سرب داغ برای این خانمها
در رمان «سرب داغ برای این خانمها» ماجرای یک قتل مطرح است؛ «گلوریا» دختر یک دانشمند آلمانی که پیش از آغاز جنگ جهانی دوم همراه پدرش به آمریکا مهاجرت کرده، در هتلی در شیکاگو بهقتل میرسد. او نقشههای محرمانه یک اختراع جدید را همراه داشته که پدرش پیشازمرگ خود، به او سپرده بوده است. این نقشهها درباره یک بمب مرگبار هستند. «گلوریا» شوهری بهنام «راسل» دارد که وقتی به هتل برمیگردد، با جسد قطععضوشده همسرش روبهرو میشود. او نگران از اینکه متهم به قتل «گلوریا» شود، فرار میکند. حالا؛ هم باید از دست قانون و قاتلها فرار کند و هم بیگناهی خود را به پلیس اثبات کند. ماجراهایی که «راسل» دراینفرار پشتسر میگذارد، باعث میشود به حقایقی برسد ... رمان «سرب داغ برای این خانمها» سه بخش اصلی دارد که عبارتاند از «بخش نخست»، «بخش دوم» و «نتیجهگیریهای تیپ جنایی پلیس آگاهی». بخش اول دربرگیرنده پنجفصل، بخش دوم شامل ششفصل؛ و بخش پایانی فصل دوازدهم رمان را شامل میشود. در بخشی از این کتاب میخوانیم: واقعاً خندهدار است که به شخص خیرخواهی بگویم همهچیز روبهراه است؛ درحالیکه میدانیم شمارش معکوس دقایق زندگیمان شروع شده است. آنچه انتظارم را میکشید مرگ بود با، بهعنوان پیشغذا، شکنجههایی برگزیده. میبایست دل به دریا زد! باتمامقوا گوشی تلفن را کشیدم. سیم درجا قطع شد. برگشتم و با این سلاح اختراعی بهصورت استرامر زدم. اینکار را با چنان سرعتی انجام دادم که هیچکسی فرصت واکنش پیدا نکرد. خوشبختانه در کنارِ طاقچه تلفن یک در وجود داشت. نه آن دری که از آن وارد این اتاق شده بودم؛ بلکه درِ دیگری که بهطرف یک پلکان کوچک چوبی راه داشت. دیوانهوار خودم را دراینراهپله انداختم ... این کتاب با ترجمه عباس آگاهی در ۱۴۰ صفحه و با قیمت ۹۰هزارتومان توسط نشر «جهان کتاب» منتشر شده است.