نفرتپراکَنها؛ آتشبیاران معرکه آشوب و خشونت!
مصطفی رفعت
طی سهماههاول سال 2023، «فیسبوک» 10.7میلیون محتوای «سخنان مشوق تنفر» را حذف کرد؛ که نسبت به 11میلیونمورد سهماههچهارم 2022، کاهش داشت. بین آوریل تا ژوئن سال 2021، این شبکه اجتماعی، با حذف بیش از 31میلیون محتوای «نفرتپراکَن» یک رکورد بهجا گذاشت! اینارقام در خلاصهگزارش 29 اوت 2023 سایت دادهپردازِ Statista، تنها بخشی از فجایع کلامیست که در فضای مجازی و حقیقی با آنها مواجهیم و طی سالهای اخیر؛ با گسترش استفاده از شبکههای متعدد و متنوع اجتماعی و نیز پیامرسانها، روندی افزایشی بهخود گرفته است. در فرهنگ لغت «کمبریج»، «سخنان تنفرآمیز» (Hate Speech) بهعنوان «اظهارنظری عمومی که برپایه نژاد، مذهب و جنسیت، به بیان نفرت پرداخته؛ یا خشونت علیه فردی یا گروهی را تشویق کند» تعریف شده است. تعاریفی مشابه را نیز در مراجعِ دیگر میخوانیم؛ گرچه تعاریف حقوقیِ «نفرتپراکنیِ کلامی»، از کشوری به کشور دیگر متفاوت است که خود، عاملی برای ایجاد «استانداردهای دوگانه» در موضوعات واحد شده و حتی بعضاً با برچسب «آزادی بیان»، از آنها حمایت میشود؛ نظیرِ آنچه درمورد قرآنسوزی و حمله به عقاید مسلمانان طی هفتههای اخیر شاهدش بودیم. بااینهمه، اتفاقنظر وجود دارد که «سخنان تنفرآمیز» یکی از «پیشنیازهای مشروعیتبخشیِ جنایات جمعی» مانند «نسلکشی» است. اگرچه شاید رواج این مفهوم را طی سالهای اخیر، بیشتر مدنظر داریم؛ اما تاریخ بهوضوح نشان میدهد که مبارزه بر سر سخنان نفرتانگیز، چیز جدیدی نیست؛ اینرویکرد، دو ارزش عمیق را در برابر یکدیگر قرار میدهد: «آزادی بیان» و «برابری». آیا واقعاً ما بهجهتِ تثبیت «آزادی بیان» در جامعه، بهعنوانِ یکی از حقوق مدنی، مجازیم که هرگونه خواستیم صحبت و هر نظر و ایدهای را مطرح کنیم؟ آیا چنین نگرشی اساساً ناقضِ حقوق مدنیِ فرد یا گروه دیگری نیست؟ تقابل این دو مفهومِ انتزاعی، محل بحثهای متعددی بوده است که همچنان نمیتوان به آن پاسخی روشن داد.
نگرشهای مروج نفرت را در آثار هنری نیز میتوان دید؛ یکی از پیشروها دراینامر، سینماست که بارها در آثار متعدد، به این موجِ خشونتبار دامن زده است. یکی از اولین نمونهها در گسترش نگاه برتریجو را میتوان در «تولد یک ملت» سراغ گرفت؛ فیلمی ساخته «دیوید وارک گریفیث» بهسالِ 1915 که در دلِ روایتِ ماجرایی بیش از سهساعت، به سیاهپوستان میتازد و خشونتطلبیِ «کو کِلاکس کِلَن» (سازمانهایی همبسته در ایالاتمتحده از دیرباز تاکنون؛ که پشتیبان برتری نژاد سفید، یهودستیزی، نژادگرایی، ضدیت با آئین کاتولیک، بومیگرایی و نفرت نژادیاند) را مشروع جلوه میدهد. صامتبودن اثر، اگرچه خشونت کلامی را تنها در چند میاننویس کوتاه بروز میدهد؛ اما ازسویی، تصاویر نمادین و تأکیداتِ بصریِ در آن، باور مخاطب را اینگونه شکل میدهند که سیاهپوستان، «خطراتی بالقوه» برای جوامع هستند و باید باشدت با موجودیت و آزادیشان مقابله کرد. اکرانِ فیلم، با تظاهرات گستردهای در «فیلادلفیا» و سایر ایالات بزرگِ «آمریکا» همراه شد.
