هرکسی به فکری خودش
کشتی «تایتانیک»، با نامِ تجاریِ RMS Titanic، یکی از بزرگترین و ستایششدهترین مصنوعات بشری در زمان خود بود؛ کشتی بخار بزرگی که هیچکس نمیتوانست سرنوشت شوم آنرا پیشبینی کند. این کشتی با تمام عظمت و شهرتی که داشت، در شامگاه 15 آوریل 1912، دراثر برخورد به یک کوه یخ، در آب غرق شد و ۱۵۱۴نفر از مسافرین و خدمه خود را به کام مرگ کشاند. ازآنپس، «تایتانیک» بدل به نماد غرور بیحاصل بشر شد؛ غروری که نامش با تراژدی پیوند خورده است. کتاب «هرکسی به فکری خودش» (Every Man for Himself)، یکی از بهترین آثاریست که با الهامگرفتن از ماجراهای پیرامون کشتی «تایتانیک» خلق شده است. دراینرمان، تاریخ را ازمنظری دراماتیک میبینیم. «بریل بینبریج» با دستمایهقراردادن یک حادثه بزرگ، تلاش کرده تا شخصیتهای مخلوق خود را از جنبههایی متعدد بررسی کند. گویی موقعیت دشواری که اعضای کشتی «تایتانیک» گرفتارش میشوند، باید بهمثابه نوعی آزمون انسانی درنظر گرفته شود؛ آزمونی که شاید تنها با قدرت عشق و اراده بتوان از آن سربلند بیرون آمد. کتاب، از زبان پسر جوانی بهنام «مورگان» روایت میشود که سابقاً با گروه سازنده کشتی «تایتانیک» همکاری داشته؛ و حالا یکی از مسافران آن است. داستان، از نخستین ساعات 8 آوریل 1912 آغاز میشود؛ زمانیکه «تایتانیک» آماده است تا با انبوه مسافرینش، رهسپار اقیانوس شود. «بریل بینبریج» از همان ابتدای کتاب، شما را با شخصیتهای اصلی رمانِ خود آشنا میکند. بیشتر ماجراها البته حول کاراکتر «مورگان» میگردد. او که جوان و خوشبروروست، از همان روز اول سفر، شروع به میگساری و خوشگذرانی با دوستانش میکند. دراینبین، به دختر جوانی نیز دل میبازد و ازآنسو، با طراح لباس یهودیِ عجیبی آشنا میشود که درباره آینده آرزوهای دورودرازی را در سر میپروراند. بیخبرازآنکه چه عاقبت هولناکی انتظار او و اطرافیان را میکشد. رمان علیرغم برخورداری از پیرنگی مهیج، روایتی توأم با آرامش و نیز لحنی لبریز از طمأنینه دارد.