نگاهی به ابعاد پنهان و پیدای «سالمندآزاری»
رئیس انجمن علمی سالمندی ایران ضمن تشریح ابعاد پنهان و پیدای «سالمندآزاری» و راههای مقابلهباآن، بااستنادبه برخی مطالعات اعلام کرد که بیش از نیمی از سالمندان ممکن است درمعرض یکی از اشکال سالمندآزاری باشند. این آمار بهمعنای گزارش همه موارد نیست؛ زیرا سالمندآزاری اغلب پنهان میماند، گزارش نشده و بسیاریازآنها نیز بهدلایل فرهنگی، ترس، وابستگی یا فقدان آگاهی، سکوت میکنند.
نجمه محمودینیا: طبق گزارشهای سازمان آمار ایران، سهم جمعیت بالای ۶۰ سال و بیشتر در ایران بهشدت درحالافزایش بوده و این یعنی نیازهای مراقبتی، درمانی و اجتماعی سالمندان نیز افزایش یافته اما برخی مطالعات نشان دادهاند شیوع سالمندآزاری بسیاربالاست، برایمثال: یک مرور نظاممند در ایران گزارش داده که شیوع کلی سالمندآزاری حدود ۴۸.۳ درصد در جمعیت بالای ۶۰ سال است. در مطالعه دیگر، شیوع برآوردی سالمندآزاری در ایران ۵۶.۴ درصد گزارش شده که نشان میدهد بیش از نیمی از سالمندان ممکن است درمعرض یکی از اشکال سالمندآزاری باشند. البته ایننکته قابلتوجه است که این آمار بهمعنای گزارش همه موارد نیست، زیرا سالمندآزاری اغلب پنهان میماند و بسیاری از سالمندان بهدلایل فرهنگی، ترس، وابستگی یا فقدان آگاهی، سکوت میکنند. رئیس انجمن علمی سالمندی ایران گفت: پدیده سالمندآزاری نتیجه تعامل چندین عامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و ساختاری است. طبق شواهد علمی، وابستگی فیزیکی یا شناختی (مانند ناتوانی حرکتی، آلزایمر)، فقر مالی یا وابستگی اقتصادی به خانواده، انزوای اجتماعی و عدمدسترسی به خدمات حمایتی و سابقه تعارض در روابط گذشته با فرزندان یا همسر از جمله دلایل مؤثر در بروز سالمندآزاری است، بهطوریکه مطالعات ایرانی نشان دادهاند سالمندانی که نیازمند مراقبت طولانیمدت هستند یا دچار اختلالات شناختی شدهاند، بیش از دیگران درمعرض خشونتاند. دلبری از دیگر عوامل مؤثر در بروز سالمندآزاری را مربوط به مراقب یا فرزند دانست و تصریح کرد: استرس مراقبتی بالا، بهویژه در افرادیکه مسئولیت مراقبت از سالمند را بدون آموزش یا حمایت کافی برعهده دارند، مشکلات روانی یا مصرف موادمخدر یا الکل، بیکاری یا فشار اقتصادی فرزندان، تجربه کودکآزاری یا خشونت در گذشته (چرخه بازتولید خشونت) از عوامل مؤثر در بروز سالمندآزاری مربوط به مراقب یا فرزند است. رئیس انجمن علمی سالمندی ایران همچنین عوامل خانوادگی و بیننسلی همچون فرهنگ سلطه و نابرابری قدرت در خانواده، نگرشهای سنستیزانه (Ageism) که منجر به بیارزش دانستن سالمندان میشود و نبود مرز مشخص بین نقش مراقبت و نقش فرزند را از دیگر عوامل سالمندآزاری عنوان کرد. وی همچنین بااشارهبه عوامل ساختاری و اجتماعی در بروز سالمندآزاری گفت: نبود نظام مراقبت رسمی از سالمندان، ضعف حمایتهای قانونی و حقوقی از سالمندان، نبود خدمات توانبخشی و مشاوره خانواده و