در گزارش 10 اوت 2023 سایت UNESCO درباره چیستیِ «سخنان نفرتانگیز» میخوانیم: استراتژی و برنامه اقدام «سازمان ملل متحد» درمورد سخنان مشوق عداوت و تنفر، به این تعریف اشاره دارد: «هرنوع ارتباط در گفتار، نوشتار یا رفتاری که بااشارهبه شخص یا گروهی براساس افرادیکه به آنها حمله؛ یا از زبان توهینآمیز یا تبعیضآمیز استفاده میکند. بهعبارتی، برمبنایِ مذهب، قومیت، ملیت، نژاد، رنگ، تبار، جنسیت یا سایر عوامل هویتیِ آنها. اشکال متنوع آن میتواند شامل کلیشهسازی، اَنگزدن و استفاده از زبان تحقیرآمیز باشد. اغلب در تبلیغ تئوریِ توطئه، اطلاعات نادرست و انکار و تحریف وقایع تاریخی مانند نسلکشی استفاده میشود. دولتها موظفاند شدیدترین اشکال سخنان تنفرآمیز را که تحریک به خشونت، خصومت یا تبعیض یا تحریک به موارد نقض حقوق بینالملل است را درراستای ماده 20 میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، ممنوع کنند. البته برخیدیگر از اشکال سخنان تنفرآمیز مانند تهدیدهای فردی نیز ممکن است محدود شوند ... این منبع، درمورد پیامدهای «سخنان نفرتانگیز» آورده است: اینگونه سخنان نهتنها باعث آسیب در سطح شخصی میشود و میتواند خشونت را تحریک کند؛ بلکه حملهای به شمول، تنوع و حقوق بشر است؛ انسجام اجتماعی را تضعیف میکند و ارزشهای مشترک را از بین میبرد؛ نیز صلح، ثبات، توسعه پایدار و تحقق حقوق انسانی برای همه را به عقب میاندازد. سایت «سازمان ملل» دراینباره عنوان کرده است: «سخنان نفرتانگیز»، خشونت و عدمتحمل را تحریک میکند. متأسفانه تأثیر مخرب نفرت، چیز جدیدی نیست؛ بااینحال، مقیاس و تأثیر آن درحالحاضر توسط فنآوریهای ارتباطیِ جدید، تقویت شده است. سخنان نفرتپراکَن (ازجمله در فضای آنلاین)، به یکی از رایجترین راههای گسترش لفاظیهای تفرقهافکنانه در مقیاس جهانی تبدیل شده که «صلح» را در سراسر جهان «تهدید» میکند. «آنتونیو گوترش» (دبیرکل سازمان ملل) بااشارهبهاینکه سازمان ملل متحد، سابقه طولانی در بسیج جهان علیه نفرت از هرنوع برای دفاع از حقوق بشر و پیشبرد حاکمیت قانون دارد؛ گفته است: «انعکاسِ سخنان نفرتانگیز، زنگ خطر است؛ هرچه بلندتر بهصدا درآید، خطر نسلکشیها بیشتر میشود؛ و متعاقباً خشونت را مقدم ساخته و ترویج میکند». گزارش 20 فوریه روزنامه آنلاین The Citizen (آفریقای جنوبی) دراینباره آمده است: در دنیایِ جنگطلبانه، تولید، فروش و استفاده گسترده تسلیحات؛ تشدید نابرابریها و شرایط اضطراریِ مرگبار اقلیمی، «سخنان نفرتانگیز» و تأثیر غیرانسانی آن، در «مقیاس بیسابقه» توسط فنآوریهای جدید تقویت میشود. «نفرتپراکنیِ کلامی» اکنون به رکوردهای خطرناکی رسیده است و به تبعیض، نژادپرستی، بیگانههراسی و نقض سرسامآور حقوق بشر دامن میزند. اینها بهگونهای طراحی، منتشر و پخش میشوند که عمدتاً هرکسیکه «مثل ما» نیست؛ یعنی اقلیتهای قومی و مذهبی، رنگینپوستها و مردم جهان جنوب را هدف قرار میدهند؛ مثلاً مسلمانان در سراسر جهان ازطریق «اسلامهراسیِ گسترده» موردخشم واقع؛ و میلیونها مهاجر بهواسطه «تبلیغاتِ تندروها»، با نگاهی تبعیضآمیز مواجه میشوند. بهطورخلاصه؛ آسیبپذیرترین افراد، هدف آسان این حملاتاند! «سازمان ملل» گزارش داده که فنآوریهای ارتباطیِ جدید، یکی از رایجترین راههای گسترش لفاظی تفرقهانگیز بوده و مجموعه پادکستهای این نهاد، باعنوانِ UNiting Against Hate توضیح میدهد که چگونه با این پدیده خطرناک در سراسر جهان مقابله میشود. بهادعای Minority Rights Group (یک نهاد بینالمللی حقوق بشری)؛ یک تحلیل، افزایش 400برابری استفاده از اصطلاحات نفرتانگیزِ آنلاین در «پاکستان» را بین سالهای 2011 تا 2021 نشان میدهد. نظارت بر «سخنان تنفرآمیز» میتواند اطلاعات ارزشمندی را دراختیار مقامات قرار دهد تا جنایات آینده را پیشبینی کنند یا اقداماتی مناسب را پسازآن انجام دهند. در میان کارشناسان و فعالان حقوق بشر، این نگرانی وجود دارد که «سخنان تنفرآمیز» روبهافزایش است و دیدگاههایی که زمانی «حاشیهای و افراطی» تلقی میشدند، حالا به «جریان اصلی» تبدیل شده و میشوند. «تندای آچیومه» (استاد حقوق و گزارشگر ویژه سازمان ملل) در یکقسمت از برنامه «اتحاد علیه نفرت» میگوید که بسیاریازمواقع مردم درمورد تعدیل محتوا حرف میزنند و اینکه چهچیزی باید دراینپلتفرمها مجاز باشد؛ آنهم بدونتوجه دقیق به اقتصادِ سیاسی در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی؛ اما حقیقت تلخ آناستکه سخنان نفرتانگیزی که دراینشبکهها پخش میشوند، سودآورند! «کریستوفر تاکوود» (مدیر اجرایی The Sentinel Project؛ نهادِ بینالمللی غیردولتی واقع در کانادا که مأموریتش جلوگیری از جنایت نسلکشی در سراسر جهان ازطریق هشدار اولیه است) معتقد است که «سخنان نفرتانگیز» و «اطلاعات نادرست» (بهعبارتی خشونت کلامی و فیکنیوز) ارتباط تنگاتنگی با هم دارند؛ او میگوید: «سخنان تنفرآمیز، اسلحه را پُر میکند؛ و اطلاعات نادرست، ماشه را میکشد!». او هشدار میدهد که اکنون ازنظر تئوری؛ هر انسانیکه امکان اتصال به اینترنت را دارد، میتواند تولیدکننده چنین محتوایی باشد». محلِ خدمتِ او، Hatebase را مدیریت میکند؛ یعنی کلمات محرکی که در پلتفرمهای مختلف ظاهر میشوند و خطر تبدیلشدن به خشونت در دنیای واقعی را دارند. «تاکوود» از آن بهمثابه یک «شاخص هشدار اولیه» یاد میکند که میتواند به ما، در شناساییِ «افزایش خطر خشونت» کمک کند. سازمان دیگری که نوع مشابهی از رصد و نگاشتِ «سخنان مشوق تنفر» را انجام میدهد، «شبکه گزارشگری تحقیقی بالکان» (BIRN) است؛ که در ترسیم «نفرت»، چهار جنبه مختلف را موردتوجه قرار میدهد: «نفرتپراکنیِ سیاستمداران، کلام تبعیضآمیز، انکار جنایات و حمله به اقلیتها». بهگفته «دنیس گیلیک» (مدیر اجرایی و سردبیر شعبه آنها در بوسنیوهرزگوین)؛ مثلاً محرکهای اصلی روایتهای نفرت دراینکشور، سیاستمدارانِ پوپولیست و قومی-ناسیونالیست هستند. «گیلیک» توضیح میدهد که در نتیجه سخنان نفرتپراکَن، شاهد ازدیادِ گروههای راست افراطی (در بوسنیوهرزگوین) بودهایم که برای اقدامات خشونتطلبانه، بسیج شدهاند؛ نهادهای غیردولتی یا گروههای بشردوستانه جعلی که به گسترش زبان نفرتآمیز یا تبعیضآمیز میپردازند تا شکاف بین سه قومِ صرب، کروات و بوسنیایی، عمیق شود. پیامدهای واقعیِ گزارششده توسط اینشبکه؛ شامل انهدام یا تخریب مساجد و کلیساها (بسته به نگرشِ یک اقلیت تندرویِ مذهبی) و «دعوت آشکار به خشونت» است. «ضدروایتها» حالا به یکی از ارکانِ فعالیتهای پلتفرمهای جریانساز و پرمخاطبِ جهان تبدیل شده؛ حتی از مدیران بسیاری از بزرگترین پلتفرمهای رسانههای اجتماعیِ جهان (توسط نهادها و مجامع مختلف) خواسته شده تا مدلهای کسبوکار خود را تغییر دهند و درنبردبا افزایش «سخنان نفرتانگیز آنلاین» پاسخگوتر باشند. در بیانیهای مفصل؛ بیش از دوجین کارشناس مستقل حقوق بشر منصوبشده ازسوی «سازمان ملل»، از مدیران ارشد اجراییِ آنها درخواست کردهاند: پلتفرمهایی که تحترهبریِ آنهاست «باید فوراً به پستها و فعالیتهایی که طرفدار نفرت و تحریک به تبعیض هستند، مطابق با استانداردهای بینالمللیِ آزادی بیان، رسیدگی کنند»؛ اما آیا «ایلان ماسک» (توییتر)، «مارک زاکربرگ» (متا)، «سوندار پیچای» (آلفابت)، «تیم کوک» (اپل) و مدیرانِ دیگر پلتفرمهای مشابه، مانع این جنگ مجازی که هم زیستِ پویا و پایدارترِ اینشبکهها و هم منافع مادیِ کلان دولتهای صاحب سرمایه را تضمین میکند، میشوند تا حقوق بشر و عدالت نژادی را در کانون توجه قرار دهند؟ اتخاذِ چنین رویکردی دورازذهن بهنظر میرسد؛ چراکه پاسخگویی، شفافیت، مسئولیت اجتماعیِ شرکت و اخلاق، در مدل کسبوکارِ آنها درتضادبا سود سرشاریست که ازطریق این درگیریها نصیب میبرند. محض نمونه: نهادِ تحقیقاتیِ NCRI؛ وابسته به «دانشگاه راتگرز» (آمریکا) طیِ یک بررسی متوجه شد بلافاصله پسازاینکه «ایلان ماسک» مسئولیت «توییتر» را برعهده گرفت، استفاده از کلمه N دراینپلتفرم، طی 12ساعت «تقریباً 500درصد» نسبت به میانگین قبلی، افزایش یافت! درواقع، N کوتهنوشت Nigger (کاکاسیاه) و یک توهین نژادی علیه سیاهپوستان و بهویژه «آمریکاییهای آفریقاییتبار» است که از دهه 1980 و بهتدریج، جای خود را به حرف N داد. گزارش BBC بهتاریخِ 15 نوامبر 2021 بهاینموضوع اشاره دارد که طی دوره پاندمی کرونا، استفاده از «نفرتپراکنیِ آنلاین» در «ایالاتمتحده» و «بریتانیا» بهمیزان 20درصد افزایش یافت! درواقع، «سازمان خیریه جوانان» (Ditch the Label) این مطالعه را انجام داد که 263میلیون مکالمه را در دو جغرافیای یادشده بین سالهای 2019 تا اواسط سال 2021 تجزیهوتحلیل کرد. درآنزمان 50.1میلیون بحث یا نمونههایی از سخنان نژادپرستانه یافت شد؛ که عمدتاً