سیاست‌های دولت‌های منطقه در قبال امنیت

لیلا واحدی: مجموع رویدادهای ماه‌های اخیر؛ از اظهارات تا اقدامات، حکایت از شکل‌گیری دو دیدگاه عمده درباره امنیت منطقه دارد؛ اول: منطقه را نسخه شفابخش منطقه می‌داند و بر همکاری جمعی و مشارکت همه بازیگران منطقه‌ای تأکید دارد. نگاه دوم: امنیت را در ائتلاف با قدرت‌های فرامنطقه‌ای و مهار ایران، تعریف کرده. برای غرب آسیا و خاورمیانه، هیچ مفهومی به‌اندازه امنیت و ثبات ارزش بنیادین ندارد. ازاین‌رو در هر نشست و مجمع و گفت‌وگویی این خواست را به‌انحای‌مختلف موردبررسی و برنامه‌ریزی قرار می‌دهند. در تازه‌ترین ‌نشست‌ها، غرب آسیا به‌میزبانی بحرین در نیمه اول آبان‌ماه، شاهد یکی از مهم‌ترین نشست‌های منطقه‌ای بود؛ نشستی که به‌سبب طرح دیدگاه‌های متنوع درباره منطقه، تأمین ثبات و امنیت در آن و بازیگران نقش‌آفرین دراین‌پروسه می‌تواند در آینده به‌عنوان یکی از نقاط عطف در پروسه گفت‌وگو درباره تغییر رویکرد کشورهای منطقه تعریف شود. غرب آسیا حداقل در 40سال‌گذشته درگیر نوعی «خصم خاموش» در روابط کشورهای حاضر دراین‌منطقه بوده که در نگاهی خوش‌بینانه با سوءتفاهمی شکل گرفت اما تداوم آن ریشه در تمایل قدرت‌های فرامنطقه‌ای داشت. در چهاردهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نگاه کشورهای عرب منطقه به ایران، از یک اصل متأثر بود: «ایران تهدید امنیت و ثبات منطقه‌ای است!» گزاره‌ای که آمریکا و رژیم اسرائیل در تثبیت و تحکیم آن در اذهان حکام عرب منطقه تمام تقلای خود را به‌کار بستند. این‌ اما از مقطعی و برپایه منطق و استدلالی عقلانی ازسوی کشورهای منطقه با تردیدهایی روبرو شد و پس از حمله نظامی رژیم اسرائیل و آمریکا به ایران، نشانه‌ها از کم‌رنگ‌شدن ذهنیت تهدیدانگاری علیه تهران، حداقل در مقطع کنونی حکایت دارد. درحال‌حاضر امیرنشینان خلیج‌فارس بیش‌ازپیش برای پاسخ به این پرسش درتلاش‌اند: «تهدید واقعی امنیت در منطقه کیست؟» پاسخ به آن، مبنای پیدا و پنهان سخنرانی‌های نشست منامه بود و با ارزیابی مجموع سخنرانی‌های صورت‌گرفته درآن‌نشست و عبور از واکنش‌های ابتدایی و اغلب سطحی به سخنرانی‌ها و دیدارها، می‌توان دریافت که دراین‌نشست دو دیدگاه درباره امنیت منطقه و مخاطرات آن مطرح شد و پرداختن به‌هریک‌از این دو، فارغ از مدافعانش می‌تواند در چشم‌انداز تعریف ترتیبات امنیتی در منطقه تأثیرگذار باشد. به‌باور و تأکید بسیاری از تحلیلگران منطقه‌ای، مقامات و مسئولان، مفهوم امنیت در جهان دیگر محدود به مفهوم نظامی نیست و متغیرهای به اصلاحی نرمی در ایجاد و تثبیت این مفهوم شکل گرفته‌اند که بیش‌ازگذشته ضرورت بازتعریف نگاه‌ها به‌این‌مقوله در غرب آسیا را پررنگ می‌سازد. در جهان امروز اقتصاد و فرهنگ، فناوری و رسانه اگر نگوییم بیش از تسلیحات اما کمترازآن هم اثرگذار نیستند. در قرن ۲۱ بازیگران در غرب آسیا هریک متناسب و مرتبط با تاریخ و فرهنگ، نگاه خود به مفهوم امنیت و اصول سیاست خارجی خود به پدیده امنیت نگریسته، به آن بها داده و برای تأمینش برنامه‌ریزی می‌کنند. الف: شماری از دولت‌های منطقه معتقدند سازوکار تأمین امنیت منطقه‌ای باید مبتنی‌بر دیپلماسی جمعی بوده و با همراهی و هماهنگی همه کشورهای منطقه صورت گیرد. مبنای چنین دیدگاهی عبور از تهدیدانگاری هریک‌از کشورهای منطقه و ورود به نگاه منعطف به همکاری است. در چنین نگاهی، نه ایران و نه هیچ‌یک‌از کشورهای غرب آسیا، تهدید برای این‌منطقه محسوب نمی‌شود بلکه باید و می‌تواند به‌عنوان ابزاری در مسیر ثبات تعریف شوند. پرچم‌دار این‌رویکرد در نشست منامه «بدر البوسعیدی» وزیر امور خارجه عمان بود که تصریح کرد: «تقویت سازوکاری جامع برای گفت‌وگو و تلاش‌های امنیتی شورای همکاری خلیج‌فارس، بی‌تردید واقعیتی را منعکس خواهد کرد که ایران، عراق و یمن هم سهم مشروع و واقعی در امنیت خلیج‌فارس دارند. چنین رویکردی ما را در موقعیت بهتری قرار خواهد داد تا به چالش‌های دیگر منطقه؛ ازجمله امنیت دریایی، قاچاق موادمخدر و انسان و تغییرات اقلیمی بپردازیم. واقعاً چگونه می‌توانیم امنیت منطقه‌ای داشته باشیم، وقتی بازیگران اصلی از گفت‌وگو کنار گذاشته شوند؟ یک گفت‌وگوی فراگیر، احترام متقابل و پیوندهای اقتصادی عمیق‌تری را ترویج می‌دهد و انگیزه‌هایی برای خویشتن‌داری ایجاد می‌کند؛ چیزی‌که سیاست مهار و رویکردهای مبتنی‌بر رقابت صفر نمی‌توانند به‌دست آورند». ب: دیدگاه دیگر اما معتقد است تأمین امنیت منطقه‌ای جز با ائتلاف‌ها و پیمان‌ها با قدرت‌های فرامنطقه‌ای امکان‌پذیر نیست؛ دراین‌میان «آنچه ثبات منطقه را تهدید می‌کند، ایران است»؛ دیدگاهی که سال‌هاست دلارهای نفتی اعراب را به‌بهانه تهدید ایران راهی کارخانه‌های اسلحه‌سازی آمریکا کرده و راه را بر هرگونه همکاری در منطقه بسته است. چنین رویکردی گرچه تا چندسال‌گذشته نگاه حاکم بر عمده حکمرانان عرب در منطقه بود و دراین‌نشست هم ازسوی نماینده آمریکا بسیار موردتأکید قرار گرفت اما مجموع دیدگاه‌های مطرح‌شده در نشست منامه نشان داد: این‌رویکرد جز ازسوی برخی مقامات اسبق عربی و نمایندگان آیپک (لابی صهیونیستی) خریداری ندارد. طرفداران رویکرد نخست که عمان، قطر و ایران در آن دسته‌بندی می‌شوند، امنیت پایدار منطقه‌ای را محصول و مرهون مشارکت همه بازیگران و برخاسته از درون منطقه می‌دانند. نگاهی که عربستان سعودی هم از سال ۲۰۲۳ و با عادی‌سازی روابط خود با تهران نشان داد که درحال‌تغییر مسیر به‌سمت آن است. شیوه‌ای که ریاض و تهران در سال‌های اخیر اتخاذ کردند به الگویی برای دیگر کشورهای منطقه هم تبدیل شد. تأکید بر کاهش وابستگی و حضور کشورهای فرامنطقه‌ای به‌ویژه حضور نظامی آن‌ها کانون اصلی این‌طرح است که باتوجه‌به نگاه نه‌چندان مثبت مردم منطقه به این قدرت‌ها به‌نوعی مشروعیت مردمی را هم با خود به‌همراه دارد. ایده‌هایی چون «مجمع گفت‌وگوی منطقه‌ای»، «طرح مناره» و همکاری در شورای همکاری خلیج‌فارس درجهت همین نگاه ازسوی ایران و برخی کشورهای منطقه ارائه شد. این ایده‌ها گرچه تا پیش از حمله نظامی اسرائیل به ایران، پیشنهاد‌هایی گفتمانی جذابی بودند.ایرنا

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه