گزارشهای غربی؛ نسخهای که نمیتوان برای جوامع شرقی پیچید!
«گزارش جهانی شادی» درواقع، مجموعه دادههایی بهعنوان «راهحلهای رسیدن به توسعه پایدار» طبق تعریف «سازمان ملل متحد» است و بهسفارش این نهاد انجام میشود؛ گزارشی که همیشه کشورهای شمال اروپا را در صدر قرار میدهد و این واقعیت را فراموش میکند که مدل توسعه آنها، در هیچ کشور دیگری تکرارشدنی نیست. تقریباً همواره «فنلاند»، «دانمارک»، «ایسلند»، «سوئد» و «نروژ» جایگاههای خوب را تصاحب میکنند و کشورهایی از قاره آفریقا، خاورمیانه، آمریکای لاتین و بخشی از آسیا نیز به کسب بدترین رتبهها مفتخر میشوند! «خوشبختی» آنقدر موضوع ذهنیست که هر فردی تعریف متفاوتی از آن دارد؛ اما سازمانهای غیردولتیِ غربی سعی در عینیتبخشیدن به آن دارند و رتبهبندی شادی را بهتفکیک کشورها تعیین میکنند. این گزارشها برخی از قدرتمندترین و ثروتمندترین جوامع جهان همچون «کانادا»، «ایالاتمتحده» و «بریتانیا» را در بهترین جایگاههای بعدیِ جغرافیایِ «نوردیک» (منطقهای فرهنگی و جغرافیایی در اروپای شمالی و اقیانوس اطلس شمالی) قرار میدهند. دو ایده کلیدی گزارش ایناستکه «شادی» را میتوان ازطریق نظرسنجی سنجید و عوامل کلیدی تعیینکننده بهزیستی را شناسایی کرد. این گزارش میگوید که این اطلاعات بهنوبهخود میتواند به کشورها کمک کند تا سیاستهایی با هدف دستیابی به «جوامع شادتر» اتخاذ کنند! خودِ این ایده که شادی را میتوان ازطریق نظرسنجی سنجید، یکجور «شیادی» است. شادی، یک معیار کاملاً ذهنیست و فلسفه هر فردی نسبتبهآن، متفاوت است. برخی از مردم «فقیر» اما شادند؛ درحالیکه بسیاری «ثروتمند» اما ناشادند. مثلاً نظامیان، با مشکلات زیادی روبهرو هستند و در شرایط دشوار زندگی میکنند؛ اما از رضایتی که از خدمت به ملت دریافت میکنند، خوشحال هستند. یک نمونه دیگر: کارآفرینی را در «هند» درنظر بگیرید که شاید 15 تا 16ساعت در روز کار کند. او ازاینبابت خوشحال است؛ زیرا قصد دارد کسبوکار خودش را راه بیندازد؛ حال، یک فرد در یک کشور شمال اروپا ممکن است بهطورکامل با رفاه زندگی کند و از آن راضی باشد و قصدِ راهاندازیِ کاری را هم نداشته باشد. رضایت اینافراد نهتنها منشأ متفاوتی دارد؛ بلکه شکل و پایداریِ متفاوتی نیز خواهد داشت. صحت و شایستگی گزارشهایی مانند رتبههای آزادی، گرسنگی و شادی توسط مردم، در سراسر یک طیف سیاسی موردتردید قرار دارد. رتبهبندی این شاخصها برخلاف معیارهای معتبرتر مانند رشد اقتصادی یا شاخص توسعه انسانی؛ بسیار ذهنیست. گزارش 22 مارس 2022 رسانه تحلیلی آنلاینِ Tfipost درادامه آورده است: مثلاً «شاخص آزادی در جهان» را درنظر بگیرید که معیارهایش، فهرستی از آزادیهای مدنیست که اواخر 2012 توسط «مؤسسه فریزر کانادا»، «مؤسسه لیبرالس آلمان» و «مؤسسه کاتو ایالاتمتحده» منتشر شد. براینمبنا؛ جامعه غربیِ بهشدت فردگرا که منافع شخصی را بیش از خانواده یا جامعه قرار میدهد، کشورهای آسیایی را در «معیار غربیِ آزادی» میسنجد. درحالیکه یک فرد در جامعه غربی، با صرف تمام درآمدش برای تجملات شخصی خوشحال میشود، فردی در «هند» یا «چین» ترجیح میدهد به رفاه اعضای خانواده یا حتی بستگانش کمک کند. جامعه غربی، برای «شادیِ فردی» ارزش قائل است؛ اما جامعه شرقی، «شادی خانوادگی و اجتماعی» را ارزشمند میشمارد. این شاخصها، هیچگونه عینیتی در خود ندارند و صرفاً برای مصرف رسانهایاند؛ تا تحقیقات جدی برای پیشبرد تمدن بشری.