تابو بودن افشای خشونت خانگی علیه سالمندان از عوامل مؤثر بر بروز سالمندآزاری است؛ بنابراین سالمندآزاری محصول مستقیم فرسودگی سیستم خانواده، بحران اقتصادی، ضعف نهادهای مراقبتی و نبود آموزش عمومی درباره سالمندی است. هرچند خشونت فیزیکی رسانهای میشود، اما خشونتهای خاموشتر مانند بیتوجهی، محرومیت اقتصادی و تحقیر کلامی بسیار شایعترند و کمتر دیده میشوند. رئیس انجمن علمی سالمندی ایران با اشاره اینکه سالمندآزاری دغدغهای جدی بهشمار میرود، تأکید کرد: سالمندان بهواسطه افزایش ناتوانی، وابستگی به مراقبت، بیماریهای مزمن، کاهش ارتباطات اجتماعی و انزوای بیشتر، آسیبپذیریشان افزایش یافته و اینها عوامل زمینهای سالمندآزاری هستند. ازآنجاییکه ساختار خانواده در ایران بهدلایلی همچون کاهش تعداد فرزندان، مهاجرت، افزایش خانوادههای تکنسل، کاهش حمایتهای مالی و اجتماعی از سالمندان درحالتغییر است، بالطبع اینموضوعات فشار مراقبتی و روانی را روی خانوادهها افزایش داده و ریسک سالمندآزاری را بیشتر کردهاند. بهگفته دلبری، عدم وجود زیرساختهای کافی برای مراقبت سالمندان (مثل خانه سالمندان تخصصی، خدمات مراقبتی خانگی، پوشش مناسب بیمهای، آموزش مراقبان) باعث شده سالمندان و خانوادهها در وضعیت بحرانیتر قرار بگیرند. وی درباره شایعترین نوع سالمندآزاری در کشور، بیان کرد: شایعترین نوع سالمندآزاری از نوع «غفلت» است؛ یعنی سالمندی که به مراقبت لازم دسترسی ندارد، یا نادیده گرفته میشود. چند داده قابلاستناد از مطالعات ایرانی در سال ۱۳۹۸ در تهران نیز نشان داده ۶۰ درصد سالمندان حداقل یکی از انواع خشونت شامل بیتوجهی، خشونت کلامی، اقتصادی، فیزیکی و روانی را تجربه کردهاند. پژوهش دیگری در اصفهان در سال ۱۴۰۰ نیز نشان داده تا ۷۵ درصد سالمندان بیتوجهی را تجربه کردهاند. وی درمورد پیامدهای سالمندآزاری بر سلامت جسمی و روانی سالمندان توضیح داد و یادآور شد: ازنظر پیامدهای جسمی، سالمندآزاری جسمی یا غفلت از مراقبت میتواند منجر به آسیبهای حرکتی، شکستگی استخوان، کاهش توان بدنی و افزایش ناتوانی شود. کسانیکه مورد آزار یا غفلت قرار گرفتهاند، بیشتر دچار بیماریهای جسمی مزمن، دردهای مزمن و اختلالات دستگاه گوارش میشوند. علائمی مانند بیحالی، لرزش بدن، درد معده، افزایش قند یا فشارخون و بیخوابی در سالمندانی که مورد سوءرفتار قرار گرفتهاند، مشاهده میشود. دلبری بااشارهبه پیامدهای روانی و روحی، نیز خاطرنشان کرد: سالمندانی که مورد آزار یا غفلت قرار گرفتهاند، درمقایسهبا سالمندان بدون تجربه آزار، افسردگی، اضطراب، انزوای اجتماعی، کاهش اعتمادبهنفس و اختلالات خواب بیشتری دیده میشود؛ بهطوریکه مطالعات ایرانی نیز نشان داده سالمندان مورد سوءرفتار، احساس «بیپناهی»، «تحقیر» و «ترس از تماس با دیگران» دارند که این خود به کاهش مشارکت اجتماعی، افزایش تنهایی و تشدید بیماریهای روانی منجر میشوند. وی معتقد است که سالمندآزاری صرفاً یک مسئله اخلاقی یا خانوادگی نیست، بلکه چالش سلامت عمومی است که سلامت جسمی و سلامت روان سالمندان را بهطورجدی تهدید میکند. از آنجایی هم که سالمندان بهعلت تغییرات سنی، بیماری مزمن یا کاهش استقلال، آسیبپذیری بیشتری دارند، اینگونه پیامدها میتواند کیفیت زندگی آنها را تا حد بسیارزیادی کاهش دهد. بنابر گفته دلبری و براساس مقالات علمی داخلی و مطالعات بینالمللی، موارد زیر رایجترین سوءبرداشتهایی هستند که موجب سالمندآزاری میشوند: ۱. «سالمند لجبازه/ لوس شده» سوءبرداشت: اعضای خانواده گاهی کاهش حافظه، پرخاشگری یا بیحوصلگی سالمند را نوعی «لجبازی» یا «ناز کردن» تلقی میکنند. ولی واقعیت علمی ایناستکه این رفتارها ممکن است نشانههایی از زوال شناختی، افسردگی، یا سندرمهای نورولوژیک (مثل دمانس، پارکینسون یا افسردگی پنهان در سالمندان) باشند. ۲. «بهتره تصمیمها رو ما براش بگیریم» سوءبرداشت: تصور رایج ایناستکه سالمند توان تصمیمگیری ندارد، پس خانواده از روی دلسوزی همه تصمیمات را میگیرد. ولی واقعیت علمی است که ایننوع مراقبت بیشازحد (Overprotection) میتواند به کاهش عزتنفس، احساس بیارزشی و افزایش انزوا در سالمندان منجر شود و نوعی خشونت روانی پنهان محسوب میشود. ۳. «آگه با نوههامون تند حرف زد، حق داریم دعواش کنیم» سوءبرداشت گاهی خانوادهها درپاسخبه رفتارهای تند یا بیملاحظه سالمند، با خشونت یا بیاحترامی پاسخ میدهند. ولی واقعیت علمی ایناستکه این واکنشها اغلب حاصل تغییرات عصبی یا عاطفی در سالمندان است، نه از روی عمد یا قصد آسیب. پاسخ پرخاشگرانه خانواده، نوعی خشونت متقابل است. ۴. «سالمند چیزی نمیفهمه، نمیخواد بدونن چی شده» سوءبرداشت: در بسیاری از خانوادهها سالمند از تصمیمات مهم (مانند خرید خانه، درمان پزشکی، مسائل مالی) کنار گذاشته میشود. ولی واقعیت علمی ایناستکه محرومکردن سالمند از اطلاعات یا تصمیمگیری، باعث تضعیف حس تعلق، افزایش اضطراب و احساس بیفایدهبودن میشود. ۵. «ما که کتکش نزدیم! پس سالمندآزاری نکردیم» سوءبرداشت: تصور عمومی از آزار، فقط شامل خشونت فیزیکی است. ولی واقعیت علمی ایناستکه بیتوجهی به دارو، تغذیه، نظافت، ارتباط عاطفی، محدودکردن آزادیهای ساده و حتی نگفتن یک «سلام» گرم هم میتواند مصداق آزار روانی یا غفلت باشد. وی تأکید کرد که سالمندآزاری همیشه با نیت بد شروع نمیشود؛ اما نادیدهگرفتن نیازهای جسمی، روانی، اجتماعی و شناختی سالمندان، حتی اگر از روی محبت یا ناآگاهی باشد، میتواند به خشونت پنهان تبدیل شود. درهمینراستا دلبری به ارائه راهکارهایی برای مقابله با سالمندآزاری پرداخت و تصریح کرد: آموزش خانوادهها (ازطریق رسانه، مراکز بهداشتی، پزشکان خانواده)، تقویت برنامههای آموزشی مراقبین غیررسمی و گسترش خدمات حمایت روانی و مددکاری برای خانوادهها و مراقبان میتواند به مقابله با سالمندآزاری کمک کند. پیشگیری از سالمندآزاری نهتنها ممکن است، بلکه ضروری و حیاتی است.ایسنا