حول محور رویدادهای مهم خبری بود: «اعلام شیوع کرونا بهعنوان بیماریِ همهگیر ازسوی سازمان بهداشت جهانی» در مارس 2020، تظاهرات با شعار «جان سیاهپوستان مهم است» در ژوئن 2020 که (یک جنبش اجتماعی بینالمللی که درآندوره با قتل جرج فلویدِ رنگینپوست بهدست پلیس آمریکا اوج گرفت) و «قتل سارا اورارد» در مارس 2021 (مدیر ۳۳ساله بازاریابی یک رسانه دیجیتال که در جنوب لندن توسط مأمور پلیس انگلستان ربوده شد، مورد تجاوز قرار گرفت و سپس به قتل رسید) سه نمونه قابلتوجه از مواردی بودند که به نفرتپراکنیِ آنلاین درآنبازه دامن زدند. «فوبی جیمسون»؛ یک فعال زن اجتماعی که بهخاطرِ انتشار پستهایی با موضوعِ «نگاه مثبت به بدنِ خود» در فضای مجازی شناخته شده؛ در مصاحبهای بهتاریخِ 8 فوریه 2021 با BBC گفته است: «دربدترینحالت میتوانم بگویم روزانه 100 تهدید به مرگِ آنلاین دریافت میکردم. من نزدیک به 10000 حساب کاربری را مسدود کردهام!» این جوان 19ساله از همان آغاز کار، بهخاطرِ انتشار عکسها و پیامهای مثبتش در شبکههای اجتماعی «ترول» شد و عکسی که بهمناسبت «روز جهانی زن» در ماه مارس سال 2020 منتشر کرد، موجی از خشونت برانگیخت و صدها نظر را درمورد ظاهرش درپی آورد. او یک قربانیِ افزایش «حملات کلامیِ آنلاین» در دوره کرونا بود. نیمی از زنانیکه در نظرسنجیِ مجموعه غیرانتفاعیِ «سوءاستفاده آنلاین Glitch» و «ائتلاف پایان خشونت علیه زنان» حاضر شدند، گفتهاند که از زمان شروع پاندمی، «سوءاستفاده آنلاین» را تجربه کردهاند؛ و نظرسنجیِ دیگری از 2000نفر برای «دفتر ملی کودکان» (NCB) که نوامبر 2020 منتشر شد، نشان داد: بچههای بیشتری با کاهش قُلدری در مدارس (بهخطر تعطیلات اجباری)، «سوءاستفاده آنلاین» را تجربه کردند؛ زیرا اساساً کودکان، از خانواده و اطرافیان، بیشتر از مدرسه «یاد» میگیرند.
انفعال پلتفرمهای معروف درمورد اسلامهراسی
طبق پژوهشی که در مارس سال 2022 انجام شد؛ 36درصد از پُستهای نفرتانگیز ضدِمسلمانان در «تیکتاک»، ازسویِ این پلتفرم، بازبینی شدند. بهطورکلی، 50 پُست نفرتپراکَن به «تیکتاک» گزارش شد که درپیآن، 12 پُست «پاک» و محتوای شش پُست منجر به «حذف حساب کاربریِ ناشرانشان» شد. در «فیسبوک»، از 125 پُست گزارششده، هفتمورد بررسی شد؛ اما هیچ حساب کاربری پس از گزارش محتوا، حذف نشد. «یوتیوب» اما به هیچیکاز گزارشها درمورد نفرتپراکنی علیه مسلمانان واکنش نشان نداد! موارد گزارششده در «اینستاگرام» 227 نمونه بود که 12 پُست و 20 حساب کاربری «حذف» شدند. «توییتر» نیز از 105 پُست گزارششده تنها به «حذف» سهمورد اقدام کرد؛ اما هیچ حسابی را «مسدود» نکرد. مجموعاً از 530 گزارش در پنج پلتفرم معروف؛ فقط 34مورد «حذف» اِعمال شد. کلِ حسابهای مسدودی دراینپلتفرمها بهواسطه اقدامات تحریکآمیزشان، 26مورد بود و 60 حساب کاربریِ دیگر، همچنان به نفرتپراکنیِ خود ادامه میدهند!