به‌‌بهانه اولین قدم کارگردانی ستاره «تایتانیک»

کیت وینسلت؛ از غلبه بر فقر تا فتح قله ثروت!

«بنیاد کلاه زرین» (Golden Hat Foundation) سازمانی غیرانتفاعی‌ست که توسط «کیت وینسلت» و «مارگرت اریکسدوتیر» در سال ۲۰۱۰ ایجاد شد. «وینسلت» هنگام فیلم‌برداری مستند «شجاعت مادری: گستاخی صحبت‌کردن با اوتیسم»؛ با «اریکسدوتیر» و پسرش (کلی تورستاینسون که مبتلا به اوتیسم است) آشنا شد. تمرکز این سازمان، بر افزایش آگاهی از اوتیسم است و بیان می‌کند که مأموریت آن‌ها «تغییر نحوه درک افراد درباره طیف اوتیسم، با روشن‌کردن توانایی‌های آن‌ها و تأکید بر پتانسیل بزرگ آن‌هاست».

«کیت وینسلت» قرار است اولین کارگردانی خود را با «خداحافظ ژوئن» که یک درام خانوادگی معاصر است، برای «نتفلیکس» انجام دهد. این بازیگر بریتانیایی در کنار کارگردانی و تهیه‌کنندگی، کنار «تونی کولت»، «جانی فلین»، «آندریا رایزبورو»، «تیموتی اسپال» و «هلن میرن» دراین‌فیلم نقش‌آفرینی هم خواهد کرد. درباره فیلم گفته شده است: داستان فیلم که توسط جو اندرس (پسر وینسلت) نوشته شده است، در انگلستان امروز می‌گذرد و درباره گروهی پراکنده از خواهر و برادرهایی‌ست که به‌دلیل امری ناگهانی و سخت دورهم جمع می‌شوند. تولید این فیلم قرار است اواخر امسال در بریتانیا انجام شود. اگرچه «وینسلت» تاکنون فیلمی را کارگردانی نکرده؛ اما در تولید فیلم «لی» (آلن کوراس) که تهیه‌کننده آن بود و در آن در نقش عکاس آمریکایی «لی میلر» بازی کرد، حضوری جدی داشت. «کیت وینسلت» یکی از مشهورترین بازیگران حال‌حاضر سینمای جهان محسوب می‌شود که برای رسیدن به چنین جایگاهی، راهی سخت و طاقت‌فرسا را پشت‌سر گذاشته است.

ایلیا عسگری: «کیت الیزابت وینسلت» در تاریخ ۵ اکتبر ۱۹۷۵ در شهر «ردینگ» (بارکشر/ انگلستان) و در خانواده‌ای معمولی چشم به جهان گشود. مادر او یک پیشخدمت و پدرش کارگری بود که برای تأمین نیازهای خانواده‌شان سخت مشغول کار بودند. او همچنین دو خواهر به‌نام‌های «آنا» و «بث»؛ و یک برادر به‌نام «جاس» دارد. «کیت» در دوران کودکی شرایط بسیارسختی را پشت‌سر می‌گذاشت؛ زیرا خانواده از شرایط مالی خوبی برخوردار نبوده و زندگی آن‌ها به‌حدی طاقت‌فرسا پیش می‌رفت که پدرومادرش مجبور شده بودند تحت‌حمایت خیریه قرار گرفته و به استفاده از غذاهای رایگان مؤسسات حمایتی روی بیاورند. این‌‌امر، پس از آسیب جسمانی پدرش حتی بیش‌ازپیش مشقت‌بار شد. وقتی کیت تنها ۱۰‌سال سن داشت، پدرش حین قایق‌رانی دچار آسیب فیزیکی شدیدی در ناحیه پا شد که کار را برای وی سخت کرد و وضعیت اقتصادی آن‌ها بیش‌ازپیش روبه‌وخامت رفت. بااین‌حال شاید جالب باشد بدانید که پدرش در کنار کارگری، به بازیگری نیز علاقه‌مند بوده و سعی می‌کرد تا دراین‌حرفه به جایگاه مناسبی دست یابد! «کیت» کوچک درحالی‌که دوران