هفت تحلیل درمورد پاسخ قطر به اسرائیل

رژیم صهیونیستی، سه‌شنبه ۱۸ شهریور جلسه هیئت مذاکره‌کننده جنبش مقاومت اسلامی حماس را در قلب دوحه (پایتخت قطر) با حمله هوایی هدف قرار داد؛ رویدادی که در کانون توجه رسانه‌های منطقه و جهان قرار گرفت. حمله جنگنده‌های اسرائیل به نشست مقامات حماس در شرایطی روی داد که واشنگتن منتظر پاسخ حماس به «پیشنهاد صلح» ارائه‌شده توسط ترامپ در غزه بود. طبق گزارش بسیاری از رسانه‌های غربی؛ این حمله ضربه‌ای ویرانگر به تلاش‌ها برای دستیابی به توافقی برای پایان‌دادن به جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه است. این‌امر، واقعیت دیگری را نیز روشن کرد: هیچ کشوری در منطقه امن نیست؛ حتی اگر متحد نزدیک واشنگتن باشد! قطر هفتمین کشوری‌ست که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توسط رژیم صهیونیستی بمباران شده است.

الناز رحمت‌نژاد: دراین‌باره سید عباس موسوی گفت: به‌دلیل هژمونی آمریکا بر دولت قطر، هیچ پاسخ عملی ازسوی قطر در کار نخواهد بود. بیانیه‌ها صرفاً بیانیه‌های سیاسی برای حفظ چهره هستند. هدف آن‌ها از پشت این اظهارات فقط سیاسی و رسانه‌ای‌ست. می‌خواهند به‌دنیا این پیام را بدهند که ما ساکت نخواهیم نشست و پاسخ خواهیم داد. ما قوی هستیم و پاسخ خواهیم داد. نماینده دبیرکل جنبش نجباء عراق در ایران، گفت: وقتی کشوری که میزبان بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا یعنی پایگاه هوایی العدیده در خاورمیانه است و اسرائیل را تیپ نظامی وابسته‌به‌خود می‌داند، چگونه می‌تواند به اسرائیل پاسخ نظامی عملی بدهد؟ احمد الشامی گفت: متأسفانه رژیم قطر به‌شدت تحت‌سلطه آمریکا قرار دارد و دستگاه امنیتی و نظامی آن دراختیار آمریکاست؛ بنابراین، انتظار نداریم قطر هیچ واکنشی نسبت به تجاوز اسرائیل نشان دهد. تنها راه قطر این‌است‌که آغاز به اخراج پایگاه‌های آمریکایی از خاک خود کند، کشور را به‌سوی استقلال ببرد و به شریک جنایت‌های جمعی متوسل نشود؛ تا مبادا مانند حمله اسرائیل به دوحه که با حمایت و موافقت آمریکا انجام شد از همان دستی که برای حفاظت به آن تکیه کرده، سیلی بخورد. محمد مشیک درباره نوع پاسخ قطر به تجاوز رژیم صهیونیستی گفت: قطر کشور ثروتمندی‌ست اما ازنظر نظامی، تفاوت قابل‌توجهی بین توانایی‌های آن و دشمن اسرائیلی وجود دارد؛ بعید است درگیر اقدام نظامی یک‌جانبه شود. این‌کشور برای محافظت از خود و ایجاد فشار گسترده بین‌المللی به‌ویژه ازسوی کشورهای منطقه، تصمیم گرفت با این‌کشورها مشورت کند. درمورد پاسخ قطر، به چند دلیل آن‌را به‌عنوان یک واکنش نظامی رد می‌کنم. اولاً؛ کشورهای خلیج‌فارس روابط خود را با دشمن اسرائیلی عادی‌سازی کرده‌اند. دوماً؛ پایگاه‌های نظامی آمریکا در کشورهای خلیج‌فارس وجود دارد و هواپیماهای اسرائیلی بر فراز آن‌ها پرواز کرده‌اند. سوم؛ حمله اسرائیل ثابت کرد اسلحه غربی که جوامع عربی دراختیار دارند، بدون اجازه آمریکا قابل‌استفاده نیستند. منظورم سامانه‌های پدافند هوایی و هواپیماهای جنگی‌ست. چهارم؛ علاوه‌بر نسل‌کشی جاری در غزه، حملات اسرائیل به بیش از یک کشور عربی نیز صورت گرفته و بنابراین اعراب هیچ اقدامی انجام نداده‌اند. پنجم؛ هریک‌از کشورهای خلیج‌فارس منافع خاصی دارند و اگر نفوذ آمریکا را به آن اضافه کنیم، اعراب به‌دلیل اختلاف فاحش بین آن‌ها و رژیم صهیونیستی در فناوری نظامی، جرئت انجام هیچ اقدام نظامی را ندارند. قطر ممکن است ازطریق مواضع کشورها و تلاش برای صدور قطعنامه توسط شورای امنیت (درصورت عدم‌استفاده ایالات‌متحده از حق وتو) پاسخ مسالمت‌آمیز حقوقی و سیاسی ارائه دهد. صرف‌نظر از موضع برخی کشورهای عربی در قبال تجاوز اسرائیل به غزه و نسل‌کشی، تجاوز علیه قطر حمله به کرامت کشورهای خلیج‌فارس است و اگر گام‌های مؤثری؛ چه نظامی و چه حتی سیاسی، برداشته نشود، این تجاوز تأثیر عمده‌ای بر آینده منطقه خواهد داشت و ما می‌دانیم اسرائیل همچنان به نقض قوانین بین‌المللی و حقوق بشردوستانه بین‌المللی ادامه می‌دهد و به‌همین‌دلیل ممکن است حملات آن به کشورهای دیگر نیز گسترش یابد. بثینه علیق گفت: امیدواریم واکنش و پاسخ به حمله اسرائیل به قطر جمعی باشد؛ با هماهنگی کشورهای عربی و طرف‌های منطقه‌ای؛ ازجمله ترکیه و جمهوری اسلامی ایران. اگر این اتفاق بیفتد، هرچند من آن‌را بعید می‌دانم، به‌این‌معناست‌که منطقه وارد مرحله جدیدی شده. بااین‌حال، نباید نقش آمریکا و فشارهایی را که واشنگتن می‌تواند بر قطر، کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس و سایر جوامع عربی وارد کند، دست‌کم بگیریم؛ فشارهایی که می‌تواند مانع از هرگونه واکنشی شود یا هر گامی را از معنا و اثربخشی آن محروم کند. کیان الاسدی هم گفت: واضح است که هرگونه واکنش احتمالی صرفاً قطری نخواهد بود؛ بلکه در چارچوب خلیج‌فارس و منطقه و طبق منشور شورای همکاری خلیج‌فارس (GCC) که بر همبستگی درمواجهه‌با هرگونه تجاوز تصریح می‌کند، موردبحث قرار می‌گیرد. البته واقعیت سیاسی حکم می‌کند باتوجه‌به‌اینکه تصمیمات خلیج‌فارس وابسته به چتر حمایتی آمریکاست، گزینه نظامی کاملاً کنار گذاشته شود. قطر تعدادی گزینه اهرمی دارد که می‌تواند به گام‌های عملی تبدیل شود مانند اختلال در روند عادی‌سازی روابط، بازنگری در تعهدات منطقه‌ای یا استفاده از کانال‌های مستقیم خود با واشنگتن برای فشار بر اسرائیل درمورد مسائل مربوط به کمک‌های بشردوستانه و بازگشایی گذرگاه‌ها. اصل موضوع اما همچنان تابع اراده دوحه است؛ آیا خود را به بیانیه‌ها و تهدیدهای رسانه‌ای محدود می‌کند یا واقعاً به‌سمت تبدیل کلمات به عمل که در جبهه سیاسی و بشردوستانه تفاوت ایجاد می‌کند، حرکت خواهد کرد؟ روزهای آینده میزان جدیت قطر دربرخوردبا تجاوز آشکار خواهد شد. برجسته‌ترین شاخص، فرسایش اعتماد، هرچند اندک، دررابطه‌با واشنگتن است؛ پس‌ازآنکه این آگاهی در کشورهای خلیج‌فارس ریشه دواند که حمایت آمریکا چتر عمومی نیست؛ بلکه صرفاً مختص اسرائیل است. به‌گفته «محمد بیات»؛ اولین حمله به قطر در جنگ ۱۲‌روزه علیه ایران، ازسوی ایران انجام شد؛ پایگاه نظامی العدیده دراین‌کشور موردهدف قرار گرفت. حمله مجدد هم ازسوی رژیم صهیونیستی انجام شد؛ رهبران حماس در دوحه موردهدف قرار گرفتند. بااین‌تفاسیر، قطر در موقعیتی قرار گرفته که احساس می‌کند بازدارندگی‌اش نقض شده و باید به‌هرنحوی آن‌را جبران کند. شاید یک پاسخ حتی نمایشی و اجتناب‌ناپذیر انجام بدهد اما اینکه به‌چه‌شکلی باشد، آیا از سمت کشورهای منطقه به‌صورت مشترک باشد یا نباشد به عوامل مختلف بستگی دارد؛ فکر نمی‌کنم مثلاً عربستان و امارات در چنین حمله‌ای مشارکت داشته باشد؛ حتی مشارکت ایران را هم بعید میدانم. شاید تنها عملیاتی به‌وسیله نیروی هوایی در جنوب سرزمین اشغالی انجام دهد صرفاً جهت اینکه اعاده حیثیت کند. علی فضل‌الله نیز گفت: عملیات اسرائیلی-آمریکایی علیه قطر، عبور از خطوط قرمز است. تضمین‌های حمایت آمریکایی کاملاً سقوط کرده‌اند؛ یک‌ماه‌پیش، روزنامه واشنگتن‌پست گفت دولت ترامپ به قطری‌ها تضمین داد موردهدف قرار نخواهند گرفت اما تضمین‌ها بیش از یک‌ماه دوام نخواهند آورد. این یک فریب آمریکایی مداوم است. این درس در کشورهای ما نباید تکرار شود و به وعده‌های آمریکایی نباید تکیه کرد. حمله اسرائیل به قطر ضربه بزرگی به تمام تضمین‌های آمریکایی برای حفظ امنیت رژیم‌های خلیجی موجود است و این‌، همه را می‌ترساند. اماراتی‌ها باید بترسند؛ سعودی‌ها، مصری‌ها و ترک‌ها هم باید بترسند. واکنشی وجود نخواهد داشت؛ این‌را در بیانیه‌های مطبوعاتی و عملکرد رسانه‌های قطری دیده‌ایم. قطری‌ها قادر به ایجاد هیچ خطر یا واکنشی برابر اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها نیستند. آمریکایی‌ها ظاهراً کاملاً مطمئن هستند واکنشی در کار نیست و این در گفته‌های رسانه‌های قطری یا نقل‌قول از آن‌ها، مبنی‌براینکه ترامپ متعهد شده این اتفاق دیگر تکرار نشود، ظاهر شده است؛ بنابراین، فکر نمی‌کنم اتفاقی بیفتد؛ اگرچه درست این‌است‌که واکنشی نشان داده شود و قطر از دولت‌های منطقه برای تشکیل جبهه‌ای خاص استفاده کند. باید باورها پس از تزلزل امنیت خلیج تغییر کند و این رژیم‌ها تنها امنیت را به‌عنوان اساس برای ادامه و تداوم رژیم‌های خود دارند. اصل این‌است‌که باید واکنشی نشان داده شود؛ اما تابه‌حال چیزی ازاین‌دست در افق دیده نمی‌شود. دراین‌زمینه ناصر کنعانی؛ سخنگوی سابق وزارت امور خارجه در یادداشتی با‌اشاره‌به حمله اخیر رژیم صهیونیستی به قطر، نوشت: حمله جنایتکارانه و متجاوزانه رژیم اسرائیل به قطر برای ترور رهبران حماس‌، حاوی درس‌های فراوانی‌ست. امید آنکه کشورهای عربی و اسلامی غرب آسیا از این درس‌ها چشم نپوشند و آینده منطقه و کشورهای خود را بیش‌از‌این در‌معرض تهدیدات سرنوشت‌ساز قرار ندهند. اسرائیل منشأ و منبع بی‌پایان ناامنی، بی‌ثباتی و جنگ فراگیر در منطقه غرب آسیاست. حقوق بین‌الملل، سازمان ملل و سازوکارهای بین‌المللی به‌دلیل حمایت همه‌جانبه دولت‌های آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه از رژیم اسرائیل، برای ایجاد بازدارندگی در برابر ماشین جنگ و تجاوز و ترور اسرائیل ناتوان‌اند. آمریکا متحد راهبردی اسرائیل و مبدع و حامی پروژه «اسرائیل بزرگ» است و قطعاً تکیه بر آمریکا برای دفع شر اسرائیل، مصداق «خودکشی از ترس مرگ» است. «اسرائیل بزرگ» بخشی از اهداف پروژه «خاورمیانه بزرگ یا جدید» است. اسرائیل بزرگ از مسیر جنگ و تجاوز و اشغال بیرون می‌آید؛ نه از مسیر صلح؛ فلذا صلح با اسرائیل، در‌واقع تعهدی یک‌طرفه به یک رژیم یاغی، توسعه‌طلب و نژادپرست است. مهر

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه