلکه هیچ بعید نیست که همین نسل کنونی نیز با کمبود انرژی روبهرو شود، زیرا تولید و مصرف انرژی در کشور در حال سربهسر شدن است و این یعنی محرومیت از صادرات، خالیشدن و افت تولید گاز طبیعی در مخازن کنونی کشور و نیاز به سرمایهگذاری برای حفظ شرایط تولید، همچنین لزوم توجه به اصلاح الگوی مصرف برای جلوگیری از بحران کمبود انرژی در کشور که امری اجتنابناپذیر و الزامی ملیست. هرچند یکی از دلایل بالابودن مصرف داخلی، پایینبودن قیمت آن است؛ از دلایل دیگر بالابودن مصرف سوخت در داخل، پایینبودن بازده و بهرهوری بیشتر بخشهای مصرفکننده گاز طبیعی بهعنوان سوخت غالب در کشور است که بهدلیل استانداردنبودن تأسیسات، بناها، سامانههای گرمایشی و رعایتنکردن مقررات، اتلاف انرژی در ایران را چندبرابر متوسط جهانی کرده؛ بنابراین باید بیشازهمیشه به بهسازی اینمسائل توجه و برای آنها اقدام کرد./ شانا