تحصیلش را در مدرسه «سنت ماری» و کلیسای «آل سینتز» می‌گذراند، به عرصه بازیگری علاقه نشان داد و از همان سنین کودکی در کنار خواهرانش به‌ اجرا در نمایش‌های تئاتر و مدرسه می‌پرداخت و نخستین تجربه بازیگری او نیز به ایفای نقش «مریم» در یکی از نمایش‌های مدرسه‌ مربوط می‌شود. باوجوداینکه «کیت» در سنین کودکی، از اضافه‌وزن رنج می‌برد و توسط هم‌کلاسی‌ها و دوستانش مسخره شده و موردآزار قرار می‌گرفت؛ اما او مصمم بود بیش‌ازپیش هنر بازیگری را ادامه دهد. بدین‌منظور در تست بازیگری تئاتر «ردروفس» شرکت کرد و جواز حضور در مدرسه را نیز گرفت؛ مدرسه‌ای که شانسی بزرگ برای آینده‌اش قلمداد می‌شد. او در سن ۱۱‌سالگی موفق شد تا ازطریق این مدرسه تئاتر، در تبلیغات تلویزیونی حضور یافته و به‌مرور در نمایش داستان‌های مشهوری همچون «نارنیا»، «پیترپن» و «آلیس در سرزمین عجایب» حضور پیدا کند که شهرتی نسبی را برای وی به‌ارمغان آورد و پیشنهاد‌های کاری درحالی‌که افزایشی نسبی داشت؛ اما تحت‌تأثیر وزن او قرار گرفته بود و این‌مسئله اعتمادبه‌نفس و روان او را مورد آزار قرار می‌داد. سرانجام سال ۱۹۹۱ و درحالی‌که «کیت وینسلت» تنها ۱۶‌سال سن داشت، شاهد نخستین تجربه حضور در تلویزیون با سریال Dark Season (فصل تاریک) ازسوی شبکه تلویزیونی BBC بودیم؛ اثری که توسط «کولین کنت» کارگردانی شد و قصه آن نیز حول محور سه نوجوان جریان داشت که برای نجات مدرسه‌شان مجبور می‌شوند با نیرویی اهریمنی به مبارزه بپردازند. باوجوداینکه «کیت»، هنرنمایی خوبی از خود بر‌جای گذاشت؛ اما دستمزد دریافتی او به‌حدی ناچیز بود که مجبور شد تا مدرسه را رها کرده و به کار در یک سوپرمارکت بپردازد که دوران سخت و مشقت‌باری را برایش به‌وجود آورد. با وجود چنین شرایطی؛ اما عزم راسخش سبب شد از علاقه به بازیگری چشم‌پوشی نکرده و در سال ۱۹۹۲ فرصت جدیدی را پیش‌روی زندگی خود ببیند. «کیت وینسلت» جوان در سال ۱۹۹۱ نقشی کوچک را در اقتباس Anglo-Saxon Attitudes (نگرش‌های آنگلوساکسون) به‌قلم «آنگلوس ویلسون» ایفا کرد که وزن زیاد او سبب حرف‌وحدیث‌های بسیاری برایش شد؛ تاجایی‌که حتی نقش ایفا‌شده نیز یک «دختر چاق» بود و این‌مسئله نهایتاً سبب شد تا کیت برای کاهش وزن وارد عمل شود. کاهش وزن کیت از ۱۹۹۲ آغاز شد و به‌مرور نه‌تنها ظاهر او را دگرگون کرد؛ بلکه پیشنهاد‌های کاری بسیاری را به‌سمتش متمایل کرد و در سال ۱۹۹۳ در دو سریال به‌نام‌های Get Back (بازگشتن) و Casualty (حادثه) به ایفای نقش پرداخت که این آثار، طرفداران زیادی را برایش به‌ارمغان آورد و این شهرت، زمینه‌ساز یکی از بزرگ‌ترین اتفاقات زندگی وی شد که دنیای بازیگری‌اش را برای همیشه دستخوش تغییر کرد. «پیتر جکسون» برای ساخت فیلم Heavenly Creatures (موجودات آسمانی) از ۱۷۵ دختر، تست بازیگری گرفت که «وینسلت» یکی‌ازآن‌ها بود. ظاهر متمایز و هنر بازیگری وی سبب شد نظر مثبت «جکسون» به‌سمت وی جلب شده و او ایفای نقش دختری به‌نام «هولم» را برعهده گرفت. این اثرِ روان‌شناختی به‌حدی موفقیت‌آمیز ظاهر شد که نه‌تنها نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی شد؛ بلکه جزو ۱۰ فیلم برتر سال از دید مجله «تایمز» نیز قرار گرفت. «کیت وینسلت» از فرصت پیش‌آمده نهایت استفاده را انجام داد و نه‌تنها یک هنرنمایی تحسین‌برانگیز و جذاب را از خود برجا گذاشت؛ بلکه اجرای یکی از ترانه‌های فیلم را نیز برعهده گرفت و این اتفاقات تحسین تمام منتقدین و بینندگان فیلم را برایش به‌همراه داشت. موفقیت‌های Heavenly Creatures و هنرنمایی تماشایی «کیت»، زندگی او را پس از تجربه سختی‌های بسیار برای همیشه تغییر داد. او درحالی‌که به ایفای نقش در‌آن‌فیلم پرداخته بود، درهمکاری‌با «اما تامپسون»؛ اثر Sense and Sensibility (عقل و احساس) را نیز پدید آورد که هنرنمایی زیبایش نظر مثبت همکارش را در‌پی داشت. این‌پروژه درام که برگرفته از رمانی به‌قلم «جین آستین» بود و «انگ لی» کارگردانی آن‌را برعهده داشت، اولین جایزه هنری «کیت» را برایش به‌همراه داشت. او به‌سبب هنرنمایی دراین‌فیلم، برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل در جشنواره فیلم «بفتا» شد که یک‌قدم بزرگ برایش درآن‌زمان محسوب می‌شد. دهه ۱۹۹۰ روزهای بزرگی برای وی محسوب می‌شد. درحالی‌که «کیت» مشغول هنرنمایی در آثاری نظیرِ Hamlet (هملت) و Jude (جود) بود و افتخار همکاری با نام‌های بزرگی مانند «کنت برانا» و «کریستوفر اکلستون» را پیدا کرده بود، «جیمز کامرون» برای ساخت یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌های عاشقانه تاریخ آماده می‌شد. «کامرون» درحالی‌که برای ساخت Titanic (تایتانیک) در سال ۱۹۹۷ آماده می‌شد، «کیت وینسلت» برای ایفای نقش شخصیت «رُز» اعلام آمادگی نمود و علاقه بسیاری برای تصاحب این نقش داشت. بااین‌حال، «کامرون» علاقه چندانی به‌انتخاب وی برای این نقش نداشت و این‌، نه‌تنها واکنش تند «کیت» را در‌پی داشت؛ بلکه سبب شد تا این بازیگر جوان و زیبا برای تصاحب این نقش، پشتکاری مثال‌زدنی را از خود نشان دهد. چنین پشتکار و تلاشی سبب شد «جیمز کامرون» از نظر منفی خود عقب کشیده و «کیت» را برای ایفای نقش «رُز» به‌عنوان شخصیت اصلی Titanic برگزیند؛ اثری ۲۰۰ میلیون‌دلاری و بزرگ که «کیت» حتی تصورش را هم نمی‌کرد که روزی بتواند نقشی در چنین پروژه‌ای داشته باشد؛ چه‌‌‌آنکه ایفای نقش شخصیت اصلی را هم برعهده گرفته بود و حال، تمام جهان نظاره‌گر همکاری او با یکی از بزرگ‌ترین کارگردانان تمام تاریخ بود. سرانجام در ۱۹۹۷ شاهد اکران «تایتانیک» با هنرنمایی «کیت وینسلت» و «لئوناردو دی‌کاپریو» بودیم؛ اثری عاشقانه و تأثیرگذار که در اکرانی شگفت‌انگیز و تاریخ‌ساز، فروشی بالغ‌بر دومیلیارددلار را به‌ارمغان آورد و به‌ «پرفروش‌ترین فیلم تمام تاریخ» بدل شد. این ساخته «جیمز کامرون» همچنین نامزد دریافت ۱۱ جایزه اسکار شد که «کیت وینسلت» نخستین نامزدی خود در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن را تجربه کرد و به چهارمین بازیگری تبدیل شد که در ۲۲‌سالگی نامزد دریافت چنین جایزه بزرگ و مهمی می‌شود. هنرنمایی تماشایی و فراموش‌نشدنی «کیت» در فیلم Titanic نه‌تنها او را به ستاره بزرگ سینمای هالیوود بدل کرده بود؛ بلکه پیشنهاد‌های کاری گسترده‌ای برایش به‌همراه داشت که عملاً زندگی‌اش را زیرورو کرده بود. با وجود چنین موفقیت و شهرتی؛ اما او درنظر داشت به ایفای نقش در پروژه‌های مستقل پرداخته و بیش‌ازآنکه به‌عنوان یک بازیگر بلاک‌باستر شناخته شود، بتواند شهرت خود را درزمینه آثار هنری افزایش دهد. به‌همین‌سبب تا سال ۲۰۰۰، «کیت وینسلت» تنها در سه پروژه Hideous Kinky (موفرفری زشت)، Holy Smoke (دود مقدس) و Faeries (پری‌ها) حضور یافت که هریک‌ازآن‌ها با واکنش‌های مناسب ازسوی بینندگان مواجه شد و انتخاب‌های کاری شمرده؛ ولی حساب‌شده وی موردتحسین منتقدین قرار گرفت. حضور او در فیلم متفاوت و تأثیرگذار Quills (قلم‌پرها) در سال ۲۰۰۰ به‌حدی چشم‌گیر بود که برخی از او به‌عنوان یکی از شجاع‌ترین بازیگران هالیوود درآن‌زمان یاد کردند. فیلم Hideous Kinky درکناراینکه موفقیت‌های هنری بسیاری برای «کیت» به‌همراه داشت، زمینه‌ساز آشنایی او با یکی از عوامل فیلم به‌نام «جیم تریپلتون» شد؛ دستیار کارگردانی که با این بازیگر جوان وارد رابطه شد و سال ۱۹۹۸ با یکدیگر ازدواج کردند؛ ازدواجی که اولین فرزند «کیت» به‌نام «میا» را (۲۰۰۰) برای وی به‌همراه داشت. درحالی‌که زندگی مشترک «کیت وینسلت» و «جیم تریپلتون» در سال ۲۰۰۱ به جدایی ختم شد، این بازیگر با وجود ضربه‌ روحی؛ اما همچنان باقدرت به بازیگری ادامه داد و تا سال ۲۰۰۴ تنها به ایفای نقش در دو پروژه به‌نام‌های Christmas Carol: The Movie (سرود کریسمس: فیلم) و The Life of David Gale (زندگی دیوید گیل) پرداخت. همچنین به‌رغم‌اینکه در تست بازیگری یکی از پروژه‌های «سم مندس» ناموفق ظاهر شد؛ اما رابطه جدیدی را با وی آغاز کرد که منجر به دومین ازدواج این بازیگر شد. او آثار متعدد موفقی را در کارنامه دارد و تابه‌امروز تقریباً تمام کارهایش جزو پرفروش‌ها یا تحسین‌شده‌ها بوده و نسل‌های مختلفی نام و خاطره بازی‌های او را به‌یاد دارند. او این اواخر، در فیلم زندگی‌نامه Lee ایفای نقش در قامت «لی میلر» را بر‌عهده داشت؛ مدلی که در جریان جنگ جهانی دوم وارد حرفه عکاسی شده و وقایعی جذاب را تجربه می‌کند. گیمفا

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه